متفاوت ترین شبکه اجتماعی در ایران

پروفایل کاربر - MahlaghaJ

MahlaghaJ
to chat ba man naiaeed . plz
879
  • جنسیت : زن
  • سن : 34
  • کشور : United States
  • استان : تهران
  • شهر : میامی
  • فرم بدن : هیکل زیبا
  • اندازه قد : 1.70
  • رنگ مو : قهوه ای روشن
  • رنگ چشم : سبز
  • تیپ لباس : انتخاب كنيد
  • سيگار : بدم میاد
  • وضعیت زندگی : انتخاب كنيد
  • اجتماع : انتخاب كنيد
  • زبان : انتخاب كنيد
  • برنامه مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • وضعیت تاهل : تنها / هرگز نمیخوام ازدواج کنم
  • وضعیت بچه : ندارم
  • وضعیت سواد : کارشناسی
  • نوع رشته : علوم تجربی
  • درآمد : معرکه
  • شغل : super model
  • وضعیت کار : پاره وقت
  • دین : مسیحی
  • مذهب : دیگر
  • دید سیاسی : هیچکدام
  • خدمت : نرفتم
  • شوخ طبعی : اخمو
  • درباره من : Loos
  • علایق من : My family
  • ماشین من : -
  • آدرس وبلاگ : -
  • غذای مورد علاقه : lazanya
  • ورزش مورد علاقه : Dance
  • تیم مورد علاقه : real madrid
  • خواننده مورد علاقه : taylor swift
  • فیلم مورد علاقه : -
  • بازیگر مورد علاقه : nicolas kidman
  • کتاب مورد علاقه : -
  • حالت من : مهربون
  • فریاد من : to chat ba man naiaeed . plz
  • اپراتور : انتخاب نشده
  • نماد ماه تولد : خرداد
  • تعداد اخطار : نداره
  • دلیل اخطار : انتخاب نشده
  • هدر پروفایل : 47494_headcjnv6tsrm48yqpjfkcpsfytexhkm3n15ud.jpg
  • آهنگ پروفایل : انتخاب كنيد

10 سال پيش

الهم الرزقنا بزیارت الحسین...... الهم ارزقنا بشفاعت الحسین

10 سال پيش

توریستی از کشورهای عربی که به اسپانیا سفر کرده بود خاطره جالبی رو تعریف کرد:
میگفت در یکی از روستاهای اسپانیا وارد قهوه خانه ای شدم و برای خود و همراهم قهوه سفارش دادم . در حالی که روی میز منتظر سفارشمان بودیم در کمال تعجب دیدیم که بعضی از مشتریان جلوی پیشخوان آمده و در حالی که خودشان تنها بودند سفارش دوتا چایی و یا دوتا قهوه میداند و میگفتند یکی برای خودم و یکی برای دیوار.
از نوع سفارش در حیرت ماندیم . متوجه شدیم که بعد از هر اینگونه سفارش پیشخدمت یک برگه کوچک که روی آن چای و یا قهوه نوشته است به دیوار پشت سرمان چسپاند و جالب اینکه دیوار پشت سرما پر از این برگه ها بود.در ذهنمان هزاران فکر به وجود آمد که دلیل اینکار چیست و این حرکت یعنی چه. در افکار خود غوطه ور بودیم ...
آدم فقیر و ژنده پوشی وارد قهوه خانه شد و سفارش یک قهوه داد اما با این جمله " ببخشید بی زحمت یک قهوه از حساب دیوار " و پیشخدمت یکی از کاغذها را روی آن قهوه نوشته بود از روی دیوار برداشت و پاره کرد و یک قهوه به آن مرد فقیر داد بدون آنکه از آن مرد پولی بگیرد.

این فقط ماییم که میریم بهشت....

10 سال پيش

http://www.hamkhone.ir/member/7110/blog … 66-peida-/

مهمون صتدلی داغ این مرحله منم خوشحالم میکنید تشریف بیارید