متفاوت ترین شبکه اجتماعی در ایران

پروفایل کاربر - hamidreza1367

hamidreza1367
لانـــه ات را ، بـــر حبــابِ حــوصلــهء مـــردُمــان نـــساز ! تــــا ، آوارهء بیحــــــوصـلگــی شــــان نـــــشوی !
2648
  • جنسیت : مرد
  • سن : 35
  • کشور : ایران
  • استان : تهران
  • شهر : تهران
  • فرم بدن : متوسط
  • اندازه قد : 1.80
  • رنگ مو : مشکی
  • رنگ چشم : فندقی
  • تیپ لباس : انتخاب كنيد
  • سيگار : نمیکشم
  • وضعیت زندگی : انتخاب كنيد
  • اجتماع : انتخاب كنيد
  • زبان : انتخاب كنيد
  • برنامه مورد علاقه : فيلم هاي تخيلي
  • وضعیت تاهل : متاهل
  • وضعیت بچه : ندارم
  • وضعیت سواد : کارشناسی ارشد
  • نوع رشته : علوم انسانی
  • درآمد : خوب
  • شغل : انتخاب كنيد
  • وضعیت کار : تمام وقت
  • دین : مسلمان
  • مذهب : شیعه
  • دید سیاسی : هیچکدام
  • خدمت : رفتم
  • شوخ طبعی : خیلی شوخ طبع
  • درباره من : انتخاب كنيد
  • علایق من : انتخاب كنيد
  • ماشین من : mazda3
  • آدرس وبلاگ : ندارم
  • غذای مورد علاقه : جگر، گوشت کبابی، ماهیچه، گردن
  • ورزش مورد علاقه : فوتبال
  • تیم مورد علاقه : بارسا
  • خواننده مورد علاقه : Ebi,shadmehr, Pashayi و غیره ...
  • فیلم مورد علاقه : زیاده
  • بازیگر مورد علاقه : دروغگوهایی که ادامه میدن به دروغ
  • کتاب مورد علاقه : انتخاب نشده
  • حالت من : اخمو
  • فریاد من : لانـــه ات را ، بـــر حبــابِ حــوصلــهء مـــردُمــان نـــساز ! تــــا ، آوارهء بیحــــــوصـلگــی شــــان نـــــشوی !
  • اپراتور : همراه اول
  • نماد ماه تولد : آبان
  • تعداد اخطار : نداره
  • دلیل اخطار : انتخاب نشده
  • هدر پروفایل : 40438_head23beo5fffao8hh3v7q43pa8aqcm2hytbpv.jpg
  • آهنگ پروفایل : انتخاب كنيد

9 سال پيش

وفاداری هدیه گرانبهایی است که آدمهای ارزان آز آن چیزی نمی فهمند !
آنها وفاداری تو را پای نداشتن فرصت های دوباره تو می گذارند
و به همین دلیل جایی باید باقیمانده خودت را در چمدان بگذاری
دست خودت را محکم بگیری
و بگویی خداحافظ !

9 سال پيش

غضنفر با دوستاش تو بيابون گم شده بودند يكيشون نقشه رو درآورد

و بعد از يك ربع بررسي كردن نگاهي به اطرافش انداخت

و در دوردستها تپه اي رو نشون داد و گفت ما الان اونجاييم... !!!!

9 سال پيش

بز ﻓﺮﻧﺪ ﮐﯿﺴﺖ؟

.
.
.
.

ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﭘﺴﺘﺘﻮ ﻣﯿﺨﻮﻧﻪ ﻻﻳﻚ ﻧﻤﻴﻜﻨﻪ

ﮐﻪ ﻫﯿﭻ, عوضی… ﺗﺎﺯﻩ ﮐﭙﯽ ﻫﻢ ﻣﯿﮑﻨه

9 سال پيش

سر و همسر نگرفتم که گرو بود سرم
تو شدی مادر و من با همه پیری پسرم
تو جگر گوشه هم از شیر بریدی و هنوز
من بیچاره همان عاشق خونین جگرم
منکه با عشق نراندم به جوانی هوسی
هوس عشق و جوانیست به پیرانه سرم
پدرت گوهر خود تا به زر و سیم فروخت
پدر عشق بسوزد که در آمد پدرم
عشق و آزادگی و حسن و جوانی و هنر
عجبا هیچ نیرزید که بی سیم و زرم
سیزده را همه عالم به در امروز از شهر
من خود آن سیزدهم کز همه عالم به درم
تا به دیوار و درش تازه کنم عهد قدیم
گاهی از کوچه‌ی معشوقه‌ی خود می‌گذرم

9 سال پيش

آدمـیــزاد....

غـُــرورَش را خیلـی دوستـــــ دارد،

اگـر داشتــه بـاشــد،

آن را از او نگیـــریــد...

حتــّی بـه امانتـــ نبــریـــد...

ضــربــه‌ای هــم نَـزَنـیــدش،

چــه رسـَـد به شـکسـتـَـن یـا لـِـه کــردن!

آدمـــی غـُــرورَش را خیلـی زیــاد، شـایــد بیـشتـَـر از تــمـام ِ
داشـتـه‌هـایـَش، دوستـــ مـی‌دارد؛

حـالـا ببیــن اگــر خــودَش، غــرورَش را بــه خـاطــر ِ تـ ღــو، نـادیـده بگیــرد، چـه قــَدر دوستتــــ دارد!

و ایـــن را بــفـهـم …



حالا نمیدونم کجـــاے کـــار میــلنگـد؟؟؟

مــن زیــادے دوستتــــ دارم یـــا تــــو زیادے بــ ـی تــوجـّـهــی؟؟؟

مــن زیــادے عـــاشقـــم یـــا تــــو خیلـــــی معمــــولـــ ـی؟؟؟

تصــوراتــم اشتبـــاه استـــ یــا انتظــاراتـــم زیـــــاد؟؟؟

عــزیـــز ِ دوستـــ داشتنـــی ...

تـوجیــهـَـم کـن مــن تحـمــل ایــن همـه دوری را نــدارم...