متفاوت ترین شبکه اجتماعی در ایران

بلاگ كاربران


  • سلام...

  • داستان سنت کریستوفر در سه بخش آمده ولی من فقط قسمت آخرشو دوست داشتم به اشتراک بگذارم در هر حال، سه قسمتش پر از مزیته:)
  • سنت کریستوفر...

  • پهلوان پرسید چه کسی این باید را بر ما تحمیل کرده و کدام قدرت است که می تواند راه ما را دگرگون کند؟ شهریار تاریکی به یک صلیب چوبین اشاره کرد و گفت: این صلیب که بر سر راه نهاده اند راه را بر ما می بندد. پهلوان به طرف صلیب چوبین رفت و چیزی که مایه ترس باشد در آن نیافت و گفت: این که چیزی نیست دو قطعه چوب است و پیکر برهنه مرد بیچاره ای که از چوب ساخته و بر آن نصب کرده اند. از چنین چوب بی جانی چه رنجی ب…
  • ...

  • برای دانلود آهنگ اینجا کلیک کنید
  • یادم میاد(پشت صحنه قسمت چهارم):)

  • اعتماد  باید بدونین گفتن این که از خاطرات شخصی صحبت شده دروغ نیست ولی اینکه تا چه حد و اندازه ، واقعیت شامل کلمات یه متن میشه میتونه گاهی در حد یه عکس ، روی یه دیوار باشه فقط یا میتونه به حد یه جمله ی بی منطق برای من مثل فحش دادن یه مادر از روی عشق و علاقه وسط یه متن ، کاملا خارج از واقعیت  . و این ذهن ماست که به صورت خودکار خطا میکنه توی اکثر مواقع فقط به خاطر شناخت اندک، جزء رو به کل ت…
  • از وجود تو مویی به عالمی نفروشم...

  • هزار جهد بکردم که سر عشق بپوشم نبود بر سر آتش میسرم که نجوشم به هوش بودم از اول که دل به کس نسپارم شمایل تو بدیدم نه صبر ماند و نه هوشم حکایتی ز دهانت به گوش جان من آمد دگر نصیحت مردم حکایت است به گوشم مگر تو روی بپوشی و فتنه بازنشانی که من قرار ندارم که دیده از تو بپوشم من رمیده دل آن به که در سماع نیایم که گر به پای درآیم به دربرند به دوشم بیا به صلح من امروز در کنار من امشب که دیده خواب نکرده&z…
  • تقدیمی ...

  • شد خزان گلشن آشنایی بازم آتش به جان زد جدایی عمر من ای گل طی شد بهر تو وز تو ندیدم جز بدعهدی و بی‌وفایی با تو وفا کردم تا به تنم جان بود عشق و وفاداری با تو چه دارد سود آفت خرمن مهر و وفایی نوگل گلشن جور و جفایی از دل سنگت آه دلم از غم خونین است روش بختم این است از جام غم مستم دشمن می‌پرستم تا هستم تو و مست از می به چمن چون گل خندان از مستی بر گریهٔ من با دگران در گلشن …