زندگی باید کرد: گاه با یک گل سرخ گاه با یک دل تنگ گاه باید رویید در پس یک باران گاه باید خندید با غمی بی پایان!!!
- جنسیت : زن
- سن : 27
- کشور : ایران
- استان : انتخاب كنيد
- شهر : انتخاب كنيد
- فرم بدن : هیکل زیبا
- اندازه قد : 1.60
- رنگ مو : قهوه ای روشن
- رنگ چشم : سبز
- تیپ لباس : انتخاب كنيد
- سيگار : نمیکشم
- وضعیت زندگی : انتخاب كنيد
- اجتماع : انتخاب كنيد
- زبان : انتخاب كنيد
- برنامه مورد علاقه : انتخاب كنيد
- وضعیت تاهل : مجرد
- وضعیت بچه : ندارم
- وضعیت سواد : انتخاب كنيد
- نوع رشته : انتخاب كنيد
- درآمد : انتخاب كنيد
- شغل : انتخاب كنيد
- وضعیت کار : انتخاب كنيد
- دین : مسلمان
- مذهب : شیعه
- دید سیاسی : انتخاب كنيد
- خدمت : انتخاب كنيد
- شوخ طبعی : شوخ طبع
- درباره من : تنهاخدارودوست دارم....باتمام وجودم...دوسش دارم...
- علایق من : انتخاب كنيد
- ماشین من : انتخاب كنيد
- آدرس وبلاگ : www.donyayemanbash.loxblog.com
- غذای مورد علاقه : ماکارانی/قرمه سبزی
- ورزش مورد علاقه : والیبال
- تیم مورد علاقه : استقلال
- خواننده مورد علاقه : همه به جزخارجی
- فیلم مورد علاقه : کره ای
- بازیگر مورد علاقه : تینااخوندتبار
- کتاب مورد علاقه : انتخاب كنيد
- حالت من : عاشق
- فریاد من : انتخاب كنيد
- اپراتور : ایرانسل
- نماد ماه تولد : اردیبهشت
- تعداد اخطار : نداره
- دلیل اخطار : انتخاب نشده
- هدر پروفایل : انتخاب كنيد
- آهنگ پروفایل : انتخاب كنيد
✯❤♡☆✯❤♡☆✯❤♡☆✯❤♡☆✯❤♡☆✯❤♡☆✯❤♡☆✯❤♡☆✯❤♡☆✯❤
◠◡◠◡◠◡◠◠◡◠◡◠◡◠◠◡◠◡◠◡◠
☰☰☰☰☰☰☰☰☰☰☰☰☰☰☰☰ ☰☰☰☰☰☰☰☰☰☰☰☰☰☰☰☰
روحتـــ دو قسمتــ شد ، میـــان مـــا تـــرکـــ خـوردی
خوردی به لبــ هایـــــم ، مرا نـــان و نمـــکــ خــوردی
بـــوسیـدمتـــ ، بـــوسیـدمتـــــ ، بـــوسیدمتــــ از دور
هر شبــ کتـکــ خوردی ، کتـکــ خوردی ، کتـکــ خوردی
☰☰☰☰☰☰☰☰☰☰☰☰☰☰☰☰ ☰☰☰☰☰☰☰☰☰☰☰☰☰☰☰☰
__________█¶¶¶¶¶¶¶¶____________█¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶
__________█¶¶¶¶¶¶¶¶____________█¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶
__________█¶¶¶¶¶¶¶¶____________█¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶
__________█¶¶¶¶¶¶¶¶______________________█¶¶¶¶¶¶
_█¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶_____________█¶¶¶¶¶¶
_█¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶_________█¶¶¶¶¶¶
_█¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶_____█¶¶¶¶¶¶
__________█¶¶¶¶¶¶¶¶____________█¶¶¶¶¶¶_______█¶¶¶¶
__________█¶¶¶¶¶¶¶¶____________█¶¶¶¶¶¶_______█¶¶¶¶¶
__________█¶¶¶¶¶¶¶¶_____________█¶¶¶¶¶¶_____█¶¶¶¶¶
__________█¶¶¶¶¶¶¶¶_______________█¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶
◠◡◠◡◠◡◠◠◡◠◡◠◡◠◠◡◠◡◠◡◠
ᄽᄽᄽධღ ❺✦ ღධᄿᄿᄿ
▁▔▁▔◥ⓜ.ⓖⓗ◤▔▁▔▁
✯❤♡☆✯❤♡☆✯❤♡☆✯❤♡☆✯❤♡☆✯❤♡☆✯❤♡☆✯❤♡☆✯❤♡☆✯❤
21
خونه ی مادر بزرگه ، الان آپارتمانه
خونه ی مادر بزرگه ، استخر و لابی داره
خونه ی مادر بزرگه ، wifi ی مفتی داره
خونه ی مادر بزرگه ، دیش و LNB داره
کنار خونه ی اون ، همیشه پارتی برپاست
پارتیهای محله ، پر شور و شوق و غوغاست
مادر بزرگه الان ، مازراتی سواره
رنگ موهاشم هر روز ، جور واجورو باحاله
مادر بزرگه الان ، شلوار جین می پوشه
کفش کالج و کیفش ، همیشه روبه روشه
مادر بزرگه هرشب ، Gem Tv رو میبینه
خرم سلطان و سنبل ، لامیارو میبینه
خونه ی مادر بزرگه ، هنوز خیلی باحاله
خونه ی مادر بزرگه ، حرفای خاصی داره !
کاش میشد گذشته ها رو پس بگیرم ... زنده باشم از وطن نفس بگیرم
خانه ی بی سقف ما را آسمانی بود و نیست بین ما و زندگانی ریسمانی بود و نیست.
دوستی ها محکم و بیداد ها پیوسته بود پای دیوار جدایی نردبانی بود و نیست
کاش میشد گذشته ها رو پس بگیرم زنده باشم از وطن نفس بگیرم....
کاش میشد گذشته ها رو پس بگیرم زنده باشم از وطن نفس بگیرم
یک پیاله صبح روشن یک سبد ابر بهاری بر سر هر سفره ای رنگین کمانی بود و نیست
سال بارن های تند و فصل تندرهای سرد خانه ی دیروز ما را ناودانی بودی و نیست
خاندانی خانمانی دودمانی بود و نیست
خاندانی خانمانی دودمانی بود و نیست
کاش میشد گذشته ها رو پس بگیرم زنده باشم از وطن نفس بگیرم
با تو، زانوان لرزانم به آرامش، رضا مىدهند و چشمان شناور در غروبم، بهجتى سبز را تجربه مىکنند.
من با تو، آینهاى مىشوم تن شسته از غبارها و زنگارها؛ آنگونه که آفتاب، سلولهاى جانم را شعر مىشود.
تو را در زمستانهاى سرما و سکوت، صدا کردهام؛ با دستانى از حاجت و در بهارى از اجابت، غوطه خوردهام.
از مدینه تا توس، مرورت مىکنم و ثانیههاى سترگ ولایتت را مىستایم.
تو، هشتمین ستارهاى در آسمان فیروزه و لبخند. رودها همچنان بزرگىات را در غرفههاى آب، روانند. مىآیى و دروازههاى آفتاب گشوده مىشوند.
زمزمه نامت وسیعمان مىکند
مىآیى و شهر را بشارت پرنده و آبشار، به دست افشانى مىخواند.
زمین، ریشه علوىات را بر خویش مىبالد. آسمان، شاخههاى هاشمىات را به تحسین، ستاره مىپاشد اى آنکه ابهت بىبدیلت، تار و پودمان را به سکوت مىخواند؛ اى آنکه زمزمه نامت، وسیعمان مىکند، باران کرامتت را بر ما بگستران تا از تشویش این همه، در دور دست آرامش ساکن شویم. ما را بخوان به بلنداى افق دریایىات و از انزواى این همه تاریکى، رهایمان کن.