توجه !
عضویت در کانال تلگرام همخونه
(کلیک کنید)
بلاگ كاربران
- عنوان خبر :
داستان کوتاه :گنجشک و آتش
- تعداد نظرات : 1
- ارسال شده در : ۱۳۹۲/۰۵/۲۸
- نمايش ها : 312
گنجشکی با عجله و تمام توان به آتش نزدیک می شد و برمی گشت
پرسیدند: «چه می کنی؟»
پاسخ داد: «در این نزدیکی چشمه آبی هست و من مرتب نوک خود را پر از آب می کنم و آن را روی آتش می ریزم.»
گفتند: «حجم آتش در مقایسه با آبی که تو می آوری بسیار زیاد است و این آب فایده ای ندارد.»
گفت: «شاید نتوانم آتش را خاموش کنم، اما آن هنگام که خداوند می پرسد زمانی که دوستت در آتش می سوخت تو چه کردی؟ پاسخ میدهم: هر آنچه از من بر می آمد!»
نظرات دیوار ها
بلاگ هات خیلی زیباست
خیلی
سپاس عزیزم