متفاوت ترین شبکه اجتماعی در ایران

بلاگ كاربران


نمونه هايي از تغییر در حدود الهی 

 

گاهي شيطان، مستحباتي را به ما تحميل نموده و واجبات را از ما مي گيرد. میدانیم، مستحبي كه به

واجب لطمه بزند، حرام است. در این موارد، فرد در قالب احترام به خداوند معصيت مي كند. به مثالهای زیر

توجه کنید؛

 

1-      با اينكه روزه برايش ضرر دارد روزه مي گيرد.

2-      - طبق احكام ، وقتي نمي تواند لباس نجس را عوض كند و وضو بگيرد، مي تواند با همان لباس

نماز بخواند. اما ترجیح میدهد در آن حالت نماز نخواند. اصطلاح "به دلم نمي چسبد" از تلقینات شيطان در

این موارد است

3-       جايي كه بايد يكبار آب بريزد، دو بار مي ريزد، تا طهارت بيشتري داشته باشد.

4-      قنوتش را در نماز جماعت بسيار طول مي دهد و نمي تواند به ركوع برسد. در صورتيكه اگر آنقدر

طول بدهد كه در دو ركن از امام عقب بيافتد، نمازش باطل است.

5-       در شب جمعه برای عبادات مستحبی مثل دعاي كميل و... بیدار می ماند درحالیکه میداند کم

خوابی اش موجب قضا شدن نماز صبحش می شود.

6-      اینجوری به دلت نمي چسبد.

7-      مجازاتهايي در اسلام براي گناهانی از قبیل زنا و قتل و... با شرايط ويژه اي آمده است، شيطان القا

می کند که این مجازاتها خشن بوده و انساني نيستند. با همین دلایل واهی نیز برخي را وادار مي كند كه

عليه احكام الهي قضاوت کنند. آيا رحمت این گروه به انسانها از رحمت خداوند بيشتر است؟ آیااين بي

رحمي است كه پزشكي براي جلوگيري از سرايت بيماري به بخش هاي ديگر بدن ، مجبور به قطع عضوی

از اعضای بدن مي گردد؟

 

رعایت اعتدال در همه جوانب زندگی تا حد زیادی انسان را از این بیماری در امان میدارد. بايد مراقب بود تا

در مقدسات هم جلوتر از دین حرکت نکرد. که این جلو افتادنها انحراف، و عقب ماندنها هلاكت است. تعبد

يعني رعایت همان حدي كه خداوند دستور داده است.

 

هدف از رعایت اندازه ها

 

در دین مبین اسلام، شناخت علم اندازه ها قبل از هر حركتي، بسيار مورد تاکید قرار گرفته است. این

علم، در اخلاق، احكام، عقائد و ... مانند فرمولهای رياضي، عمل می کند، تا انسان بتواند با رعایت این

نسبتها و اندازه ها، انتخابها و رفتارهای خود را با شرایط زيستي آخرت متناسب نموده و در همین دنيا که

قابلیت رحمی برای آخرت دارد، تمام آنچه را که برای یک زندگی ابدی لازم است را کسب نماید.

یاد بگیریم که؛ خودمان را با اندازه ها و استانداردهاي بهشت تربيت كنيم، تا انشاالله بعد از تولدی مبارک به

آخرت، بتوانیم از موهبتهای بهشتی، بهره برداري كنيم. بهتر است بدانیم که عذاب جهنم نیز چیزی جز،

عدم تطبيق نفس انسان با بهشت و عدم توانایی از بهره برداری از نعمتهای آن نیست.

هدف از دستورات دين آن است كه بتوانيم روي دلمان پا گذاشته و به طبيعتمان، نه بگوييم. مهم نيست كه

کدام عمل صالح را انجام دهيم، مهم آن است كه با این عمل، شدني صورت گرفته و شرطی از شرایط

بهشت را کسب کرده باشیم.

پيامبر اسلام صلی الله علیه و آله فرمودند: امت من در قيامت به صورت ده حيوان محشور مي شوند، چرا

که مسلماني آنها تنها اکتفا به صور مقدس بوده و حركت سازنده و استانداردي مطابق با شرایط آخرت

نداشتند.

با هر بار تسلیم شدن در برابر دستورات خداوند، به او شبيه تر و نزديكتر مي شویم.

انسانهای تنبل، متكبر اند و اینطور می پسندند که كسي با آنها كاری نداشته و هيچ دستوري متوجهشان

نگردد. راحت طلبي از آرزوهای بخش طبیعی انسان است درحالیکه فطرت چیزی جز حرکت نمی طلبد. در

آزمونهایی که با حقیقت کشمکش میان فطرت و طبیعت اتفاق می افتد، می توان دریافت که رشدمان در

حرکت به سمت خداوند، كاذب يا حقيقي بوده است.

آموزش اندازه ها

 

آموزش دين، همان آموزش اندازه هاست و آموختن آن در ابتدا و یاد دادن آن به دیگران در مرحله بعد بسیار

پراهمیت و کلیدیست. اما مهم آن است که خطوط قرمزی را که محدوده حرکتهای آخرتی ما را تعیین

میکنند، شناخته و هرگز در طی مسیر، از آنها خارج نشویم.

اگر نتوانيم در عباداتمان حدود والدين را رعايت نماییم، حتی با حجم کثیری از عبادات نیز از آغوش بهشت

خواهیم شد.

نظام دنيا، نظام قضا و قدر است. هر عملي كه انجام پذیرد، نتايج خود را به دنبال خواهد داشت. قران نور

است اما اگر نتوانيم نفسمان را با معیارهای آن تنظيم كنيم، نه تنها رشدمان نمیدهد، بلکه ممکن است

توسط آن گمراه شویم. به همین دلیل ما موظفیم تمام عوامل سرنوشت ساز زندگیمان از قبیل ازدواج،

انتخاب رشته تحصيلي، انتخاب شغل و... را با نظام ابدی حاکم بر بهشت تنظیم کرده و دائماً با خطرات راه

مبارزه کنیم.

شيطان؛ تولید کننده فکر

پروردگار بزرگ در قرآن می فرمایند:

...انَ كَيد الشيطان کان ضَعيفا. سوره نساء، آیه 76

... قطعا نیرنگ شيطان سست و ضعیف است.

عملکرد شیطان در انسان تنها از راه تولید فکر بوده و هیچ تسلط دیگری بر انسان ندارد، تا جایی که قرآن

نیرنگهای او را بسیار ضعيف معرفی می نماید.

افکار تولید شده توسط شیطان مانند يك ويروس وارد ذهن آدمی شده و دائماً او را در مقابل مشكلات و

برخوردهای گوناگون عصبي و ضعيف مي نماید.

باید بدانیم درست در همان نقاطی که در ایمان، اعتقاد، اخلاق و... ضعف داریم، در مقابلش شکست

خواهیم خورد، چرا که صلاح مان در این مواقع ضعیف بوده و در واقع مكانيزم دفاعي محکمی در برابر

حملاتش نداريم. به این ترتیب هرگز نمی توانیم خویشتن داری نموده و بالعکس تمام ناراحتي ها و

اضطراب هايمان را سريعاً به ديگران منتقل خواهیم کرد.

بنابراین بسیار روشن است که در پرتو نور ایمان، دلها به قدرت و آرامش رسیده و بی هیچ دردسر و تلاش

مضاعفی با افکار شیطانی مبارزه خواهند کرد. فقط کافی است که به آغوش رب العالمین پناه ببریم؛

و اما ینزغنک من الشیطان نزغ، فاستعذ بالله، انه سمیع علیم. سوره اعراف، آیه 200

و اگر از شیطان وسوسه ای تو را برانگیخت، به خداوند پناه ببر، که بی شک او شنوای داناست.

 

شیطان شناسی از دیدگاه امیرالمومنین

حضرت علی علیه السلام در یکی از خطبه هایش ما را با روانشناسي اين دشمن آشکار، آشنامی کند؛

خداوند فرشتگان و ابليس را با آفرینش انسان كه در ظاهر از آنها پايينتر اما با حقیقتی بسیار والاتر آفریده

شد، آزمود. فرشتگان به محض آگاهي از باطن والاي انسان در برابر او و به فرمان خداوند سجده نمودند .

اما ابليس به ساختار ظاهري خویش كه قوي تر از انسان بود،توجه کرده و از سجده کردن سر باز زد.

خداوند مي توانست انسان را با هيبتي خاص بيافريند كه همه در مقابل او به سجده بیفتند. اما این گونه از

آفرینش را برای آزمودن فرشتگان و ابلیس برگزید. فرشتگان به محض دریافت فرمان از خداوند تسلیم

شدند، چرا که به یقین میدانستند او خالق كل شي بوده، حكيم و عليم مطلق است و هرگز دستوری لغو

و بیهوده نمیدهد. اما ابليس گرفتار شخصيتی وهمي از خویش بود که برای خود تجسم می نمود.

... و فراموش نکنیم که؛

داستان فرمان خداوند بر سجده در برابر حقيقت انسان، هنوز هم ادامه دارد... در وجود همه ما تكبرهاي

شيطانی وجود دارد. هميشه فرشته اي با ماست که دائماً ما را به سجده در برابر خداوند (مقاومت نكردن

در برابر دستورات خداوند) دعوت میکند و ديگري با توجيهات مختلف از سجده بازمان مي دارد. و این

آزمونیست برای ما؛ كه ثابت کنیم که هستیم؟ درگير ظاهریم يا باطن؟

همه ما در زندگي خود، بسيار با مصاديق اين آزمون برخورد نموده و خواهیم نمود. جاهايي كه بايد فروتني

كنيم، بشکنیم تا رشد پيدا كرده و مانند خدا شويم، قوه واهمه بر عقلمان مسلط شده و خود را آنگونه

تفسیر میکنیم که نیستیم. و همین ما را از پیروز شدن در آزمون خدا باز میدارد.

خداوند بندگانش را به پاره اي از دستوراتش آزموده كه به اصل و ريشه آن جاهل اند. شيريني اطاعت در آن

است كه انسان، باطن و فلسفه اش را نميداند، اما اطاعت نموده و به پروردگارش اعتماد مي كند. خمس،

زكات، رعايت حقوق زن و مرد، جهاد، روزه و ... آزمونهای زندگی ما هستند که كبر و بزرگ منشي را از

وجودمان مي زدايند. اگر مقاوت هاي بي منطق و تعصب آلود از ضمیرمان خذف شوند، به سرعت به

خداوند شبیه خواهیم شد.

به اشتراک بگذارید : google-reader yahoo Telegram
نظرات دیوار ها


kavehahmadi
ارسال پاسخ
hassan1100
ارسال پاسخ

متن شگرفی بود