متفاوت ترین شبکه اجتماعی در ایران

پروفایل کاربر - maryam_113

maryam_113
دنیا را برایتان شاد شاد و شادی را برایتان دنیا دنیا آرزومندم
3182
  • جنسیت : زن
  • سن : 42
  • کشور : ایران
  • استان : انتخاب كنيد
  • شهر : انتخاب كنيد
  • فرم بدن : انتخاب كنيد
  • اندازه قد : انتخاب كنيد
  • رنگ مو : انتخاب كنيد
  • رنگ چشم : انتخاب كنيد
  • تیپ لباس : انتخاب كنيد
  • سيگار : انتخاب كنيد
  • وضعیت زندگی : انتخاب كنيد
  • اجتماع : انتخاب كنيد
  • زبان : انتخاب كنيد
  • برنامه مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • وضعیت تاهل : انتخاب كنيد
  • وضعیت بچه : انتخاب كنيد
  • وضعیت سواد : بی سواد
  • نوع رشته : انتخاب كنيد
  • درآمد : انتخاب كنيد
  • شغل : انتخاب كنيد
  • وضعیت کار : انتخاب كنيد
  • دین : انتخاب كنيد
  • مذهب : انتخاب كنيد
  • دید سیاسی : انتخاب كنيد
  • خدمت : انتخاب كنيد
  • شوخ طبعی : بی احساس
  • درباره من : be hich bani bashar etemad nadaram be hame alamo adam shakakam doost nadaram kasi ru ham sare kar bezaram
  • علایق من : docharkhe savari ru khili doost daram
  • ماشین من : 2ta pa
  • آدرس وبلاگ : http://www.hamkhone.ir/member/25422/blog/
  • غذای مورد علاقه : kabab
  • ورزش مورد علاقه : docharkhe savari
  • تیم مورد علاقه : s
  • خواننده مورد علاقه : morteza pashai
  • فیلم مورد علاقه : komedi
  • بازیگر مورد علاقه : ali sadegi
  • کتاب مورد علاقه : انتخاب نشده
  • حالت من : کنجکاو
  • فریاد من : دنیا را برایتان شاد شاد و شادی را برایتان دنیا دنیا آرزومندم
  • اپراتور : انتخاب نشده
  • نماد ماه تولد : آبان
  • تعداد اخطار : نداره
  • دلیل اخطار : انتخاب نشده
  • هدر پروفایل : انتخاب كنيد
  • آهنگ پروفایل : انتخاب كنيد

9 سال پيش

داستان کوهنوردی که خدا را باور نداشت

به نام خدا

داستان را در دلتان با صداي بلند و با توجه بخوانيد. مطمئنا تا سال ها آن را در خاطر خواهيد داشت.
داستان درباره يك كوهنورد است كه مي خواست از بلندترين كوه ها بالا برود او پس از سال ها آماده سازي، ماجراجويي خود را آغاز كرد ولي از آنجا كه افتخار اين كار را فقط براي خود مي خواست، تصميم گرفت تنها از كوه بالا برود.
او سفرش را زماني آغاز كرد كه هوا رفته رفته رو به تاريكي ميرفت ولي قهرمان ما به جاي آنكه چادر بزند و شب را زير چادر به شب برساند، به صعودش ادامه داد تا اين كه هوا كاملاٌ تاريك شد.
به جز تاريكي هيچ چيز ديده نميشد سياهي شب همه جا را پوشانده بود و مرد نميتوانست چيزي ببيند حتي ماه وستاره ها پشت انبوهي از ابر پنهان شده بودند .پ كوهنورد همانطور كه داشت بالا ميرفت، در حالي كه چيزي به فتح قله نمانده بود، ناگهان پايش ليز خورد و با سرعت هر چه تمامتر سقوط كرد..
سقوط همچنان ادامه داشت و او در آن لحظات سرشار از هراس، تمامي خاطرات خوب و بد زندگياش را به ياد ميآورد. داشت فكر ميكرد چقدر به مرگ نزديك شده است كه ناگهان احساس كرد طناب به دور كمرش حلقه خورده و وسط زمين و هوا مانده است.
حلقه شدن طناب به دور بدنش مانع از سقوط كاملش شده بود. در آن لحظات سنگين سكوت، چاره اي نداشت جز اينكه فرياد بزند:
“خدايا كمكم كن”. ناگهان صدايي از دل آسمان پاسخ داد از من چه ميخواهي ؟ - نجاتم بده.
- واقعاٌ فكر ميكني ميتوانم نجاتت دهم.
- البته تو تنها كسي هستي كه ميتواني مرا نجات دهي.
- پس آن طناب دور كمرت را ببر
براي يك لحظه سكوت عميقي همه جا را فرا گرفت و مرد تصميم گرفت با تمام توان به طناب بچسبد و آن را رها نكند.
روز بعد، گروه نجات آمدند و جسد منجمد شده يك كوهنورد را پيدا كردند كه طنابي به دور كمرش حلقه شده بود در حاليكه تنها يك متر با زمين فاصله داشت!!
و شما؟ شما تا چه حد به طناب زندگي خود چسبيده ايد؟ آيا تا به حال شده كه طناب را رها كرده باشيد؟
هيچگاه به پيامهايي كه از جانب خدا برايتان فرستاده ميشود شك نكنيد.
هيچگاه نگوييد كه خداوند فراموشتان كرده يا رهايتان كرده است.
هيچگاه تصور نكنيد كه او از شما مراقبت نميكند و به ياد داشته باشيد خدا همواره مراقب شماست.

9 سال پيش

امیدوارم دوستای خوبی پیذا کنم

9 سال پيش

سلام مهمان این هفته بیوگرافی arash66 ممنون میشم سر بزنین

http://www.hamkhone.ir/member/7104/blog/view/162256/


10 سال پيش

دروغ و خيانت رو هك كن

از انسانيت كپی بگير و سند تو آل كن

با صداقت و وفا و معرفت چت كن

از زيباترين خاطره زندگی وب بگير

تو پروفايل قلبت يه قلبه تير خورده بذار و بگو عاشق عشق هستيو عاشق عشق باشين

در مسنجر قلبت عشق رو اد كن

وبه احساسات زيبايي پي ام بده

غم رو ديلت كن

و واژه بدی رو رينيم كن

برای غرورت آف بزار و بگو بشينه آخه (دنيا دو روزه)

10 سال پيش

تـا لحظه ی شکـست به خدا ایـمان داشته بـاش

خواهـی دید که آن لـحظه هرگز نخواهـد رسیـد

،،،،،،،،،،،،،مهـــــــربـــــــون بــــــــــــــاش،،،،،،،،،،

10 سال پيش

کمی هم بیا

خدا این پاها را فقط برای نیامدن که خلق نکرده...