متفاوت ترین شبکه اجتماعی در ایران

پروفایل کاربر - javad_infinity

  • جنسیت : مرد
  • سن : 34
  • کشور : ایران
  • استان : انتخاب كنيد
  • شهر : انتخاب كنيد
  • فرم بدن : متوسط
  • اندازه قد : 1.90
  • رنگ مو : مشکی
  • رنگ چشم : مشکی
  • تیپ لباس : انتخاب كنيد
  • سيگار : نمیکشم
  • وضعیت زندگی : انتخاب كنيد
  • اجتماع : انتخاب كنيد
  • زبان : انتخاب كنيد
  • برنامه مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • وضعیت تاهل : مجرد
  • وضعیت بچه : ندارم
  • وضعیت سواد : کارشناسی
  • نوع رشته : علوم ریاضی
  • درآمد : خوب
  • شغل : برای خودم کار میکنم
  • وضعیت کار : مدیر
  • دین : مسلمان
  • مذهب : شیعه
  • دید سیاسی : هیچکدام
  • خدمت : نرفتم
  • شوخ طبعی : شوخ طبع
  • درباره من : انتخاب كنيد
  • علایق من : انتخاب كنيد
  • ماشین من : خوب دارم دیگه
  • آدرس وبلاگ : انتخاب كنيد
  • غذای مورد علاقه : لازانیا
  • ورزش مورد علاقه : _اسکی _پرورش اندام_تنیس
  • تیم مورد علاقه : formul one red bull team
  • خواننده مورد علاقه : edward maya _inna_modern talking_and_nelly...
  • فیلم مورد علاقه : avatar_taken_and ...
  • بازیگر مورد علاقه : tom cruose_matt damond_...
  • کتاب مورد علاقه : انتخاب نشده
  • حالت من : ریلکس
  • فریاد من : پرواز...
  • اپراتور : انتخاب نشده
  • نماد ماه تولد : دی
  • تعداد اخطار : نداره
  • دلیل اخطار : انتخاب نشده
  • هدر پروفایل : 21968_headqxcrd5nf2t2839pkn6snfnof42t1yx8dkb.png
  • آهنگ پروفایل : انتخاب كنيد

10 سال پيش

گفتند: بهت خیانت میکند!
گفتم: میدانم…
گفتند: این یعنى دوستت ندارد!
گفتم: میدانم…
گفتند: روزی میرود و تنها میمانی !
گفتم: میدانم…
گفتند: پس چرا ترکش نمیکنی!
گفتم: این تنها چیزیست که نمیدانم ...

10 سال پيش

دلم میخواهد نامت را صدا کنم یک طور دیگر
جوری که هیچکس صدایت نکرده باشد!
دلم میخواهد نامت را صدا کنم، طوری که دلت قرص شود من هستم!
طوری که دلم قرص شود که با بودن من، تو هم هستی...

10 سال پيش

دلم تنگ است......دلم اندازه ی حجم قفس تنگ است.......
نگاهم خیس و بارانیست......
نمیدانم چرا در قلب من.......
پاییز طولانیست..........
(هیییییییی......دلم واسش یه ذره شده........کاش زودتر بهم برسیم.........
دلم تنگ شده.........تحملم تموم شده.........کاش زودتر.......)

10 سال پيش

تو اتوبوس بودم یه پسره میخواست به دختره شماره بده

یهههو پیرزنه برگشت گفت :خجالت بکش این جای خواهرته....

پسره برگشت گفت من نباید شماره خواهرمو داشته باشم؟!!!