دیوار کاربران


amitis_love
amitis_love
۱۳۹۳/۰۷/۱۹

همه ترکم کردند به جز یک دوست قدیمی

همان دوست سفید و کمر باریک

او دود می شود و من آرام

next
next
۱۳۹۳/۰۷/۱۹

>لیلی زیر درخت انار نشست.درخت انار عاشق شد.گل داد سرخ سرخ.گلها انار شد داغ داغ.هر اناری هزار دانه داشت.دانه ها عاشق بودند.دانه ها توی انار جا نمیشدند.انار کوچک بود.دانه ها ترکیدند.انار ترک برداشت.خون انار روی دست لیلی چکید.لیلی انار ترک خورده را از شاخه چید.مجنون به لیلی اش رسید.خدا گفت: راز رسیدن فقط همین است.کافی است انار دلت ترک بخورد
>> 
>> 
>> دوستت دارم...
>>دوستت دارم!
>>  دوستت دارم...
>>دیگر ارزشیـــ ندارد...
>>دیگر نمیتوان به این جمله اعتماد کرد...
>>چون عادیــ شده است.راستو و دروغشــ را نمیتوان تشخیص داد.
>>.
>>مسئله اینجا تمام نمشود
>>.مهم ترین نگرانی وقتی است که
>>میخواهی به کسی از ته دل بگویی دوستت دارم
>>میگویی ولی
>>افسوس که مانند ندای چوپان دروغگو به نظر میرسد,
>>با این تفاوت که تو داری چوب چوپان های دروغگویی را میخوری که 
>>ندای دروغشان همه چیز را خراب کرده اند.
>>و افسوس...
>>.
>>.
>>.
>>که حرمت دوستتــــ دارمـــ را شکسته اند..
>> 
>> 
>> 
>> 
>> 
>> 
>> 

راميـن
راميـن
۱۳۹۳/۰۷/۱۹

زندگی جیره‌ی مختصری‌ست
مثل یک فنجان چای
و کنارش عشق است
مثل یک حبّه‌ی قند
زندگی را با عشق
نوش جان باید کرد
5+

anisa19
anisa19
۱۳۹۳/۰۷/۱۹

تو خارج حتی گداهاشونم خارجی حرف میزنن …..

ما کجائیم و اونا کجا….


+5

shabgardetanha
shabgardetanha
۱۳۹۳/۰۷/۱۹

تقدیم به تو دوست گلم

دوستانم همه نابند ، طلا سیری چند ؟ / درد از همه شان دور ، بلا سیری چند ؟

بی گل روی عزیزان ، نفسم می گیرد / بی حضور رفقا ، صلح و صفا سیری چند ؟

nazgol25
nazgol25
۱۳۹۳/۰۷/۱۹

در زمینی که ضمیرِ من و توست

از نخستین دیدار، هر سخن، هر رفتار

دانه هاییست که می افشانیم

برگ و باریست که می رویانیم

آب و خورشید و نسیمش «مِهـــر» است

گر بدان گونه که بایست به بار آیـَد

زندگی را به دل انگیزترین چهره بیــارایَد...

nazgol25
nazgol25
۱۳۹۳/۰۷/۱۹

پیش از من و تو بسیار، بودند و نقش بستند

دیوارِ زندگی را زینگونه یادگاران

وین نغمه ی محبت بعد از من و تو مانَد

تا در زمانه باقیست آوازِ باد و باران

nazgol25
nazgol25
۱۳۹۳/۰۷/۱۹

زندگیست دیگر!

همیشه که همه رنگ‌هایش جور نیست،

همه سازهایش کوک نیست!

باید یاد گرفت با هر سازش رقصید،

حتی با ناکوک ترین ناکوکش...

اصلا رنگ و رقص و ساز و کوکش را فراموش کن!

حواست باشد به این روزهایی که دیگر برنمی گردد...

به فرصت هایی که مثل باد می آیند و می روند و همیشگی نیستند،

به این سالها که به سرعت برق می گذرند....

nazgol25
nazgol25
۱۳۹۳/۰۷/۱۹

به نام عشق که زیباترین سر آغاز است
هنوز شیشه ی عطر غزل درش باز است

جهان تمام شد و ماهپاره های زمین
هنوز هم که هنوز است کارشان ناز است

هزار پند به گوشم پدر فشرد و نگفت
که عشق حادثه ای خانمان بر انداز است

پدر نگفت چه رازی است این که تنها عشق
کلید این دل ناکوک ناخوش آواز است

به بام شاه و گدا مثل ابر می بارد
چقدر عشق شریف است و دست و دل باز است

بگو هر آنچه دلت خواست را به حضرت عشق
چرا که سنگ صبور است و محرم راز است

ولی بدان که شکار عقاب خواهد شد
کبوتری که زیادی بلند پرواز است ...

MYRA_AMIR
MYRA_AMIR
۱۳۹۳/۰۷/۱۹

یک سلام پاییزی گرم...

با طعم داغ چای و شکلات در خنکای عصر



+5