متفاوت ترین شبکه اجتماعی در ایران

پروفایل کاربر - monaaa

monaaa
اگر دلت گرفت سکوت کن این روزها هیچکس معنیه دلتنگی را نمیفهمد...
1528
  • جنسیت : زن
  • سن : 31
  • کشور : ایران
  • استان : تهران
  • شهر : شهریار
  • فرم بدن : متوسط
  • اندازه قد : 1.70
  • رنگ مو : قهوه ای تیره
  • رنگ چشم : مشکی
  • تیپ لباس : انتخاب كنيد
  • سيگار : بدم میاد
  • وضعیت زندگی : انتخاب كنيد
  • اجتماع : انتخاب كنيد
  • زبان : انتخاب كنيد
  • برنامه مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • وضعیت تاهل : تنها / هرگز نمیخوام ازدواج کنم
  • وضعیت بچه : نمیخواهم
  • وضعیت سواد : انتخاب كنيد
  • نوع رشته : انتخاب كنيد
  • درآمد : انتخاب كنيد
  • شغل : انتخاب كنيد
  • وضعیت کار : دانشجو
  • دین : مسلمان
  • مذهب : شیعه
  • دید سیاسی : انتخاب كنيد
  • خدمت : انتخاب كنيد
  • شوخ طبعی : متوسط
  • درباره من : انتخاب كنيد
  • علایق من : انتخاب كنيد
  • ماشین من : انتخاب كنيد
  • آدرس وبلاگ : انتخاب كنيد
  • غذای مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • ورزش مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • تیم مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • خواننده مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • فیلم مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • بازیگر مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • کتاب مورد علاقه : انتخاب نشده
  • حالت من : خونسرد
  • فریاد من : اگر دلت گرفت سکوت کن این روزها هیچکس معنیه دلتنگی را نمیفهمد...
  • اپراتور : انتخاب نشده
  • نماد ماه تولد : اردیبهشت
  • تعداد اخطار : نداره
  • دلیل اخطار : انتخاب نشده
  • هدر پروفایل : 30097_headfus1d8ptxz8tuad1hpfh1tmo3rx76r9cc.jpeg
  • آهنگ پروفایل : انتخاب كنيد

10 سال پيش

مترسک را دار زدند به جرم دوستی با پرنده...
تا مبادا تاراج مزرعه را به بوسه ای فروخته باشد...
راست میگفت سهراب اینجا قحطی عاطفه هاست...


10 سال پيش

ديروز تو مترو يكي داد ميزد:
ننتو خواهرتو مادرتو عمه تو زنتو با خريد ي جوراب شاد كن

10 سال پيش

میروم تا میخانه کمی مست بکنم

جرعه بالا بزنم آنچه نبایست بکنم

انقدر مست که اندوه جهانم برود

استکان روی لبم باشدو جانم برود.

برودهرکه دلش خواست شکایت بکند

شهر باید به من الکلی عادت بکند

10 سال پيش

می دونی فرق روز پدر با روز مادر چیه ؟

روز مادر طلا فروشی ها شلوغ می شه

اما روز پدر جوراب فروشی ها ..

می دونی شباهشتون چیه ؟

پول هر دو از جیب بابا می ره

10 سال پيش

ای کاش رفاقت آدما مثل رفاقت چشم و دست بود
وقتی دست زخمی میشد چشم گریه میکرد
و وقتی چشم گریه میکرد دست اشکاشو پاک میکرد