توجه !
عضویت در کانال تلگرام همخونه
(کلیک کنید)
بلاگ كاربران
در ساحل ماسه ای زندگی ، با خدا راه می رفتم با هم در مورد خوشی ها و سختی های زندگی حرف می زدیم ، به پشت سرم نگاه کردم و دیدم در جاهایی که از خوشی ها حرف می زدیم دو جای پا و در جاهایی که در مورد سختی ها حرف میزدیم یک جای پا بود . به خدا گفتم : خدایا در سختی ها با من نبودی ؟ خدا بهم گفت : ان یک جای پایی که در سختی ها دیدی جای پای تو نیست بلکه جای پای من است که تو را بر دوش داشتم .
نظرات دیوار ها
نخستین نظر را ایجاد نمایید !