سلام
لطف میکنید اگر به بلاگ جدیدم سری بزنید و نظری بگذارید
نامه ای برای خدا و رمضان
- جنسیت : مرد
- سن : 37
- کشور : ایران
- استان : تهران
- شهر : تجریش
- فرم بدن : هیکل ورزشی
- اندازه قد : 1.80
- رنگ مو : مشکی
- رنگ چشم : قهوه ای
- تیپ لباس : انتخاب كنيد
- سيگار : تفریحی میکشم
- وضعیت زندگی : انتخاب كنيد
- اجتماع : انتخاب كنيد
- زبان : انتخاب كنيد
- برنامه مورد علاقه : انتخاب كنيد
- وضعیت تاهل : مجرد
- وضعیت بچه : ندارم
- وضعیت سواد : کارشناسی
- نوع رشته : علوم انسانی
- درآمد : خوب
- شغل : انتخاب كنيد
- وضعیت کار : آزاد
- دین : مسلمان
- مذهب : شیعه
- دید سیاسی : چپ و اصلاح طلب
- خدمت : معاف
- شوخ طبعی : شوخ طبع
- درباره من : از ادمای چند رو متنفرم دوس دارم زیروروت یکی باشه و لایی نکشی.همچین ادمی رو اگه پیدا کنم با هیچی عوضش نمیکنم.
- علایق من : ماشین امریکایی-عتیقه جات-حیوانات-یه ادمی که انسان هم باشه-
- ماشین من : دوو سیلو
- آدرس وبلاگ : انتخاب كنيد
- غذای مورد علاقه : ماکارانی-قرمه سبزی-فلافل
- ورزش مورد علاقه : کوه-شنا
- تیم مورد علاقه : انتخاب كنيد
- خواننده مورد علاقه : جنیفر لوپز-پیت بال-ایرج
- فیلم مورد علاقه : انتخاب كنيد
- بازیگر مورد علاقه : حامد بهداد
- کتاب مورد علاقه : انتخاب كنيد
- حالت من : معترض
- فریاد من : خدا کنه روزی بیاد که همه شاد باشن.یعنی میشه ما اون روزو ببینیم؟
- اپراتور : همراه اول
- نماد ماه تولد : اسفند
- تعداد اخطار : نداره
- دلیل اخطار : انتخاب نشده
- هدر پروفایل : 7529_headgbo64ojtu11rn5jca58vargoq5snp4zx5dt.jpg
- آهنگ پروفایل : انتخاب كنيد
http://www.hamkhone.ir/member/7110/blog … bahar134-/
مهمون صندلیه داغ منم.هووووووووووووووووووووووووووووووووورااااااااااا..........
واسه آبادان خرمشهرمی پرم مثل کبوتر میرم اون بالای بالامیگذرم ازهمه ی شهر
می بوسم شهر خرمشهر اون دیاریاران میزنم سجده به خاکت زنده بادا ایران
یاد شهید والا محمد جهان آرا شهید اردیبهشتی یاد اسحاق دارا
یاد اشک دو دیده یاد خون چکیده یاد حسین فهمیده که به خدا رسیده
یاد حماسه هاشون میون رود کارون یاد مرد بلمرون یاد جزیره مجنون
واسه شهر خرمشهر میخونم از دل و جون میخونم زنده باشه یاد و خاطره هاش
سالروز آزاد سازی خرمشهر مبارک
وقتي رفيق زندگيم تنهاييه
دوري و فاصله برام يادگاريه
وقتي كه سرد و بي صدا تلخي ميشينه تو نگام
تو نيستي و باز اسير دست گلايه هام
دلتنگتر از هميشه ساكت و سردم
پر از دلشوره هاي دلتنگي دنبال تو مي گردم
تو دوري و من دورتر از تو به خودم
اما بيزار از دوري منتظر ثانيه هاي آخرم
سهم من از عشق تو غربت شد
تمام جاده ها واسه من بن بست شد
قصه ي تنهايي من افسانه نيست
ثانيه هاي عمر من بي بهانه نيست
سرشار از تهي پر شدم از خيال
بي تو موندم با يه دنيا آرزوهاي محال
سايه دلتنگي هاي بي انتها ممتد شد
حتي هر ثانيه واسم پر از قصه درد شد
چه ساده بغض و وجودم شكست
تنها دلخوشي زندگيم درا رو بست
دفتر خاطره ها چه ساده بسته شد
دل از غربت و تنهايي خسته شد
صالح (نوستالژِی) 1388