گاهی دلت میخواد همه بغضهات از توی نگاهت خونده بشن…
میدونی که جسارت گفتن کلمه ها رو نداری…
اما یه نگاه گنگ تحویل میگیری یا جمله ای مثل: چیزی شده…؟
اونجاست که بغضت رو با لیوان سکوت سر میکشی و با لبخندی سرد میگی: نه، هیچی …
- جنسیت : مرد
- سن : 35
- کشور : ایران
- استان : انتخاب كنيد
- شهر : مشهد
- فرم بدن : لاغر
- اندازه قد : 1.70
- رنگ مو : قهوه ای تیره
- رنگ چشم : قهوه ای
- تیپ لباس : انتخاب كنيد
- سيگار : بدم میاد
- وضعیت زندگی : انتخاب كنيد
- اجتماع : انتخاب كنيد
- زبان : انتخاب كنيد
- برنامه مورد علاقه : انتخاب كنيد
- وضعیت تاهل : مجرد
- وضعیت بچه : ندارم
- وضعیت سواد : کارشناسی ارشد
- نوع رشته : علوم ریاضی
- درآمد : خوب
- شغل : accounting
- وضعیت کار : تمام وقت
- دین : مسلمان
- مذهب : شیعه
- دید سیاسی : راست و اصول گرا
- خدمت : نرفتم
- شوخ طبعی : خیلی شوخ طبع
- درباره من : انتخاب كنيد
- علایق من : انتخاب كنيد
- ماشین من : انتخاب كنيد
- آدرس وبلاگ : انتخاب كنيد
- غذای مورد علاقه : انتخاب كنيد
- ورزش مورد علاقه : انتخاب كنيد
- تیم مورد علاقه : انتخاب كنيد
- خواننده مورد علاقه : انتخاب كنيد
- فیلم مورد علاقه : انتخاب كنيد
- بازیگر مورد علاقه : انتخاب كنيد
- کتاب مورد علاقه : انتخاب نشده
- حالت من : کنجکاو
- فریاد من : من و این شیشه خیس می نویسیم دلتنگ
- اپراتور : همراه اول
- نماد ماه تولد : فروردین
- تعداد اخطار : نداره
- دلیل اخطار : انتخاب نشده
- هدر پروفایل : 29587_headt4obdqgvojn4v22xz2sn39hd97fj5dbq8p.jpg
- آهنگ پروفایل : من از نگاه ماهي در تنگناي تنگ بي تاب ميشوم
سلام بلاگ مربوط به شهید محمود رضا رو بستن دوباره گذاشتم به خاطر شهدا خوشحال میشم به بلاگم نظر بدید
www.hamkhone.ir/member/14547/blog/view/114729
آن شب که دلی بود به میخانه نشستیم
آن توبه صد ساله به پیمانه شکستیم
از آتش دوزخ نهراسیم ما که آن شب
ما توبه شکستیم ولی دلی نشکستیم
ما نه خاصّــــــــــــــــیم !
نه مخاطب خاص داریم ...
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
ماااااااااااااااا ؛ فقط دورِمون
کُـــلّی رفیقِ « آس » داریم
سلامتی تک تکتووووووووووون
من از نگاه ماهی درتنگنای تنگ بی تاب میشوم
وز شرم این ستم که بدین تشنه میرود
انگار پیش دیده او آب می شوم
چون باد با شتاب از جا می پرم
زندانی حصار بلورین را
تا آبدان خانه خاموش می برم
آرام تر زبرگ, می بخشمش به آب
می بینم ازنشاط رهایی
در آن فضای باز پرواز می کند
آزاد , تیزبال , سبک روح , سرمست
بر زمین و زمان ناز میکند
تا در کشد تمامی آن شهد را به کام
با منتهای شوق دهان باز می کند
هرچند دیوار آبدان خزه بسته
پاشویه ها خراب , شکسته
وان راکد فسرده درین روزگار تلخ
دیگر به خاکشیر نشسته
این آبدان اگر نه بلورین
وین آب اگر نه روشن ,مانند اشک چشم
اما جهان او, وطن اوست
اینجا تمام آنچه موج می زند
پیوند ذره های تن اوست
آه ای سراب دور
ما را چه می فریبی
با آن بلور و نور....