قلب، مهمانخانه نيست که آدم ها بيايند دو سه ساعت يا دو سه روز توی آن بمانند و بعد بروند.
قلب، لانه ی گنجشک نيست که در بهار ساخته بشود و در پاييز باد آن را با خودش ببرد.
قلب، راستش نمی دانم چيست؟
اما اين را می دانم
که فقط جای آدمهای خيلی خيلی خوب است!
برای همیشه…
- جنسیت : مرد
- سن : 33
- کشور : ایران
- استان : قزوین
- شهر : قزوین
- فرم بدن : انتخاب كنيد
- اندازه قد : انتخاب كنيد
- رنگ مو : انتخاب كنيد
- رنگ چشم : انتخاب كنيد
- تیپ لباس : انتخاب كنيد
- سيگار : انتخاب كنيد
- وضعیت زندگی : انتخاب كنيد
- اجتماع : انتخاب كنيد
- زبان : انتخاب كنيد
- برنامه مورد علاقه : انتخاب كنيد
- وضعیت تاهل : انتخاب كنيد
- وضعیت بچه : انتخاب كنيد
- وضعیت سواد : کاردانی
- نوع رشته : علوم ریاضی
- درآمد : انتخاب كنيد
- شغل : انتخاب كنيد
- وضعیت کار : انتخاب كنيد
- دین : انتخاب كنيد
- مذهب : انتخاب كنيد
- دید سیاسی : انتخاب كنيد
- خدمت : انتخاب كنيد
- شوخ طبعی : انتخاب كنيد
- درباره من : انتخاب كنيد
- علایق من : انتخاب كنيد
- ماشین من : انتخاب كنيد
- آدرس وبلاگ : انتخاب كنيد
- غذای مورد علاقه : انتخاب كنيد
- ورزش مورد علاقه : انتخاب كنيد
- تیم مورد علاقه : انتخاب كنيد
- خواننده مورد علاقه : انتخاب كنيد
- فیلم مورد علاقه : انتخاب كنيد
- بازیگر مورد علاقه : انتخاب كنيد
- کتاب مورد علاقه : انتخاب نشده
- حالت من : انتخاب نشده
- فریاد من : انتخاب كنيد
- اپراتور : همراه اول
- نماد ماه تولد : اسفند
- تعداد اخطار : نداره
- دلیل اخطار : انتخاب نشده
- هدر پروفایل : 64889_headjvrg5hdodqebe26tu9sd8kctj7gy53qco7.jpg
- آهنگ پروفایل : انتخاب كنيد
دنيا کوچکتر از آن است که گمشده اي را در آن يافته باشي هيچکس اينجا گم نميشود آدمها به همان خونسردي که آمده اند چمدانشان را مي بندند و ناپديد مي شوند يکي در مه ... يکي در غبار ... يکي در باران.... يکي در باد و بيرحم ترينشان در برف.... آنچه بر جا مي ماند رد پايي است و خاطرهايي که هر از گاه پس مي زند مثل نسيم، پرده هاي اتاقت را..
ﻣﺎ ﻧﺴﻠﮯ ﻫﺴﺘﯿﻢ ﮐﻪ ﻧﻪ ﺑﻪ ﭘﺪﺭﻣﺎﻥ ﺭﻓﺘﯿﻢ ﻧﻪ ﺑﻪ
ﻣﺎﺩﺭﻣﺎﻥ ...
ﻣﺎ ﺑﻪ ﻓﻨﺎ ﺭﻓﺘﯿﻢ ...
ﻧﺴﻠﮯ ﻫﺴﺘﯿﻢ ﮐﻪ ﻧﻪ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﮐﺮﺩﯾﻢ ﻧﻪ ﺑﻪ ﺟﻨﮓ ﺭﻓﺘﯿﻢ ﻭﻟﮯ
ﻫﻤﻪ
ﺑﮯ ﻋﺼﺎﺑﯿﻢ ﻭ ﻣﻮﺟﮯ ..!
ﻧﺴﻠﮯ ﻫﺴﺘﯿﻢ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺗﺤﺮﯾﻢ ﺷﺪﯾﻢ .!
ﺍﺯ ﺩﺍﺧﻞ ﻓﯿﻠﺘﺮ .!
ﻫﻢ ﺍﺯ ﺩﺯﺩ ﻣﯿﺘﺮﺳﯿﻢ ﻫﻢ ﺍﺯ ﭘﻠﯿﺲ !!
ﺣﯿﻒ ﺷﺪ ...
ﺍﯾﻦ ﺑﻮﺩ ﺩﻧﯿﺎﯾﮯ ﮐﮧ ﺑﺮﺍﯼ ﺁﻣﺪﻧﺶ ﺑﻪ ﺷﮑﻢ ﻣﺎﺩﺭﻣﺎﻥ ﻟﮕﺪ
ﻣﯿﺰﺩﯾﻢ
10 سال پيش AiRiN
دنيا ! بازي هايت را سرم درآوردي ! گرفتني ها را گرفتي ! دادني ها را ندادي ! حسرت ها را کاشتي ! زخم ها را زدي ! ديگر بس است چون چيزي نمانده ، بگذار بخوابم . . . محتاج يک خواب بي بيدارم !
+5