متفاوت ترین شبکه اجتماعی در ایران

پروفایل کاربر - savak

savak
در دنیایی که خدا همراه اول است هیچ کس تنها نیست☝
7934
  • جنسیت : مرد
  • سن : 23
  • کشور : ایران
  • استان : مازندران
  • شهر : رامسر
  • فرم بدن : انتخاب كنيد
  • اندازه قد : 1.80
  • رنگ مو : قهوه ای تیره
  • رنگ چشم : قهوه ای
  • تیپ لباس : اسپرت
  • سيگار : نمیکشم
  • وضعیت زندگی : با خانواده
  • اجتماع : خیلی مغرور
  • زبان : فارسی
  • برنامه مورد علاقه : دیگر..
  • وضعیت تاهل : مجرد
  • وضعیت بچه : ندارم
  • وضعیت سواد : دیپلم
  • نوع رشته : علوم تجربی
  • درآمد : انتخاب كنيد
  • شغل : انتخاب كنيد
  • وضعیت کار : آزاد
  • دین : مسلمان
  • مذهب : انتخاب كنيد
  • دید سیاسی : میانه رو
  • خدمت : فراری
  • شوخ طبعی : خيلي اخمو
  • درباره من : من هیچی ندارم ک بدونی پس بیخیالش
  • علایق من : هه
  • ماشین من : انتخاب كنيد
  • آدرس وبلاگ : انتخاب كنيد
  • غذای مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • ورزش مورد علاقه : ژیمناستیک-بدمینتون
  • تیم مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • خواننده مورد علاقه : ...
  • فیلم مورد علاقه : ...
  • بازیگر مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • کتاب مورد علاقه : ...
  • حالت من : اخمو
  • فریاد من : در دنیایی که خدا همراه اول است هیچ کس تنها نیست☝
  • اپراتور : همراه اول
  • نماد ماه تولد : اسفند
  • تعداد اخطار : اول
  • دلیل اخطار : ارسال‌ بلاگ فاقد محتوا | L
  • هدر پروفایل : 123253_headhhsb1tcn7sm4ze626btdev42ua4yy948h.jpg
  • آهنگ پروفایل : رهایی

3 سال پيش

با این قیمت طلا دیگه نمیشه حلقه ملقه خرید

باید یه اسپری قرمز بگیریم رو نامزدمون

ضربدر ❌ بزنیم نبرنش

3 سال پيش

یه بار دمه خونه دوست دخترم بهش گفتم عاشقتم
شده از روی جسد اون داداش گولاختم رد بشم رد میشمو میگیرمت عشقم
یه دفعه داداشش ایفونو برداشت گفت وجود داری وایسا تا بیام پایین
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
یه لگد زدم به دوست دخترم فرار کردم

سلاملکم

4 سال پيش

آموخته ام که خدا عشق
و تنها عشق خداست
آموخته ام وقتی ناامید میشوم
خدا با تمام عظمتش
عاشقانه انتظار میکشد تا دوباره به رحمتش امیدوار شوم
آموخته ام اگر تا کنون به آنچه که میخواستم نرسیدم
خدا برایم بهترش رو اماده کرده
آموخته ام که زندگی سخت است
ولی من از او سخت ترم
چون خدا را دارم

4 سال پيش

دلم یک کوچه میخواهد بی بن بست ! و یک خدا ؟!

تا کمی با هم قدم بزنیم

فقط همین …

5 سال پيش

هر طلوعی تولدی دوباره است
و هر تولدی شروعی دوباره!
صبحتون بخیر
لبتون خندون
دلتون بی غم
زندگیتون پر از عشق و امید

5 سال پيش

از گرما می نالیم
از سرما فرار می کنیم
در جمع، ازشلوغی کلافه می شویم
در خلوت، از تنهایی بغض می کنیم
تمام هفته منتظر رسیدن روز تعطیل هستیم و آخر هفته هم
بی حوصلگی تقصیر غروب جمعه است و بس !
همیشه درانتظار به پایان رسیدن روزهایی هستیم
که بهترین روزهای زندگی مان را تشکیل می دهند
مدرسه

دانشگاه
کار
حتی در سفر همواره به مقصد می اندیشیم بدون لذت از مسیر !
غافل از این که زندگی، همان لحظاتی بود که می خواستیم بگذرند