متفاوت ترین شبکه اجتماعی در ایران

پروفایل کاربر - mahsa21

  • جنسیت : زن
  • سن : 32
  • کشور : ایران
  • استان : تهران
  • شهر : تهران
  • فرم بدن : لاغر
  • اندازه قد : 1.70
  • رنگ مو : مشکی
  • رنگ چشم : مشکی
  • تیپ لباس : انتخاب كنيد
  • سيگار : نمیکشم
  • وضعیت زندگی : انتخاب كنيد
  • اجتماع : انتخاب كنيد
  • زبان : انتخاب كنيد
  • برنامه مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • وضعیت تاهل : مجرد
  • وضعیت بچه : ندارم
  • وضعیت سواد : کارشناسی
  • نوع رشته : فنی و حرفه ای
  • درآمد : معرکه
  • شغل : karam koja bod
  • وضعیت کار : دانشجو
  • دین : مسلمان
  • مذهب : شیعه
  • دید سیاسی : هیچکدام
  • خدمت : فراری
  • شوخ طبعی : متوسط
  • درباره من : az pesarai k vase **همخونه** ba adam dos mishan badam miad chon shakhsiate khodeshono neshon midan.rorastam doro nisam az adamye ab zire kaham badam miad
  • علایق من : ghadam zadan zire barooooooooooooooooooooooon
  • ماشین من : benz
  • آدرس وبلاگ : nadaram
  • غذای مورد علاقه : espagety
  • ورزش مورد علاقه : valibal
  • تیم مورد علاقه : hichi
  • خواننده مورد علاقه : harki k ahangesh b delam beshineo dos dashte basham
  • فیلم مورد علاقه : hiiiis dokhtarha faryad nemizanand.taitanik
  • بازیگر مورد علاقه : shahab hosseini.elnaz shaker dost
  • کتاب مورد علاقه : roman dos daram
  • حالت من : سرخوش
  • فریاد من : aaaaaaaa
  • اپراتور : ایرانسل
  • نماد ماه تولد : مرداد
  • تعداد اخطار : نداره
  • دلیل اخطار : انتخاب نشده
  • هدر پروفایل : 19863_head8hzzuvx54f6tjvczre227eoex5p9zkmxua.jpg
  • آهنگ پروفایل : boghz

8 سال پيش

رسم عاشقي اين نيست که بگويي مرا دوست داري و بعد از مدتي مرا تنها بگذاري.

رسم عاشقي اين نيست که مرا به اوج قله احساسات ببري و بعد مرا از همان جا رها کني.اين رسمش نيست که پا به پاي من بيايي و روزي رفيق نيمه راه شوي.

اين رسمش نيست که قلبم را بگيري و آن را بازيچه خودت کني.اين رسمش نيست که مرا در آغوش بگيري و هوس را به جاي عشق برايم معنا کني.

8 سال پيش

شايد اگر سعدي مردم اين زمانه را ميديد اينگونه مي سرود
بني آدم ابزار يکديگرند
گهي پيچ و مهره گهي واشرند
يکي تازيانه يکي نيش مار
يکي قفل زندان يکي چوب دار
يکي ديگران را کند نردبان
يکي ميکشد بار نامردمان
يکي اره تا نان مردم برد
يکي تيغ تا خون مردم خورد
يکي چون قلم خون دل مي خورد
يکي خنجر است و شکم مي درد
چو عضوي به درد آورد روزگار
دگر عضوها در پي کسب و کار
خلاصه پر از نفرت و کين و آز
يکي همچو کرکس يکي چون گراز
تو کز محنت ديگران بيغمي
در اين عصر نامت نهند آدمي...

9 سال پيش

زیبا فراوان دیده ام ،اما تو چیز دیگری

صدها گلستان دیده ام ،اما تو چیز دیگری

گلهای خندان دیده ام ،اما تو چیز دیگری

صد رهزن جان دیده ام ،ام تو چیز دیگری

از بوی گل مطلوب تر،از مهوشان محبوب تر

این یک از آن یک خوب تر،اما تو چیز دیگری

بس شوخ جانی دیده ام،باغ جوانی دیده ام

زانها که دانی دیده ام،اما تو چیز دیگری

بر گلرخان دل بسته ام،وصل نکویان جسته ام

زنجیرها بگسسته ام ، اما تو چیز دیگری

در صحبت گل پیکران ، در خیل شیرین دلبران

دیدم ترا با دیگران، اما تو چیز دیگری

تنها نه از هر دلبری در شهر زیبایی سری

کز خویش هم زیباتری ،اما تو چیز دیگری

9 سال پيش

بینش بدون عمل صرفاً یک رویاست.
عمل بدون بینش صرفاً وقت گذرانیست.
بینش بهمراه عمل میتواند دنیا را دگرگون کند.*

9 سال پيش

آرزویم اینست نتراود اشک در چشم تو هرگز
مگر از شوق زیاد
نرود لبخند از عمق نگاهت هرگز
و به اندازه ی هر روز تو عاشق باشی
عاشق آنکه تو را می خواهد
و به لبخند تو از خویش رها می گردد
و تو را دوست بدارد
به همان اندازه که دلت می خواهد...