متفاوت ترین شبکه اجتماعی در ایران

پروفایل کاربر - sosan66

sosan66
1082
  • جنسیت : زن
  • سن : 37
  • کشور : ایران
  • استان : گلستان
  • شهر : انتخاب كنيد
  • فرم بدن : انتخاب كنيد
  • اندازه قد : انتخاب كنيد
  • رنگ مو : انتخاب كنيد
  • رنگ چشم : انتخاب كنيد
  • تیپ لباس : انتخاب كنيد
  • سيگار : انتخاب كنيد
  • وضعیت زندگی : انتخاب كنيد
  • اجتماع : انتخاب كنيد
  • زبان : انتخاب كنيد
  • برنامه مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • وضعیت تاهل : انتخاب كنيد
  • وضعیت بچه : انتخاب كنيد
  • وضعیت سواد : انتخاب كنيد
  • نوع رشته : انتخاب كنيد
  • درآمد : انتخاب كنيد
  • شغل : انتخاب كنيد
  • وضعیت کار : انتخاب كنيد
  • دین : انتخاب كنيد
  • مذهب : انتخاب كنيد
  • دید سیاسی : انتخاب كنيد
  • خدمت : انتخاب كنيد
  • شوخ طبعی : انتخاب كنيد
  • درباره من : انتخاب كنيد
  • علایق من : انتخاب كنيد
  • ماشین من : انتخاب كنيد
  • آدرس وبلاگ : انتخاب كنيد
  • غذای مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • ورزش مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • تیم مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • خواننده مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • فیلم مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • بازیگر مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • کتاب مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • حالت من : اخمو
  • فریاد من : انتخاب كنيد
  • اپراتور : انتخاب نشده
  • نماد ماه تولد : انتخاب نشده
  • تعداد اخطار : نداره
  • دلیل اخطار : انتخاب نشده
  • هدر پروفایل : انتخاب كنيد
  • آهنگ پروفایل : انتخاب كنيد


9 سال پيش

ﺗﻠﻨﮕﺮ ﻣﯽ ﺯﻧﺪ ﺍﻣﺸﺐ
ﮐﺴﯽ ﺑﺮ ﺳﻘﻒ ﺍﯾﻦ ﺧﺎﻧﻪ
ﺗﻮﯾﯽ ﺑﺎﺭﺍﻥ ؟
ﺗﻮ ﺍﯼ ﻣﻬﻤﺎﻥ ﻧﺎﺧﻮﺍﻧﺪﻩ
ﺑﺰﻥ ﺑﺎﺭﺍﻥ !
ﺗﻮ ﻫﻢ ﺯﺧﻤﯽ ﺑﺰﻥ
ﺑﺮ ﺯﺧﻢ ﺍﯾﻦ ﺧﺎﻧﻪ .…
ﺑﺰﻥ ﺁﻫﻨﮓ ﺯﯾﺒﺎﯾﺖ
ﺻﺪﺍﯼ ﭼﮏ ﭼﮏ ﺳﺎﺯﺕ
ﻣﯿﺎﻥ ﮐﺎﺳﻪ ﯼ ﺧﺎﻟﯽ
ﺷﮑﻨﺠﻪ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﺍﻣﺸﺐ
ﻣﻦ ﺗﻨﻬﺎﯼ ﺯﻧﺪﺍﻧﯽ .…
ﺗﻮ ﺍﯼ ﺑﺎﺭﺍﻥ
ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﻭﯾﺮﺍﻧﻪ ﺩﻝ ﺑﮕﺬﺭ
ﯾﻘﯿﻦ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺍﯾﻦ ﺧﺎﻧﻪ
ﻫﺰﺍﺭﺍﻥ ﺩﻝ ، ﻫﻮﺍﯼ ﻋﺎﺷﻘﯽ ﺩﺍﺭﻧﺪ


9 سال پيش

هرلحظه از نگاهِ دلم می چکی ولی

با دستمالِ کاغذیام پاک میشوی

اين عابران که می گذرند از خيال من

مشکوک نيستند تو شکاک میشوی

تو زنده‌ای هنوز برايم گمان نکن

در گورِ خاطرات خوشم خاک میشوی

بايد به شهرِ عشق تو با احتياط رفت

وقتی که عاشقی چه خطرناک میشوی


9 سال پيش

چگونه رود می رود به سمت بيکرانه‌ها

که ابر گريه می کند برای رودخانه‌ها

پرنده غافل است از اين‌که تندباد می رسد

وگرنه باز هم بنا نمی شد آشيانه‌ها

و اين‌چنين که اين‌همه زِ عشق رنج می برند

مرا غمِ تو می کِشد در آتش بهانه‌ها

چراغ و چشمِ آسمان! ستاره‌ها تو، ماه، تو

پس از تو تار می شود شبِ تمامِ خانه‌ها

11 سال پيش

هر شب وقتي تنها ميشم حس ميكنم پيش مني
دوباره گريم ميگيره انگار تو آغوش مني
روم نميشه نگات كنم وقتي كه اشك تو چشمامه
وقتي نيستي پيش من انگار دستات تو دستامه
قول بده وقتي تنها ميشم بياي كنار من
شبهاي جمعه كه مياد بياي سر مزار من !
دوباره باز ياد تو شد زمزمه نبودنم
ببين كه عاقبت چي شد قصه با تو بودنم

11 سال پيش

خيال كردم بري مي ري از يادم
تو رفتي و نرفت چيزي از يادم
تو رفتي تازه عاشقتر شدم من
از اوني هم كه بود بدتر شدم من
صبح تا شب اين شده كارم
كه واسه ي چشات ببارم
تو خداي عاشقايي تو تموم كس و كارم
تو به داد من رسيدي وقتي تنهايي مو ديدي
تو نذاشتي برم از دست اگه چيزي هم هنوز هست
نازنينم اميد شيرينم من به جز تو كسي نمي بينم
از اون روزي كه رفتي يه روز خوش نديدم
به جز دستاي گرمت پناه و پشت نديدم
زندگي مو به پاي تو دادم اون روزا رو نمي ره از يادم
نازنينم برس به فريادم.....