متفاوت ترین شبکه اجتماعی در ایران

پروفایل کاربر - haghighatpenhan

haghighatpenhan
عشق کلمه زیباییست ولی نمیدانیم چه زمان ازش استفاده کنیم
4141
  • جنسیت : زن
  • سن : 32
  • کشور : ایران
  • استان : انتخاب كنيد
  • شهر : انتخاب كنيد
  • فرم بدن : انتخاب كنيد
  • اندازه قد : 1.60
  • رنگ مو : قهوه ای تیره
  • رنگ چشم : قهوه ای
  • تیپ لباس : انتخاب كنيد
  • سيگار : نمیکشم
  • وضعیت زندگی : انتخاب كنيد
  • اجتماع : انتخاب كنيد
  • زبان : انتخاب كنيد
  • برنامه مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • وضعیت تاهل : مجرد
  • وضعیت بچه : ندارم
  • وضعیت سواد : کارشناسی
  • نوع رشته : انتخاب كنيد
  • درآمد : عالی
  • شغل : ----
  • وضعیت کار : دانشجو
  • دین : مسلمان
  • مذهب : شیعه
  • دید سیاسی : هیچکدام
  • خدمت : انتخاب كنيد
  • شوخ طبعی : شوخ طبع
  • درباره من : یک دخترلوس ونازنازی
  • علایق من : آهنگ شادخیلی دوست دارم مخصوصا اینکه عمادطالب زاده واحسان پایه باشه
  • ماشین من : خودم ندارم بابام405 داره
  • آدرس وبلاگ : shabahkhonasham.LoxBlog.com
  • غذای مورد علاقه : همه چیزدوست دارم ولی از مانی پلو متنفرم بخاطرکشمش
  • ورزش مورد علاقه : جودو-کنگ فو- شمشیربازی.ولی چه فایده هیچکدوم اجازه ندارم برم چون یک باردستم توبازی دررفت
  • تیم مورد علاقه : فوتبالی نیستم
  • خواننده مورد علاقه : احسان پایه-شاهین اس2-
  • فیلم مورد علاقه : عمررگل لاله
  • بازیگر مورد علاقه : بازیگر سریال ایزل وچنارKenan İmirzalıoğlu
  • کتاب مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • حالت من : شاد و خوشحال
  • فریاد من : عشق کلمه زیباییست ولی نمیدانیم چه زمان ازش استفاده کنیم
  • اپراتور : تالیا
  • نماد ماه تولد : مرداد
  • تعداد اخطار : نداره
  • دلیل اخطار : انتخاب نشده
  • هدر پروفایل : 690_headz4efoajka6zty482c6kq6ore3ao125zrz5yc.jpg
  • آهنگ پروفایل : http://www.mediafire.com/download/hfyjeb8p2p712vk/Kheylia.mp3

10 سال پيش

هفت شهر عشق

شهر اول : نگاه و دلربایی

شهر دوم : دیدار و آشنایی

شهر سوم : روزهای شیرین و طلایی

شهر چهارم : بهانه ، فکر جدایی

شهر پنجم : بی وفایی

شهر ششم : دوری و بی اعتنایی

شهر هفتم : اشک ، آه ، “تنهایی”

10 سال پيش

ﺯﻣﺴﺘﺎﻧﻲ ﺳﺮﺩ ﻛﻼﻍ ﻏﺬﺍ ﻧﺪﺍﺷﺖ ﺗﺎ ﺟﻮﺟﻪ ﻫﺎﺷﻮ ﺳﻴﺮ ﻛﻨﻪ؛ﮔﻮﺷﺖ ﺑﺪﻥ ﺧﻮﺩﺷﻮ ﻣﻴﻜﻨﺪ ﻭ ﻣﻴﺪﺍﺩ ﺑﻪ ﺟﻮﺟﻪ ﻫﺎﺵ ﻣﻴﺨﻮﺭﺩﻧﺪ.ﺯﻣﺴﺘﺎﻥ ﺗﻤﺎﻡ ﺷﺪﻭ ﻛﻼﻍ ﻣﺮﺩ!ﺍﻣﺎ ﺑﭽﻪ ﻫﺎﺵ ﻛﻪ ﻧﺠﺎﺕ ﭘﻴﺪﺍ ﻛﺮﺩﻧﺪ ﮔﻔﺘﻨﺪ: ﺁﺧﻰ ﺧﻮﺏ ﺷﺪ ﻣﺮﺩ ،ﺭﺍﺣﺖ
ﺷﺪﻳﻢ ﺍﺯﺍﻳﻦ ﻏﺬﺍﻯ ﺗﻜﺮﺍﺭﻯ! ﺍﻳﻦ ﺍﺳﺖ ﻭﺍﻗﻌﻴﺖ ﺗﻠﺦ ﺭﻭﺯﮔﺎﺭ ﻣﺎ…

10 سال پيش

گفتم : تو ش‍‍‍‍ـیرین منی. گفتی : تو فرهـادی مگر؟

گفتم : خرابت می شـوم. گفتی : تو آبـادی مگـر؟

گفتم : ندادی دل به من. گفتی : تو جان دادی مگر؟

گفتم : ز کـویت مـی روم. گفتی :تو آزادی مگـر؟

گفتم : فراموشم مکن. گفتی : تو در یادی مگر؟

10 سال پيش

به بابام میگم موجودی حسابت چقدره ؟

میگه : پول میخوای ؟

پـَ نه پـَ میخوام ببینم چقدر دیگه با بیل گیتس فاصله داریم !

10 سال پيش

عشق پیروزت کند بر خویشتن

عشق آتش می زند در ما و من

عشق را دریاب و خود را واگذار

تا بیابی جانِ نو، خورشیدوار

دلمان کوچک است

ولی آنقدر جا دارد

که برای هر عزیزی که دوستش داریم

نیمکتی بگذاریم برای همیشه ی عمر

10 سال پيش

کنج تنهایی من قشنگ تر از بودن با کسی ست که هر بار دلش به هوای دیگری می پرد….