غاغا خووووشحال میشم بیاین و نظر هم بذارن
http://www.hamkhone.ir/member/30417/blog/view/134028/
دوست دووووووووووورم اجی رها
- جنسیت : زن
- سن : 27
- کشور : ایران
- استان : فارس
- شهر : شیراز
- فرم بدن : هیکل زیبا
- اندازه قد : 1.60
- رنگ مو : قهوه ای روشن
- رنگ چشم : سبز
- تیپ لباس : انتخاب كنيد
- سيگار : انتخاب كنيد
- وضعیت زندگی : انتخاب كنيد
- اجتماع : انتخاب كنيد
- زبان : انتخاب كنيد
- برنامه مورد علاقه : انتخاب كنيد
- وضعیت تاهل : مجرد
- وضعیت بچه : ندارم
- وضعیت سواد : دیپلم
- نوع رشته : علوم ریاضی
- درآمد : انتخاب كنيد
- شغل : محصل
- وضعیت کار : انتخاب كنيد
- دین : مسلمان
- مذهب : شیعه
- دید سیاسی : میانه رو
- خدمت : انتخاب كنيد
- شوخ طبعی : خیلی شوخ طبع
- درباره من : یه دختر ساده و کم توقع در عین حال مغرور یه رنگ و راست گو و عشق درس
- علایق من : به اداب و رسوم پایبندم
- ماشین من : سانتافه زرد
- آدرس وبلاگ : ندارم
- غذای مورد علاقه : پاستا
- ورزش مورد علاقه : شنا
- تیم مورد علاقه : پرسپولیس
- خواننده مورد علاقه : مرتضی پاشایی
- فیلم مورد علاقه : خوناشام
- بازیگر مورد علاقه : پوریا پورسرخ
- کتاب مورد علاقه : رمان
- حالت من : خوشحال
- فریاد من : خیلی دلم می خواست فریاد بزنم اما هر وقت خواستم فریاد بزنم یکی جلوی دهنمو گرفت و گفت هیس دختر ها فریاد نمی زنند
- اپراتور : ایرانسل
- نماد ماه تولد : تیر
- تعداد اخطار : نداره
- دلیل اخطار : انتخاب نشده
- هدر پروفایل : 20394_headxuaf9cbx63qh68m7r16s27c1aor2re5dz.jpeg
- آهنگ پروفایل : انتخاب كنيد
سلامتی آدمای بی کینه که وقتی یکی رو دوست دارن، هرچقدرم اذیتشون کنه، هرچقدرم ناراحتشون کنه، باز یادشون میره و دلشون براش تنگ می شه...!
10 سال پيش MohammadSTAR
چیزی در تو
مرا به دلدادگی می برد
آن سان که گل ها
با کمند عطرها
پروانه ها را به دام می کشند
چیزی در تو
مرا به احساس عاشقانه می برد
آن سان که برکه ها
ترانۀ رنگین کمان ها را
با لحن لالائی
برای ماه می خوانند
چیزی در تو
مرا به جاهائی می برد
که هرگز نرفته ام
به سلام اوّلین گل سرخ
به حضور سبز دستانت
به آغوش اوّلین شب عشق
که پر از نازُ نیازُ بوسه است
چیزی در تو
دنیا را خالی می کند
تا تو تنها اوی من باشی !
10 سال پيش MohammadSTAR
میروم تا میخانه کمی مست بکنم
جرعه بالا بزنم آنچه نبایست بکنم
انقدر مست که اندوه جهانم برود
استکان روی لبم باشدو جانم برود.
برودهرکه دلش خواست شکایت بکند
شهر باید به من الکلی عادت بکند
انگشتان من به گره خوردن با انگشتان تو عادت داشته اند !
نیستی و حالا این قاتلان زنجیره ای شده اند
بختک جان دیوارهای این شهر