متفاوت ترین شبکه اجتماعی در ایران

پروفایل کاربر - faro0khzad

faro0khzad
افسوس من مرده ام .. و شب هنوز هم گویی ادامه ی همان شب بیهوده است ...
1365
  • جنسیت : زن
  • سن : 37
  • کشور : ایران
  • استان : کهگیلویه وبویراحمد
  • شهر : گچساران
  • فرم بدن : متوسط
  • اندازه قد : 1.70
  • رنگ مو : مشکی
  • رنگ چشم : قهوه ای
  • تیپ لباس : انتخاب كنيد
  • سيگار : تفریحی میکشم
  • وضعیت زندگی : انتخاب كنيد
  • اجتماع : انتخاب كنيد
  • زبان : انتخاب كنيد
  • برنامه مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • وضعیت تاهل : مجرد
  • وضعیت بچه : نمیخواهم
  • وضعیت سواد : کارشناسی ارشد
  • نوع رشته : علوم ریاضی
  • درآمد : عالی
  • شغل : فعلا دستم تو جیبه بابا حاجیمه
  • وضعیت کار : دانشجو
  • دین : مسلمان
  • مذهب : شیعه
  • دید سیاسی : هیچکدام
  • خدمت : معاف
  • شوخ طبعی : متوسط
  • درباره من : کارشناسی ارشد مهندسی نفت میخونم
    بچه دومم
    28 سالمه
    بچه پرروام بدجووور
    فعلا همینااا
  • علایق من : من عاااشقه رانندگیم .. سرعتو دوس دارم
    زیاد کورس میذارم
    کلا علاقم فقط ماشینو مسابقه ی
    زیاد ماشین عوض میکنم
    چون معمولا تو کورس کم نمیارمو تا تهش میرم .. یعنی چپ شدن.. خخخ
  • ماشین من : 206 تیپ 5
  • آدرس وبلاگ : ندارم
  • غذای مورد علاقه : قورمه سبزی و کشک بادمجون
  • ورزش مورد علاقه : کارتینگ و تنیس زمین خاکی
  • تیم مورد علاقه : بارسلونااا
  • خواننده مورد علاقه : niki , inna , rihana , ebi
  • فیلم مورد علاقه : fifty shades of Grey
  • بازیگر مورد علاقه : شهاب حسینی و آلپاچینو
  • کتاب مورد علاقه : آناکارنینا
  • حالت من : بد جنس
  • فریاد من : افسوس من مرده ام .. و شب هنوز هم گویی ادامه ی همان شب بیهوده است ...
  • اپراتور : همراه اول
  • نماد ماه تولد : آبان
  • تعداد اخطار : نداره
  • دلیل اخطار : انتخاب نشده
  • هدر پروفایل : 86905_headzvnjts983metua693rmda8mygbt87quxb8.jpg
  • آهنگ پروفایل : انتخاب كنيد

9 سال پيش

روزگارم این است:
دلخوشم با غزلی
تکه نانی، آبی
جمله ی کوتاهی
یا به شعر نابی
و اگر باز بپرسی گویم:
دلخوشم با نفسی
حبه قندی، چایی
صحبت اهل دلی
فارغ از همهمه ی دنیایی
دلخوشی ها کم نیست، دیده ها نابیناست…

9 سال پيش

با طلوع نام تو

روی حرفِ "سینِ" سر خوشانه اش

شاد مانه، یک ترانه، سبز می شود.

آن ترانه را جویبارِ روشنی، روانه می کند

-زیرِ پای بوته های چای

نام تو "شمال" را زنانه می کند.

9 سال پيش

یادش بخیر قبلنا هرکی میومد خونمون میگفت: قبله تون کدوم وره؟

حالا میگن:

رمز wi fi تون چنده!

9 سال پيش

مردم شهر سیاه
خنده هاشان همه از روی ریاست!
دلشان سنگ سیاست!
ما در این شهر دویدیم و دویدیم؛ چه سود؟
هر کجا پرسه زدیم،
خبر از عشق نبود!
وتو ای مرغ مهاجر که از این شهر گذر خواهی کرد؛
نکند از هوس دانه ی گندم به زمین بنشینی…

9 سال پيش

Mage nagofti hamishe poshtami?
pas chera to dari jolo miri
chera behet nemiresam?