متفاوت ترین شبکه اجتماعی در ایران

پروفایل کاربر - sahar26

sahar26
دردهایت را دورت نچین تا دیوار شوند زیر پایت بگذار تا پله شوند . . .
419
  • جنسیت : زن
  • سن : 37
  • کشور : ایران
  • استان : انتخاب كنيد
  • شهر : کشک‌سرای
  • فرم بدن : انتخاب كنيد
  • اندازه قد : انتخاب كنيد
  • رنگ مو : انتخاب كنيد
  • رنگ چشم : انتخاب كنيد
  • تیپ لباس : انتخاب كنيد
  • سيگار : انتخاب كنيد
  • وضعیت زندگی : انتخاب كنيد
  • اجتماع : انتخاب كنيد
  • زبان : انتخاب كنيد
  • برنامه مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • وضعیت تاهل : انتخاب كنيد
  • وضعیت بچه : انتخاب كنيد
  • وضعیت سواد : انتخاب كنيد
  • نوع رشته : انتخاب كنيد
  • درآمد : انتخاب كنيد
  • شغل : انتخاب كنيد
  • وضعیت کار : انتخاب كنيد
  • دین : انتخاب كنيد
  • مذهب : انتخاب كنيد
  • دید سیاسی : انتخاب كنيد
  • خدمت : انتخاب كنيد
  • شوخ طبعی : انتخاب كنيد
  • درباره من : انتخاب كنيد
  • علایق من : انتخاب كنيد
  • ماشین من : انتخاب كنيد
  • آدرس وبلاگ : انتخاب كنيد
  • غذای مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • ورزش مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • تیم مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • خواننده مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • فیلم مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • بازیگر مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • کتاب مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • حالت من : اخمو
  • فریاد من : دردهایت را دورت نچین تا دیوار شوند زیر پایت بگذار تا پله شوند . . .
  • اپراتور : انتخاب نشده
  • نماد ماه تولد : انتخاب نشده
  • تعداد اخطار : نداره
  • دلیل اخطار : انتخاب نشده
  • هدر پروفایل : انتخاب كنيد
  • آهنگ پروفایل : انتخاب كنيد

10 سال پيش

اینده نسل ما
بلاگ جدیدمه, تشریف بیارید ,نظر یادتون نره

http://www.hamkhone.ir/member/826/blog/view/67715/


10 سال پيش

حکایت شیری که عاشق آهو شد، شیر نری دلباخته‏ی آهوی ماده شد.
شیر نگران معشوق بود و می‏ترسید بوسیله‏ی حیوانات دیگر دریده شود.
از دور مواظبش بود…
پس چشم از آهو بر نداشت تا یك بار كه از دور او را می نگریست، شیری را دید كه به آهو حمله كرد.
فوری از جا پرید و جلو آمد. دید ماده شیری است. چقدر زیبا بود، گردنی مانند مخمل سرخ و بدنی زیبا و طناز داشت.
با خود گفت: حتما گرسنه است. همان جا ایستاد و مجذوب زیبایی ماده شیر شد. و هرگز ندید و هرگز نفهمید که آهو خورده شد

10 سال پيش

sahar جان قربون تو، خیلی جالب بود ،
فدات شم

10 سال پيش

بياييد آنقدر خوب باشيم

آنقدر مهربان و با سخاوت

و آنقدر لبخند به لبها بنشانيم

و زيبا زندگي كنيم

تا وقتي از خط پايان

زندگي ميگذريم كسي براي ما دست نزند...

****************************************

لبخندبزن . . . !

برآمدگی گونه هایت

توان آن را دارد که امید رفته را بازگرداند،


گاه قوسی کوچک

، میتواند معماری بنایی را نجات دهد . . . !!!

*****************************************

اگر درد داری
تحمل کن
روی هم که تلمبار شد
دیگر نمی فهمی کدام درد از کجاست
کم کم خودش بی حس میشود...

*****************************************

اینجا ایران است...

جائی که مردمش صحنه ی بوسیدن دو عاشق را

با نفرت بیشتری تماشا میکنند

تــــــا اعدام یک انســـــــــــــان...

******************************************

اشتباه من این بود ....
هر جا رنجیدم ، لبخند زدم ....

فکر کردند درد ندارد ، محکم تر زدند ...

******************************************
اِحساسَم را نمے فُروشَم !

حَتّے بـﮧ بالاتَریـטּ بَـهـا ؛

ولے ... آنگونـﮧ ڪـﮧ بخواهَم

خَرج مے ڪُـنَم ...

بَراے آنهایے ڪـﮧ لایِق آטּ هَستَنـב ... !!!

*****************************************
ممنون میشم بلاگ جدیدمو بخونید و نظر بدید

10 سال پيش

000ali1991 :
مرسی خیلی زیبا بود
{59}

خواهش میکنم ولی چی خیلی زیبا بود؟

10 سال پيش

مرسی خیلی زیبا بود