متفاوت ترین شبکه اجتماعی در ایران

بلاگ كاربران


خری به درختی بسته بود...

 


شیطان خر را باز کرد،

 


خر وارد مزرعه همسایه شد، و تَر و خشک را با هم خورد...!!

 


زن همسایه وقتی خر را درحال خوردن سبزیجات دید؛ تفنگ را برداشت و یک گلوله خرج خر نمود، و کشتش.

 


صاحب خر وقتی صحنه را دید؛ عصبانی شد و زن صاحب مزرعه را کشت!

 


صاحب مزرعه وقتی با جسد خونین همسرش روبرو شد،

 


صاحب خر را از پای درآورد.!

 


به شیطان گفتند چکار کردی؟!!!.

 


گفت من فقط یک خر را رها کردم!

 


نتیجه:

 


هرگاه میخواهی یک شهر را خراب کنی، خران را آزاد کن...!!!

به اشتراک بگذارید : google-reader yahoo Telegram
نظرات دیوار ها


Maha_M
ارسال پاسخ

اورررین ..ارزش خوندن داشت

esmal
ارسال پاسخ

مرتیکه انتر گرفته خرو باز کرده چوب تو ما تحت همسایه ها کرده بعد میگه من فقط یک خر رها کردم .خب خیلیم ی چیز خوردی

siamak
ارسال پاسخ

خیلی این داستان آشناست

─═ह☞ԹՊiՌՅԽ☜ह═─
ارسال پاسخ
X_REZA_X
ارسال پاسخ