ﺷﺮﺍﯾﻂ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﺑﺎ ﻣﺮﺩ ﺍﻓﻐﺎﻧﯽ !!!
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
..
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
ﺭﺍﺳﺘﺶ ﺩﯾﮕﻪ ﻓﮑﺮ ﻧﻤﯿﮑﺮﺩﻡ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺣﺪ
ﺗﺮ ﺷﯿﺪﻩ ﺑﺎﺷﯽ
ﭘﺎﺷﻮ ﻋﺰﯾﺰﻡ ﭘﺎﺷﻮ ﺧﺪﺍ ﺑﺰﺭﮔﻪ -;
- جنسیت : زن
- سن : 34
- کشور : ایران
- استان : تهران
- شهر : تهران
- فرم بدن : انتخاب كنيد
- اندازه قد : 1.70
- رنگ مو : قهوه ای روشن
- رنگ چشم : قهوه ای
- تیپ لباس : انتخاب كنيد
- سيگار : بدم میاد
- وضعیت زندگی : انتخاب كنيد
- اجتماع : انتخاب كنيد
- زبان : انتخاب كنيد
- برنامه مورد علاقه : انتخاب كنيد
- وضعیت تاهل : متاهل
- وضعیت بچه : ندارم
- وضعیت سواد : کاردانی
- نوع رشته : علوم ریاضی
- درآمد : انتخاب كنيد
- شغل : بیکار
- وضعیت کار : انتخاب كنيد
- دین : سایر ادیان
- مذهب : انتخاب كنيد
- دید سیاسی : میانه رو
- خدمت : انتخاب كنيد
- شوخ طبعی : شوخ طبع
- درباره من : انتخاب كنيد
- علایق من : انتخاب كنيد
- ماشین من : انتخاب كنيد
- آدرس وبلاگ : انتخاب كنيد
- غذای مورد علاقه : انتخاب كنيد
- ورزش مورد علاقه : انتخاب كنيد
- تیم مورد علاقه : انتخاب كنيد
- خواننده مورد علاقه : انتخاب كنيد
- فیلم مورد علاقه : انتخاب كنيد
- بازیگر مورد علاقه : انتخاب كنيد
- کتاب مورد علاقه : انتخاب نشده
- حالت من : غافلگیر
- فریاد من : بر فرش خاک خفتگان میبینم در زیرزمین نهفتگان میبینم
- اپراتور : انتخاب نشده
- نماد ماه تولد : خرداد
- تعداد اخطار : نداره
- دلیل اخطار : انتخاب نشده
- هدر پروفایل : 46005_headkubu22qym5ccvh2hb3836bmsrsxta3ukox.jpg
- آهنگ پروفایل : انتخاب كنيد
من چگونه زنده ام؟
بی تو و بی دست تو
زندگی جان کندن است
بی دو چشم مست تو
بی تو من یک کاغذم
سرد و ساکت روی آب
گاه گاهی حادثه
می دهد بر من شتاب
بی تو من یک سایه ام
که نشستم روی شب
در سیاهی گم شدم
آه! گشتم روی لب
دستمال انتظار
تر شده از اشک من
اشک های مهربان
ریخته از چشم من
جا نمازم را ببین
مثل یک دریا شده
حرف های خلوتم
در درونش جا شده
من چگونه بگذرم؟
از دل تنهای خود
من که او را برده ام
تا دل شب های خود
باید از شب بگذرم
تا نباشم فکر تو
من چگونه بگذرم؟
از شب و از فکر تو!
زندگی را برده ام
با خودم تا کهکشان
کهکشان عشق تو
پر کشید از آسمان
دست هایم را بگیر
ذره ذره جان من
می شود مهمان تو
من ز پا افتاده ام
گوی من ، میدان تو
باید از خود بگذرم
تا ببینم روی تو
من گذشتم از خودم
رد شدم از کوی تو
می روم تا گم شوم
در تو و در دست تو
زندگی جان کندن است
بی دو چشم مست تو
+5
میرسد روزی که بی هم میشویم ، یک به یک از جمع هم کم می شویم ، میرسد روزی که ما در خاطرات ، موجب خندیدن و غم می شویم ، گاه گاهی یاد ما کن ای رفیق ، میرسد روزی که بی هم میشویم
عشق یعنی خاطرات بی غبار / دفتری از شعر و از عطر بهار
عشق یعنی یک تمنا یک نیاز / زمزمه از عاشقی با سوز و ساز
عشق یعنی چشم خیس مست او / زیر باران دست تو در دس او
+5رأی
امروز باورم شد که تو خسته تر از آن بودی که بفهمی دوست داشتنم را
از من که گذشت اما هرجا که هستی “خسته نباشی” …