در هیاهوی زندگی دریافتم ؛
چه بسیار دویدن ها
که فقط پاهایم را از من گرفت
در حالی که گویی ایستاده بودم ،
چه بسیار غصه ها
که فقط باعث سپیدی موهایم شد
در حالی که قصه ای کودکانه بیش نبود ،
دریافتم
کسی هست که اگر بخواهد "می شود"
و اگر نخواهند "نمی شود"
به همین سادگی ...
کاش نه میدویدم و نه غصه می خوردم
فقط او را می خواندم و بس ...
- جنسیت : مرد
- سن : 31
- کشور : ایران
- استان : انتخاب كنيد
- شهر : انتخاب كنيد
- فرم بدن : هیکل زیبا
- اندازه قد : 1.70
- رنگ مو : قهوه ای تیره
- رنگ چشم : مشکی
- تیپ لباس : انتخاب كنيد
- سيگار : نمیکشم
- وضعیت زندگی : انتخاب كنيد
- اجتماع : انتخاب كنيد
- زبان : انتخاب كنيد
- برنامه مورد علاقه : انتخاب كنيد
- وضعیت تاهل : تنها / هرگز نمیخوام ازدواج کنم
- وضعیت بچه : ندارم
- وضعیت سواد : انتخاب كنيد
- نوع رشته : انتخاب كنيد
- درآمد : عالی
- شغل : انتخاب كنيد
- وضعیت کار : مدیر
- دین : مسلمان
- مذهب : شیعه
- دید سیاسی : میانه رو
- خدمت : انتخاب كنيد
- شوخ طبعی : شوخ طبع
- درباره من : تو چند تا جمله جا نمیشم ...
- علایق من : ورزش . کار . خوش گذرونی . تفریح . موسیقی
- ماشین من : انتخاب كنيد
- آدرس وبلاگ : انتخاب كنيد
- غذای مورد علاقه : انتخاب كنيد
- ورزش مورد علاقه : انتخاب كنيد
- تیم مورد علاقه : انتخاب كنيد
- خواننده مورد علاقه : انتخاب كنيد
- فیلم مورد علاقه : انتخاب كنيد
- بازیگر مورد علاقه : انتخاب كنيد
- کتاب مورد علاقه : انتخاب كنيد
- حالت من : انتخاب كنيد
- فریاد من : دلشکسته را قدرت فریاد نیست .
- اپراتور : ایرانسل
- نماد ماه تولد : اسفند
- تعداد اخطار : نداره
- دلیل اخطار : انتخاب نشده
- هدر پروفایل : انتخاب كنيد
- آهنگ پروفایل : http://www.uploadtak.com/images/f897_02_Rooze_Jodai_Www.mp3
صب سوار تاکسی بودم بعد راننده تاکسیه با ماشین پشتى دعواش شد ،
پیاده شد گفت من اینجا وایسادم و واى خواهم ساد
طبق آخرین اخبار رسیده،
تمامی اساتید ادبیات بصورت دسته جمعی خودکشی کردن !
_______________________
5+++++
متن ترانه خوشه چین از استاد ایرج بسطامی
من که فرزند اين سرزمينم
در پي توشه اي خوشه چينم
شادم از از پيشه ي خوشه چيني
رمز شادي بخوان از جبينم
قلب ما، بود مملو از شادي بي پايان
سعي ما، بود بهر آبادي اين سامان
خوشه چين، کجا اشک محنت به دامن ريزد
خوشه چين، کجا دست حسرت زند بر دامان
اي خوشا، پس از لحظه اي چند، آرميدن، همره دلبران خوشه چيدن
از شعف، گهي همچو بلبل، نغمه خواندن، گه از اين سو به آنسو پريدن
قلب ما بود.......
برپا بود جشن انگور، اي افسونگر نغمه پرداز
در کشور سبزه و گل، با شور و شعف نغمه کن ساز
قلب ما.......
پخش آهنگ در پروفایلم
یادم باشد
حرفی نزنم که به کسی بر بخورد
نگاهی نکنم که دل کسی بلرزد
خطی ننویسم که آزار دهد کسی را
که تنها دل من ؛
دل نیست
5++
و دلش را در یک نی لبک چوبین
می نوازد آرام آرام
پری کوچک غمگینی که شب از یک بوسه می میرد
و سحرگاه از یک بوسه به دنیا خواهد آمد
"فروغ فرخزاد"
+5
این روزها همـــه آدمها درد دارند ؛
درد پول . . . درد عشـــق . . . درد تنهائی . . .
این روزها چقــــدر یادمان می رود زندگی کنیم