دیوار کاربران


Nnnn
Nnnn
۱۴۰۰/۰۲/۰۷

با این قیمت طلا دیگه نمیشه حلقه ملقه خرید

باید یه اسپری قرمز بگیریم رو نامزدمون

ضربدر ❌ بزنیم نبرنش

00arminkarimi
00arminkarimi
۱۳۹۹/۰۴/۰۳

یه بار دمه خونه دوست دخترم بهش گفتم عاشقتم
شده از روی جسد اون داداش گولاختم رد بشم رد میشمو میگیرمت عشقم
یه دفعه داداشش ایفونو برداشت گفت وجود داری وایسا تا بیام پایین
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
یه لگد زدم به دوست دخترم فرار کردم

سلاملکم

arahs
arahs
۱۳۹۸/۰۴/۱۴

آموخته ام که خدا عشق
و تنها عشق خداست
آموخته ام وقتی ناامید میشوم
خدا با تمام عظمتش
عاشقانه انتظار میکشد تا دوباره به رحمتش امیدوار شوم
آموخته ام اگر تا کنون به آنچه که میخواستم نرسیدم
خدا برایم بهترش رو اماده کرده
آموخته ام که زندگی سخت است
ولی من از او سخت ترم
چون خدا را دارم

arahs
arahs
۱۳۹۸/۰۴/۱۴

دلم یک کوچه میخواهد بی بن بست ! و یک خدا ؟!

تا کمی با هم قدم بزنیم

فقط همین …

mehdi10001
mehdi10001
۱۳۹۷/۰۹/۱۱

هر طلوعی تولدی دوباره است
و هر تولدی شروعی دوباره!
صبحتون بخیر
لبتون خندون
دلتون بی غم
زندگیتون پر از عشق و امید

mehdi10001
mehdi10001
۱۳۹۷/۰۸/۲۸

از گرما می نالیم
از سرما فرار می کنیم
در جمع، ازشلوغی کلافه می شویم
در خلوت، از تنهایی بغض می کنیم
تمام هفته منتظر رسیدن روز تعطیل هستیم و آخر هفته هم
بی حوصلگی تقصیر غروب جمعه است و بس !
همیشه درانتظار به پایان رسیدن روزهایی هستیم
که بهترین روزهای زندگی مان را تشکیل می دهند
مدرسه

دانشگاه
کار
حتی در سفر همواره به مقصد می اندیشیم بدون لذت از مسیر !
غافل از این که زندگی، همان لحظاتی بود که می خواستیم بگذرند

mehdi10001
mehdi10001
۱۳۹۷/۰۶/۰۴

سلام به صبح
سلام به زندگی
که برای بودنش زنده ایم
سلام به مهربانی
که همه بهش محتاجیم

mehdi10001
mehdi10001
۱۳۹۷/۰۶/۰۴









mehdi10001
mehdi10001
۱۳۹۷/۰۶/۰۳

گفتم ای جنگل پیر
تازگیها چه خبر؟
پوزخندی زد و گفت
هیچ ! کابوس تبر …
گفتم از چوب درختان بهار
چه کسان بهره برند؟
گفت آنان که درختند و
به ظاهر تبرند!
گفتم اما
مگر از جنس خودت نیست تبر!؟
پوزخندی زد و گفت
تازگیها چه خبر…!

Ali1374
Ali1374
۱۳۹۷/۰۵/۱۴

36