ﻧﻪ ﺣﻮﺻﻠـــﻪ ﯼ ﺩﻭﺳـــﺖ ﺩﺍﺷﺘــﻦ ﺩﺍﺭﻡ
ﻧﻪ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫـــــــﻢ ﮐﺴـﯽ ﺩﻭﺳﺘـــــــــﻢ ﺩﺍﺷﺘـﻪ ﺑﺎﺷﺪ
ﺍﯾـﻦ ﺭﻭﺯﻫـــﺎ ﺳـــــَــــﺮﺩﻡ
ﻣﺜـﻞ ﺩی
ﻣﺜـﻞ ﺑﻬﻤـــﻦ
ﻣﺜـﻞ ﺍﺳﻔﻨــــــﺪ
ﻣﺜـﻞ ﺯﻣﺴﺘــــــــﺎﻥ
ﺍﺣﺴــــــﺎﺳـﻢ ﯾـﺦ ﺯﺩﻩ
ﺁﺭﺯﻭﻫـــــــــﺎﯾـﻢ ﻗﻨﺪﯾــــﻞ ﺑﺴﺘــﻪ
ﺍﻣﯿــــــﺪﻡ ﺯﯾــﺮ ﺑﻬﻤــﻦ ِ ﺳــﺮﺩ ِ ﺍﺣﺴــﺎﺳﺎﺗﻢ ﺩﻓــــــــﻦ ﺷـﺪﻩ
ﻧﻪ ﺑﻪ ﺁﻣـــــﺪنی ﺩﻝ ﺧﻮﺷــﻢ ﻭ ﻧﻪ ﺍﺯ ﺭﻓﺘـــــنی ﻏﻤﮕﯿــن
ﺍﯾـﻦ ﺭﻭﺯﻫـــﺎ ﭘــُﺮ ﺍﺯ ﺳﮑـــــــــﻮﺗـﻢ
- جنسیت : مرد
- سن : 32
- کشور : ایران
- استان : همدان
- شهر : همدان
- فرم بدن : متوسط
- اندازه قد : 1.90
- رنگ مو : قهوه ای تیره
- رنگ چشم : قهوه ای
- تیپ لباس : انتخاب كنيد
- سيگار : نمیکشم
- وضعیت زندگی : انتخاب كنيد
- اجتماع : انتخاب كنيد
- زبان : انتخاب كنيد
- برنامه مورد علاقه : انتخاب كنيد
- وضعیت تاهل : مجرد
- وضعیت بچه : ندارم
- وضعیت سواد : کارشناسی
- نوع رشته : علوم ریاضی
- درآمد : انتخاب كنيد
- شغل : انتخاب كنيد
- وضعیت کار : دانشجو
- دین : مسلمان
- مذهب : شیعه
- دید سیاسی : هیچکدام
- خدمت : نرفتم
- شوخ طبعی : متوسط
- درباره من : انتخاب كنيد
- علایق من : انتخاب كنيد
- ماشین من : پژو405
- آدرس وبلاگ : انتخاب كنيد
- غذای مورد علاقه : قرمه سبزی
- ورزش مورد علاقه : فوتبال
- تیم مورد علاقه : بارسلونا
- خواننده مورد علاقه : خراطها
- فیلم مورد علاقه : انتخاب كنيد
- بازیگر مورد علاقه : انتخاب كنيد
- کتاب مورد علاقه : انتخاب نشده
- حالت من : انتخاب نشده
- فریاد من : انتخاب كنيد
- اپراتور : همراه اول
- نماد ماه تولد : خرداد
- تعداد اخطار : نداره
- دلیل اخطار : انتخاب نشده
- هدر پروفایل : انتخاب كنيد
- آهنگ پروفایل : انتخاب كنيد
چرا مرا خاک نمیکنید
تنم سرد است
سرد
احساساتم یخ زده است
قلبم نمیزند
مغزم فاسد شده است
فقط نفس میکشم
واکسیژن هوارا حرام میکنم
درخاک به سر بردن میان کرم ها
ارزشش بیشتر است
از کنارموجوداتی که اسم خودشونو
گذاشته اند انسان خسته ام
خسته...!!!
چای مینوشیدم…
یکباره دلتنگ شدم ...
بغض کردم ...
و اشک در چشمانم حلقه زد ...
همه با تعجب نگاهم کردند ...
لبخند تلخی زدم ...
و گفتم : چقدر داغ بود ...
دو تا دستاشو مشت کرد جلوم گرفت و گفت:
اگه بگی گل کدومه می مونم ...!
چه انتخاب سختی بود
ترس از دست دادنش تمام وجودمو فرا گرفته بود ...
برای از دست ندادنش محکم زدم پشت دست چپش
و گفتم این گُله ...!
دستشو باز کرد ...
گل بود!
اشکام روی گونه هام جاری شد
حواسش نبود، وقتی با دست راستش اشکامو پاک کرد
فهمیدم تو دست راستش هم گل بود
«آنکه تو را می خواهد، به هر بهانه ای می ماند»
وقتی از من دوری تو می بینم صبوریتو
کی دلش میاد آخه بگه که مغروری تو
وقتی اینقد خوبی تو وقتی میمیرم بی تو
قلبمی میکوبی تو تو دلم محبوبی تو
یا هیچکی یا تو می خوام نگاتو
از من نگیری اون خنده هاتو
این دل بجز تو عشقی نمی خواد
می خوام صداتو یا هیچکی یا تو
یا هیچکی یا تو دارم هواتو
از تو میگیرم درد و غماتو
از من نگیری این خاطراتو
می خوام چشاتو یا هیچکی یا تو
رسید مژده که ایام غم نخواهد ماند چنان نماند و چنین نیز هم نخواهد ماند
من ار چه در نظر یار خاکسار شدم رقیب نیز چنین محترم نخواهد ماند
چو پرده دار به شمشیر میزند همه را کسی مقیم حریم حرم نخواهد ماند
چه جای شکر و شکایت ز نقش نیک و بد است چو بر صحیفه هستی رقم نخواهد ماند
سرود مجلس جمشید گفتهاند این بود که جام باده بیاور که جم نخواهد ماند
غنیمتی شمر ای شمع وصل پروانه که این معامله تا صبحدم نخواهد ماند
توانگرا دل درویش خود به دست آور که مخزن زر و گنج درم نخواهد ماند
بدین رواق زبرجد نوشتهاند به زر که جز نکویی اهل کرم نخواهد ماند
ز مهربانی جانان طمع مبر حافظ که نقش جور و نشان ستم نخواهد ماند
نهم ربیع الاول، پیام رسان بهار ظهوری است که گلهای زیبای زندگی
همچون عدل، قسط، عزت، عشق، صفا، صمیمیت، گذشت، ایثار و ایمان و احسان در آن می شکفد.//عید شما مبارک//
یلداتون مبارک