متفاوت ترین شبکه اجتماعی در ایران

پروفایل کاربر - setare98

setare98
maha behtarinim, in tabi'ate mast!!!
584
  • جنسیت : زن
  • سن : 32
  • کشور : ایران
  • استان : تهران
  • شهر : تهران
  • فرم بدن : هیکل زیبا
  • اندازه قد : 1.70
  • رنگ مو : قهوه ای تیره
  • رنگ چشم : سبز
  • تیپ لباس : انتخاب كنيد
  • سيگار : انتخاب كنيد
  • وضعیت زندگی : انتخاب كنيد
  • اجتماع : انتخاب كنيد
  • زبان : انتخاب كنيد
  • برنامه مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • وضعیت تاهل : مجرد
  • وضعیت بچه : ندارم
  • وضعیت سواد : کارشناسی
  • نوع رشته : علوم تجربی
  • درآمد : خوب
  • شغل : انتخاب كنيد
  • وضعیت کار : دانشجو
  • دین : مسلمان
  • مذهب : شیعه
  • دید سیاسی : انتخاب كنيد
  • خدمت : انتخاب كنيد
  • شوخ طبعی : اخمو
  • درباره من : (*_*)
  • علایق من : Music is my life
    Net
    ......
  • ماشین من : انتخاب كنيد
  • آدرس وبلاگ : انتخاب كنيد
  • غذای مورد علاقه : pitza
  • ورزش مورد علاقه : docharkhe
  • تیم مورد علاقه : esteqlal
  • خواننده مورد علاقه : zedbaziiii
  • فیلم مورد علاقه : twilight & ...
  • بازیگر مورد علاقه : leyla hatami - shahab hoseini
  • کتاب مورد علاقه : hamkhuneh
  • حالت من : بی تفاوت
  • فریاد من : maha behtarinim, in tabi'ate mast!!!
  • اپراتور : همراه اول
  • نماد ماه تولد : بهمن
  • تعداد اخطار : نداره
  • دلیل اخطار : انتخاب نشده
  • هدر پروفایل : انتخاب كنيد
  • آهنگ پروفایل : انتخاب كنيد

10 سال پيش

اسمش را می گذاریم دوست مجازی
اما آنسو یک آدم حقیقی نشسته
خصوصیاتش را که نمی تواند مخفی کند
وقتی دلتنگی ها و آشفتگی هایش را می نویسد
وقت می گذارد برایم، وقت می گذارم برایش
وقتی در صحبت هایم به عنوانِ دوست یاد می شود
مطمئن می شوم که حقیقیست
هرچند کنار هم نباشیم
هرچند صدای هم را هم نشنیده باشیم،
من برایش سلامتی و شادی آرزو دارم
هرکجا که باشد...

10 سال پيش

اسمش را می گذاریم دوست مجازی
اما آنسو یک آدم حقیقی نشسته
خصوصیاتش را که نمی تواند مخفی کند
وقتی دلتنگی ها و آشفتگی هایش را می نویسد
وقت می گذارد برایم، وقت می گذارم برایش
وقتی در صحبت هایم به عنوانِ دوست یاد می شود
مطمئن می شوم که حقیقیست
هرچند کنار هم نباشیم
هرچند صدای هم را هم نشنیده باشیم،
من برایش سلامتی و شادی آرزو دارم
هرکجا که باشد...

10 سال پيش

خداوندا؛ دقیق یادم نیست آخرین بار

کی خود را پیدا کردم؛

اما خوب یادم هست؛

هر گاه که گم شدم؛

دستم در دست تو نبود ...

10 سال پيش

تا رفته ای ، شمار شب و روزها کنم

ایام عمر من همه یوم الحساب بود !

╝◀+5

10 سال پيش

تنهایی ام را کســی شریک نیست مطمــــئن باش .... دستِ احتــــیاج به سمت ِتــــو که هیـــچ به سمت ِ خودم هم دراز نخواهم کرد...

10 سال پيش

روزی ما دوباره کبوترهایمان را پیدا خواهیم کرد

و مهربانی

دست زیبائی را خواهد گرفت.

روزی که کمترین سرود

بوسه است