بلاگ جدید از دفتر ترانه خودم گذاشتم
* می شنوم *
امیدوارم خوشتون بیاد
- جنسیت : زن
- سن : 34
- کشور : ایران
- استان : مازندران
- شهر : انتخاب كنيد
- فرم بدن : انتخاب كنيد
- اندازه قد : انتخاب كنيد
- رنگ مو : انتخاب كنيد
- رنگ چشم : انتخاب كنيد
- تیپ لباس : انتخاب كنيد
- سيگار : انتخاب كنيد
- وضعیت زندگی : انتخاب كنيد
- اجتماع : انتخاب كنيد
- زبان : انتخاب كنيد
- برنامه مورد علاقه : انتخاب كنيد
- وضعیت تاهل : انتخاب كنيد
- وضعیت بچه : انتخاب كنيد
- وضعیت سواد : انتخاب كنيد
- نوع رشته : انتخاب كنيد
- درآمد : انتخاب كنيد
- شغل : انتخاب كنيد
- وضعیت کار : انتخاب كنيد
- دین : انتخاب كنيد
- مذهب : انتخاب كنيد
- دید سیاسی : انتخاب كنيد
- خدمت : انتخاب كنيد
- شوخ طبعی : اخمو
- درباره من : انتخاب كنيد
- علایق من : انتخاب كنيد
- ماشین من : انتخاب كنيد
- آدرس وبلاگ : انتخاب كنيد
- غذای مورد علاقه : انتخاب كنيد
- ورزش مورد علاقه : انتخاب كنيد
- تیم مورد علاقه : انتخاب كنيد
- خواننده مورد علاقه : انتخاب كنيد
- فیلم مورد علاقه : انتخاب كنيد
- بازیگر مورد علاقه : انتخاب كنيد
- کتاب مورد علاقه : انتخاب نشده
- حالت من : مهربون
- فریاد من : انتخاب كنيد
- اپراتور : همراه اول
- نماد ماه تولد : مرداد
- تعداد اخطار : نداره
- دلیل اخطار : انتخاب نشده
- هدر پروفایل : انتخاب كنيد
- آهنگ پروفایل : انتخاب كنيد
10 سال پيش
Kaveh33
زن مثل ویروس میمونه اگه وارد زندگیت بشه
:۱-جیبهاتو serch میکنه.
۲-پول(…)و موبایلتوscan
3-خوشیهاتو cancel
4-آخرش هم مخت هنگ میکنه !!!
10 سال پيش
๓คh๓໐໐໓
از يك ديوونه ميپرسن چرا ديوونه شد ي؟ ميگه : من يه زن ي گرفتم كه يه دختره 18 ساله داشت، دختر
زنم با بابام ازدواج كرد، در نتيجه، زن من، مادرزن پدرشوهرش شد، از طرفي دختر زن من كه زن بابام بود،
پسري به دنيا آورد كه ميشد برادر من و نوه ي زنم،پس نوه ي منم ميشد، در نتيجه من پدربزرگ برادر
ناتني خودم بودم،چند روز بعد زن من پسر ي به دنيا اورد كه زن پدرم، خواهر ناتني پسرم و مادربزرگ او
شد،در نتيجه پسرم، برادر مادربزرگ خودش بود، از طرف ي چون مادر فعلي من يعني دختر زنم،خواهر پسرم
بود، در نتيجه من خواهرزاده ي پسرم بودم!!