متفاوت ترین شبکه اجتماعی در ایران

پروفایل کاربر - k12345

k12345
506
  • جنسیت : مرد
  • سن : 38
  • کشور : ایران
  • استان : تهران
  • شهر : تجریش
  • فرم بدن : انتخاب كنيد
  • اندازه قد : انتخاب كنيد
  • رنگ مو : انتخاب كنيد
  • رنگ چشم : انتخاب كنيد
  • تیپ لباس : انتخاب كنيد
  • سيگار : انتخاب كنيد
  • وضعیت زندگی : انتخاب كنيد
  • اجتماع : انتخاب كنيد
  • زبان : انتخاب كنيد
  • برنامه مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • وضعیت تاهل : انتخاب كنيد
  • وضعیت بچه : انتخاب كنيد
  • وضعیت سواد : انتخاب كنيد
  • نوع رشته : انتخاب كنيد
  • درآمد : انتخاب كنيد
  • شغل : انتخاب كنيد
  • وضعیت کار : انتخاب كنيد
  • دین : انتخاب كنيد
  • مذهب : انتخاب كنيد
  • دید سیاسی : انتخاب كنيد
  • خدمت : انتخاب كنيد
  • شوخ طبعی : انتخاب كنيد
  • درباره من : انتخاب كنيد
  • علایق من : انتخاب كنيد
  • ماشین من : انتخاب كنيد
  • آدرس وبلاگ : انتخاب كنيد
  • غذای مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • ورزش مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • تیم مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • خواننده مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • فیلم مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • بازیگر مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • کتاب مورد علاقه : انتخاب نشده
  • حالت من : انتخاب نشده
  • فریاد من : انتخاب كنيد
  • اپراتور : انتخاب نشده
  • نماد ماه تولد : انتخاب نشده
  • تعداد اخطار : نداره
  • دلیل اخطار : انتخاب نشده
  • هدر پروفایل : 58363_headqazzunu9osr7ktxottvsrca5fxc7g9gx97.jpg
  • آهنگ پروفایل : انتخاب كنيد

10 سال پيش

گـاهـی وقـتا زنـدگی تمام حواسشو جمع می کنه تا ببینه تو چی دوست داری تا همون رو ازت بگیره

10 سال پيش

ﺩﺧﺘﺮﻩ ﻣﻴﺮﻩ ﺑﺎﻍ ﻭﺣﺶ
ﺟﻠﻮ ﻗﻔﺲ ﻣﻴﻤﻮﻧﻪ ﺷﺮﻭﻉ ﻣﻴﮑﻨﻪ ﺑﻪ ﺍﺩﺍ ﺩﺭﺁﻭﺭﺩﻥ
ﮐﻪ ﻣﻴﻤﻮﻧﻪ
ﻫﻢ ﺗﮑﺮﺍﺭ ﮐﻨﻪ !!
ﻣﻴﻤﻮﻧﻪ ﻣﻴﮕﻪ : ﺑﻪ ﺟﺎﻯ ﺍﻳﻦ ﻣﻴﻤﻮﻥ ﺑﺎﺯﻱ ﻫﺎ
ﺑﮕﻮ ﭼﺠﻮﺭﻯ ﻓﺮﺍﺭ ﮐﺮﺩﻯ؟؟ !!! ﻣﻨﻢ ﻓﺮﺍﺭ
ﮐﻨﻤﻤﻤﻤﻤﻤﻤﻤﻤﻤﻢ

10 سال پيش

ﮔﺮﮒ ﻋﺎﺷﻖ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ
ﻋﺎﺷﻘﻪ ﻃﻌﻤﻪ ﺍش
ﻧﺰﺩﻳﻜﺶ ﺷﺪ
ﺑﻮﻳﻴﺪَﺵ..ﺑﻮﺳﻴﺪَش و
ﺑﺎ ﺩﻧﺪﺍﻥ ﮔﻠﻮﻳﺶ ﺭﺍ ﺩَﺭﻳﺪ...
ﺍﻓﺴﻮﺱ...
!..." ﺫﺍﺕ " ﺍﺣﺴﺎﺱ ﻧﻤﻴﺸﻨﺎﺳﺪ

10 سال پيش

وفاراازماهی یادبگیرکه وقتی از اب درمیادمی میره
...
نه اززنبور که وقتی از گلی خسته میشه میره سراغ گل دیگه

10 سال پيش

میگن روز قیامت خدا از تک تک کارای ادم سوال میکنه...
آخ........
دوست دارم روز قیامت خدا ازم بپرسه:
واسه چی دلت شکست؟؟؟
قیاااااااااامت میکنم

10 سال پيش

عشق واقعي
...روزي مجنون از روي سجاده شخصي كه
...در حال نماز بود عبور كرد.مرد نمازش را
...شكست وكفت:مردك،من در حال راز ونياز
...با خداي خويش بودم.
...مجنون با لبخند كفت:من عاشق دختري
...هستم وتو را نديدم!
...ولي تو عاشق خدايي ومرا ديدي....!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!