متفاوت ترین شبکه اجتماعی در ایران

پروفایل کاربر - delsoz

  • جنسیت : مرد
  • سن : 37
  • کشور : ایران
  • استان : تهران
  • شهر : تهران
  • فرم بدن : متوسط
  • اندازه قد : 1.80
  • رنگ مو : مشکی
  • رنگ چشم : سبز
  • تیپ لباس : انتخاب كنيد
  • سيگار : هرروز میکشم
  • وضعیت زندگی : انتخاب كنيد
  • اجتماع : انتخاب كنيد
  • زبان : انتخاب كنيد
  • برنامه مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • وضعیت تاهل : مجرد
  • وضعیت بچه : ندارم
  • وضعیت سواد : کارشناسی
  • نوع رشته : علوم ریاضی
  • درآمد : خوب
  • شغل : مهندس مکانیک
  • وضعیت کار : تمام وقت
  • دین : انتخاب كنيد
  • مذهب : انتخاب كنيد
  • دید سیاسی : انتخاب كنيد
  • خدمت : رفتم
  • شوخ طبعی : متوسط
  • درباره من : انتخاب كنيد
  • علایق من : انتخاب كنيد
  • ماشین من : انتخاب كنيد
  • آدرس وبلاگ : انتخاب كنيد
  • غذای مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • ورزش مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • تیم مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • خواننده مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • فیلم مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • بازیگر مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • کتاب مورد علاقه : انتخاب نشده
  • حالت من : انتخاب نشده
  • فریاد من : انتخاب كنيد
  • اپراتور : همراه اول
  • نماد ماه تولد : مرداد
  • تعداد اخطار : نداره
  • دلیل اخطار : انتخاب نشده
  • هدر پروفایل : انتخاب كنيد
  • آهنگ پروفایل : انتخاب كنيد

9 سال پيش

. وسیله نقلیه ﻣﺎﻩ ﺗﻮﻟﺪﺕ ﭼﯿﻪ؟؟؟
.
ﻓﺮﻭﺭﺩﯾﻦ .......بنز شاسي بلند
ﺍﺭﺩﯾﺒﻬﺸﺖ ....... ﺳﺎﻧﺘﺎﻓﻪ
ﺧﺮﺩﺍﺩ .....فلوکس
ﺗﯿﺮ ......ون
ﻣﺮﺩﺍﺩ ......بي ام و
ﺷﻬﺮﯾﻮﺭ ..... پورشه
ﻣﻬﺮ ....... گاو غلام عباس
ﺍﺑﺎن........ پیکان جوانان گوجه مدل 52
ﺍﺫﺭ .....جنسیس
ﺩﯼ ......مازاراتی... وای!!!
ﺑﻬﻤﻦ ....... هیجده چرخ
اسفند......نیسان آبی _ گاوی
همه اسم ماشینشونو بگن،اما باجرأت بگید

9 سال پيش

یہ وقتایے اونقدر" تنهاییت " واست ارزشمند میشہ

کہ دیگہ جای خالے کسی رو احساس نمیکنے**


9 سال پيش

بعضی ها خرشون از پل گذشته.

بعضی ها خرشون داره از پل می گذره.

بعضی ها دارن خرشونو راضی می کنن که بره رو پل!

بعضی ها هم اصلا خر ندارن.

بعضی ها هم خر دارن ولی نمیدونن پل کدوم طرفیه!

9 سال پيش

« و ءان لَیسَ للِاِنسانِ اِلّا ما سَعَی »

آدمی ، محصولی جز سعی خویش ندارد .

سوره نجم ، آیه 39

« آنچه آدمی را رقم میزند ، سعی اوست »

+5

9 سال پيش

تنهایی و من - من و تنهایی

کسی از انگار و ایکاش هایی حرف می زند که هیچ نمی شود به انتهای آن دست پیدا کرد

کسی از دیروز و فرداهایی حرف می زند که هیچ نمی شود در قاب چشم های امروزم به تصویرشان بکشم

کسی عادت کرده از روی سنگفراش خیال من عبور کند و رد پایی خاکستری به جای بگذارد

کسی از دیوار تنهایی من رد می شود و برای شعرهای نسروده ام خط مشی تعیین میکند

و من می هراسم از اینهمه دیوانگی های بی زنجیر و از اینهمه نانوشته های بی انتها

و من باز می ترسم از هجوم فصل گرمی که مرا ذوب خواهد کرد

و از فصل سردی که میمیراند بال پروازم را

کسی اینجا پشت پنجره های زنگار گرفته تصویر باران می کشد

کسی اینجا روی حروف سفید دفتر خاطراتم خط سیاه می کشد

و من می ترسم از اینهمه فریاد بی صدا که در تنگنای اتاق نم گرفته ام به جانم می پاشد

و حالا وقت یک فرار است از هجوم نابرابر تنهایی و من – من و تنهایی

*سیمین دانشور*