آرزو دارم روزی این حقیقت به واقعیت مبدل شود که
همه انسانها برابرند.
" مارتین لوترکینگ "
*+*+*+*+*
- جنسیت : زن
- سن : 32
- کشور : ایران
- استان : انتخاب كنيد
- شهر : انتخاب كنيد
- فرم بدن : انتخاب كنيد
- اندازه قد : 1.70
- رنگ مو : قهوه ای روشن
- رنگ چشم : قهوه ای
- تیپ لباس : انتخاب كنيد
- سيگار : نمیکشم
- وضعیت زندگی : انتخاب كنيد
- اجتماع : انتخاب كنيد
- زبان : انتخاب كنيد
- برنامه مورد علاقه : انتخاب كنيد
- وضعیت تاهل : مجرد
- وضعیت بچه : انتخاب كنيد
- وضعیت سواد : کاردانی
- نوع رشته : انتخاب كنيد
- درآمد : متوسط
- شغل : انتخاب كنيد
- وضعیت کار : دانشجو
- دین : مسلمان
- مذهب : شیعه
- دید سیاسی : انتخاب كنيد
- خدمت : معاف
- شوخ طبعی : انتخاب كنيد
- درباره من :
درخواست دوستی نکنید
چون نه اهلشم نه قصدشو دارم.
بیکار نیستم زندگیو احساساتمو بزارم پای کسیکه یه روز ولم میکنه!
******************************** **********************
اگه باچند نفرم اینجا حرف بزنم..
میدونم که تو زندگیم فقط یه نفرو تا اخرش میخوام
.....
******************************** ***************** - علایق من : انتخاب كنيد
- ماشین من : ندارم فعلا...
- آدرس وبلاگ : ندارم فعلا
- غذای مورد علاقه : کباب کوبیده_جوجه _مرغ_بیشتراینا..قیمه..قرمه.. والبته یبارم ماهی خوردم بهم چسبید.(:
- ورزش مورد علاقه : ایروبیک میرفتم.ورزش رزمی دوست دارم اما تاحالا نرفتم. شنام دوست میدارم... ...
- تیم مورد علاقه : فوتبالی نیستم
- خواننده مورد علاقه : شادمهر
- فیلم مورد علاقه : انتخاب كنيد
- بازیگر مورد علاقه : انتخاب كنيد
- کتاب مورد علاقه : انتخاب كنيد
- حالت من : مریض
- فریاد من : _______________________از اولشم نباید میومدم به کسی نگید اینجا بودم______________________________________________________________________
- اپراتور : ایرانسل
- نماد ماه تولد : شهریور
- تعداد اخطار : نداره
- دلیل اخطار : انتخاب نشده
- هدر پروفایل : انتخاب كنيد
- آهنگ پروفایل : انتخاب كنيد
دیروز اومده بود دیدنم،
با یه شاخه گل سرخ و همون لبخندی که همیشه آرزوشو داشتم،
گریه کرد و گفت که دلش برام تنگ شده،
اما من هیچی نگفتم و فقط نگاش کردم
وقتی رفت سنگ قبرم از اشکاش خیس شده بود!
اس یونجه ای
http://www.hamkhone.ir/member/826/blog/view/61557--/
بلاگ جدیدم هست
اگه دوست داشتین تشریف بیارید نظر بدید
به مامان بزرگم میگم یه جمله خبری بگو ، میگه نوه م خنگه !
میگم سوالی بگو ، میگه نوه م خنگ بود و من نمیدونستم ؟
میگم امری بگو ، میگه خنگیتو تابلو نکن !
میگم میشه خنگ توشون نباشه ؟ میگه اونوقت میشی نوه ی یکی دیگه نه نوه ی من …
منه بدبخت !!!
***
عاقا یه روز داشتیم خانوادگی ناهار میخوردیم بگین چیییییییییییییی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
پیتزاااااااااااااا پدر بنده پیتزا دوست ندارن
بعد بابام شروع کرد تریپ فلسفی برداشتن و گفت اینا چیه میخورین این غذاها
واسه آدمای شاغلیه که محله کارشون با خونشون فاصلش زیاده مجبورا غذاهای فیسبوکی بخورن...
حالا مارو میگیم مرده بودیم از خنده دیگه بابام سوِِِژه شده تو فامیل !!!!!!!!!!
آخه فک و فامیل ما داریم عایا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
***
قسمتون میدم وقتی دارین با تلفن یا موبایل صحبت می کنین
با خودکار روی هر چیزی که دم دستتون بود چرت و پرت ننویسین یا نقاشی نکشین
آخه من الان این مدرک پایان تحصیلاتم که بابام در حال موبایل صحبت کردن
روش عکس الاغ کشیده ، کجا ببرم نشون بدم
از دست مسئولین هم دیگه کاری بر نمیاد
***
ﺧﺴﺘﻪ ﻭ ﮐﻮﻓﺘﻪ ﺍﻭﻣﺪﻡ ﺧﻮﻧﻪ ﺩﺍﺩﺍﺷﻢ ﺭﻭ ﺩﺭ ﭘﺬﯾﺮﺍﯾﯽ ﯾﺎﺩﺩﺍشت ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ “ﯾﻪ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﮔﺬﺍﺷﺘﻢ ﺗﻮ ﺍﺗﺎﻗﺖ ﺑﺮﻭ ﺑﺮﺩﺍﺭ” ،
ﺭﻓﺘﻢ ﺗﻮ ﺍﺗﺎﻕ ﺩﯾﺪﻡ ﻧﻮﺷﺘﻪ “ﺳﺮﺕ ﮐﻼﻩ ﮔﺬﺍﺷﺘﻢ ﯾﺎﺩﺩﺍﺷﺖ ﺍﺻﻠﯽ ﭘﺸﺖ ﻫﻤﻮﻥ ﺑﺮﮔﻪ ﺍﯾﻪ ﮐﻪ ﺭﻭ ﺩﺭ ﺑﻮﺩ” ،
ﺭﻓﺘﻢ ﯾﺎﺩﺩﺍﺷﺖ ﺭﻭ ﺩﺭﻭ ﮐﻨﺪﻡ ﭘﺸﺘﺶ ﻧﻮﺷﺘﻪ “ﯾﻪ ﯾﺎﺩﺩﺍﺷﺖ ﺗﻮ ﯾﺨﭽﺎﻟﻪ ﺯﯾﺮ ﻇﺮﻑ ﻣﯿﻮﻩ ﻫﺎ”
، ﻣﻨﻢ ﺣﺮﺻﻢ ﮔﺮﻓﺖ ﺑﺪﻭﻥ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﯾﺎﺩﺩﺍﺷﺖ ﯾﻪ ﻧﯿﻤﺮﻭ ﺩﺭﺳﺖ ﮐﺮﺩﻡ ﻭ ﺧﻮﺭﺩﻡ …
ﺑﻌﺪ ﻧﺎﻫﺎﺭ ﯾﺎﺩﺩﺍﺷﺖ ﺯﯾﺮ ﻇﺮﻑ ﻣﯿﻮﻩ ﺭﻭ ﺧﻮﻧﺪﻡ ﺩﯾﺪﻡ ﻧﻮﺷﺘﻪ “ﻣﺎ ﺭﻓﺘﯿﻢ ﺧﻮﻧﻪ ﺧﺎﻟﻪ ﺍﻣﺎ ﻣﺎﻣﺎﻥ ﺑﺮﺍﺕ ﭘﯿﺘﺰﺍ ﮐﻪ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﯼ ﺩﺭﺳﺖ ﮐﺮﺩﻩ
ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﺗﻮ ﻓﺮ ﺍﻣﺎ ﺍﮔﻪ ﻧﯿﻤﺮﻭ ﺧﻮﺭﺩﯼ ﺩﯾﮕﻪ ﭘﺮﺧﻮﺭﯼ ﻧﮑﻦ ﺑﺬﺍﺭ ﺍﻭﻣﺪﻡ ﺑﺎ ﻫﻢ ﻣﯿﺨﻮﺭﯾﻢ”
ﺧﺪﺍﻭﮐﯿﻠﯽ ﻣﻦ ﺳﺮمو ﮐﺠﺎ ﺑﮑﻮﺑﻢ …
***
داشتم با بابام شطرنج بازی میکردم برگشته میگه یا مات میشی یا پول تو جیبی نداری !
دو راهی ذلت و خفت همینه والا …
+++++5+++++