دنیا آنقدر وسیع است که برای همه مخلوقات جا هست.
به جای آن که جای کسی را بگیرید،
تلاش کنید جای واقعی خودتان را بیابید.
چارلی چاپلین
- جنسیت : زن
- سن : 36
- کشور : ایران
- استان : خراسان رضوی
- شهر : مشهد
- فرم بدن : انتخاب كنيد
- اندازه قد : 1.70
- رنگ مو : انتخاب كنيد
- رنگ چشم : قهوه ای
- تیپ لباس : انتخاب كنيد
- سيگار : انتخاب كنيد
- وضعیت زندگی : انتخاب كنيد
- اجتماع : انتخاب كنيد
- زبان : انتخاب كنيد
- برنامه مورد علاقه : انتخاب كنيد
- وضعیت تاهل : انتخاب كنيد
- وضعیت بچه : میخواهم
- وضعیت سواد : کارشناسی
- نوع رشته : انتخاب كنيد
- درآمد : انتخاب كنيد
- شغل : انتخاب كنيد
- وضعیت کار : انتخاب كنيد
- دین : مسلمان
- مذهب : شیعه
- دید سیاسی : انتخاب كنيد
- خدمت : انتخاب كنيد
- شوخ طبعی : شوخ طبع
- درباره من : انتخاب كنيد
- علایق من : انتخاب كنيد
- ماشین من : انتخاب كنيد
- آدرس وبلاگ : انتخاب كنيد
- غذای مورد علاقه : انتخاب كنيد
- ورزش مورد علاقه : valibal
- تیم مورد علاقه : Esteghlal
- خواننده مورد علاقه : انتخاب كنيد
- فیلم مورد علاقه : انتخاب كنيد
- بازیگر مورد علاقه : انتخاب كنيد
- کتاب مورد علاقه : Kimiagar
- حالت من : مهربون
- فریاد من : به کرم های اطرافتان پیله نکنید!!! توهّم پروانه شدن می گیرند...
- اپراتور : انتخاب نشده
- نماد ماه تولد : انتخاب نشده
- تعداد اخطار : نداره
- دلیل اخطار : انتخاب نشده
- هدر پروفایل : 12831_headabrnozscqohbd6zdddmhr732b183vydxzv.jpg
- آهنگ پروفایل : انتخاب كنيد
وقتی به کسی بدون هیچ شک و تردیدی اعتما میکنید به دو نتیجه کلی خواهید رسید:
شخصی برای زندگی
یا
درسی برای زندگی
+5
با امــواج زندگی دوست باش ،
تا دوستت بدارند …
ببخش ، تا تو را ببخشند …
مهربان باش ، تا مهربان باشند ،
با گذشت باش ، تا گذشت كنند …
به همه لبخند بزن ، تا همه لبخند بزنند ،
مثبت باش ،تا مثبت باشند …
منتظر بمان ، تا منتظرت بمانند …
شكیبا باش ، تا با صبر و حوصله با تو رفتار كنند ،
بر خشم ها غلبه كن ، تا با تو مدارا کنند .
برخیز که غیر از تو مرا دادرسی نیست
گویی همه خوابند، کسی را به کسی نیست
آزادی و پرواز از آن خاک به این خاک
جز رنج سفر از قفسی تا قفسی نیست
این قافله از قافله سالار خراب است
اینجا خبر از پیشرو و باز پسی نیست
تا آینه رفتم که بگیرم خبر از خویش
دیدم که در آن آینه هم جز تو کسی نیست
من در پی خویشم، به تو بر میخورم اما
آنسان شدهام گم که به من دسترسی نیست
آن کهنه درختم که تنم زخمی برف است
حیثیت این باغ منم، خار و خسی نیست
امروز که محتاج توام، جای تو خالی است
فردا که میآیی به سراغم نفسی نیست
در عشق خوشا مرگ که این بودن ناب است
وقتی همهی بودن ما جز هوسی نیست