بلاگ كاربران
با اينكه تقريبا سريال هاي ايراني و زياد تماشا نمي كنم و لي سريال شهرزاد جزو اون دسته از كارايي بود كه بعد از چند قسمت ابتدايي تونست
توجه ام و جلب كنه. اونم به اين دليل كه ديدم بر خلاف سريال هايي از اين دست كه معمولا يه لوكيشن بسته دارن و مدام سكانس ها تو يه فضا
تكرار ميشه . تنوع لوكيشن داره و دوربين دائم در حال حركت هست و ضرب آهنگ نسبتا خوبي داره كه از خسته شدن بيننده جلوگيري ميكنه و
البته بازيگراني كه خوب انتخاب شدن و توي نقششون به درستي جا گرفتن .مي دونيد به شدت با قباد ديوان سالار اين سريال همزاد پنداري
مي كنم چون گمان مي كنم كه كه كاراكترش مجموعه ايي از خصايصه جالبه ،شخصيتي قوي ولي در عين حال رمانتيك در ظاهر قدرت طلب ودر
باطن آروم و مهربان شخصيتي جنگجو ولي در باطن به شدت طالب آرامش. شخصيتي كه پتانسيل تبديل شدن به انساني بسيار خوب و داره
ولي به خاطر قرار گرفتن در جايگاهي كه لازمه اش داشتن خصايص سطور بالا است در ابتداي داستان شخصيتي سياه به نظر مياد .
نمونه عيني شخصيتي كه بر اساس جبر زمانه به مسيري سوق داده ميشه كه مطلوب و منظورش نبوده و البته موردي كه جذاب تر ميكنه اين
كاراكتر و خودش بودنه اين شخصيته ،نمونه آدمي كه ابايي نداره از اينكه ديگران اون و شخصيتي خوب يا بد بدونن . هر چه سريال به قسمتهاي
مياني و البته فينال قصه نزديكتر ميشه به وضوح مشاهده مي كنيم كه اين شخصيت ترسي از نشون دادن خوده واقعيش نداره
به عبارتي براي اين كه مطلوب نظر ديگران باشه خودش وچيزي غير از اون كه هست نشون نميده كه اين و در رابطه اش با شخصيت اول خانم
اين مجموعه به خوبي ميشه مشاهده كرد. شخصيتي كه به خاطر عشقش به مرور دست از همه چيز كشيد
و در فينال قصه به نوعي استحاله رسيد و حتي ماهيت خودش و انكار كرد( بدون در نظر گرفتن اينكه آيا واقعا ديوان سالار بوده يا خير)
براي آسايش همسر و فرزندش خودش و انكار كرد.
بر خلاف فرهاد داستان كه درشروع داستان( كه البته از همون اول درام هم به نظرم شخصيتي دوست داشتني نمي تونست باشه)
كه شخصيتي به شدت سفيد نشون داده ميشه و به مرور و در ادامه زواياي پنهان اين آدم و ميشه مشاهده كرد.
شخصيتي كه بر خلاف ظاهرش جاه طلبه و ميتونه به مراتب از قباد اين مجموعه سنگدل تر باشه. ميتونم در اين مورد اشاره كنم
به سكانسي كه قباد از شهرزاد گذشت در نهايت براي آسايش عشقش
بر خلاف شخصيت فرهاد كه در قسمتهاي پاياني به يك خودخواهي محظ ميرسه در مورد طرد عشقش.
از اواسط فصل دوم مشاهده مي كنيم كه فرهادبه همون اندازه قباده اين سريال ميتونه آدم بكشه كه ميكشه
والبته نمونه شخصيتي ميتونه باشه كه در علم روانشناسي در دسته افراد به شدت مهر طلب و حتي اندكي بولدرلاين قرار مي گيرن.
( درست بر خلاف كاراكتر قباد كه به غير از عشقش براش مهم نبود كه ديگران نسبت بهش مهرورزي داشته باشن يا خير )
و البته ضعف اين درام عاشقانه به نظرم اين ميتونه باشه كه در انتها به سبك و سياق فيلمهاي ايراني
شخصيت بدمن داستان با مرگش به سزاي اعمالش ميرسه و شخصيت خوب داستان
عليرغم حتي كشتن آدم هاي ديگه با فراق بال به زندگيش ادامه ميده ....
{H}
متشكرم
من چند قسمتشو دیدم
ممنون
سپاس
نقد خوبی بود
من چند قسمتشو دیدم
سپاس
دید قوی،عالیه!انسان هیچوقت ، محال ، هرگز ندارد قطعیت ندارد!
متشكرم
سپاس