متفاوت ترین شبکه اجتماعی در ایران

پروفایل کاربر - soorati

soorati
دنیا ارزش پا کوبیدن به شکمت را نداشت ببخش مرا مادر ...
2116
  • جنسیت : زن
  • سن : 39
  • کشور : ایران
  • استان : انتخاب كنيد
  • شهر : انتخاب كنيد
  • فرم بدن : هیکل زیبا
  • اندازه قد : 1.70
  • رنگ مو : قهوه ای روشن
  • رنگ چشم : قهوه ای
  • تیپ لباس : انتخاب كنيد
  • سيگار : انتخاب كنيد
  • وضعیت زندگی : انتخاب كنيد
  • اجتماع : انتخاب كنيد
  • زبان : انتخاب كنيد
  • برنامه مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • وضعیت تاهل : تنها / هرگز نمیخوام ازدواج کنم
  • وضعیت بچه : انتخاب كنيد
  • وضعیت سواد : کارشناسی
  • نوع رشته : علوم انسانی
  • درآمد : متوسط
  • شغل : کارمند
  • وضعیت کار : پاره وقت
  • دین : مسلمان
  • مذهب : شیعه
  • دید سیاسی : انتخاب كنيد
  • خدمت : انتخاب كنيد
  • شوخ طبعی : متوسط
  • درباره من : انتخاب كنيد
  • علایق من : انتخاب كنيد
  • ماشین من : انتخاب كنيد
  • آدرس وبلاگ : انتخاب كنيد
  • غذای مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • ورزش مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • تیم مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • خواننده مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • فیلم مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • بازیگر مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • کتاب مورد علاقه : انتخاب نشده
  • حالت من : انتخاب نشده
  • فریاد من : دنیا ارزش پا کوبیدن به شکمت را نداشت ببخش مرا مادر ...
  • اپراتور : همراه اول
  • نماد ماه تولد : انتخاب نشده
  • تعداد اخطار : نداره
  • دلیل اخطار : انتخاب نشده
  • هدر پروفایل : انتخاب كنيد
  • آهنگ پروفایل : انتخاب كنيد

10 سال پيش

خداوندا !

به این مذهبی ها بفهمان که مذهب اگر پیش از مرگ به کار نیاید ...

پس از مرگ به هیچ کار نخواهد آمد ...

" دکتر شریعتی "

10 سال پيش

در این روش شما در راه پله دانشگاه کمین کرده و مقداری برگه دستتون میگیرید و سوژه مورد نظر رو مد نظر گرفته,در این هنگام برخورد شدیدی با طرف کرده و برگه ها پخش زمین میشود و شادوماد خم میشه برگه ها رو جمع کنه و ی دل نه صد دل زیرچشی عاشق شما میشه

10 سال پيش

چرا وقتي دروغ ميگي و من لبخند مي زنم فكر ميكني خرم؟!

خب يه بارم فكر كن دارم به خريت تو لبخند مي زنم....

10 سال پيش

روزها رفتند و

رفتیم و

گذشت

آه، آری زندگی افسانه بود

خاطری از خاطراتی مانده جا

تار مویی،

در کنار شانه بود ...!!

10 سال پيش

اﯾﻨﺠﺎ ﺳﺮﺯﻣﯿﻦ ﻭﺍﮊﻩ ﻫﺎﯼ ﻭﺍﺭﻭﻧﻪ ﺍﺳﺖ :

ﺟﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﮔﻨﺞ ، ﺟﻨﮓ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ، ﺩﺭﻣﺎﻥ، ﻧﺎﻣﺮﺩ!

ﻭ ﻗﻬﻘﻬﻪ ،ﻫﻖ ﻫﻖ

ﺍﻣﺎ ﺩﺯﺩ ﻫﻤﺎﻥ ﺩﺯﺩ ﺍﺳﺖ ، ﺩﺭﺩ ﻫﻤﺎﻥ ﺩﺭﺩ!

ﻭ ﮔﺮﮒ ﻫﻤﺎﻥ ﮔﺮﮒ

ﺁﺭﯼ!!!!

ﺳﺮﺯﻣﯿﻦ ﻭﺍﮊﻩ ﻫﺎﯼ ﻭﺍﺭﻭﻧﻪ ،

ﺳﺮﺯﻣﯿﻨﯽ ﮐﻪ ﻣﻦ ، ﻧﻢ ﺯﺩﻩ ﺍﺳﺖ ،

ﯾﺎﺭ ﺭﺍﯼ ﻋﻮﺽ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ !

ﺭﺍﻩ ﮔﻮﯾﯽ ﻫﺎﺭ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ ،

ﺭﻭﺯ ﺑﻪ ﺯﻭﺭ ﻣﯿﮕﺬﺭﺩ

ﻭ ﺁﺷﻨﺎ ﺭﺍ ﺟﺰ ﺩﺭ ﺍﻧﺸﺎ ﻧﻤﯽ ﺑﯿﻨﯽ!

ﻭ ﭼﻪ ﺳﺮﺩ ﺍﺳﺖ ﺍﯾﻦ ﺩﺭﺱ ﺯﻧﺪﮔﯽ ،

ﺍﯾﻨﺠﺎﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﺮﮒ ﺑﺮﺍﯾﻢ ﮔﺮﻡ ﻣﯿﺸﻮﺩ

ﭼﺮﺍ ﮐﻪ ﺩﺭﺩ ﻫﻤﺎﻥ ﺩﺭﺩ ﺍﺳﺖ ..