متفاوت ترین شبکه اجتماعی در ایران

پروفایل کاربر - donya90

donya90
چه بسیار انسانها دیدم تنشان لباس نبود و چه بسیار لباس ها دیدم که درونش انسانی نبود . . .
840
  • جنسیت : زن
  • سن : 37
  • کشور : ایران
  • استان : گلستان
  • شهر : گرگان
  • فرم بدن : متوسط
  • اندازه قد : انتخاب كنيد
  • رنگ مو : قهوه ای روشن
  • رنگ چشم : قهوه ای
  • تیپ لباس : انتخاب كنيد
  • سيگار : بدم میاد
  • وضعیت زندگی : انتخاب كنيد
  • اجتماع : انتخاب كنيد
  • زبان : انتخاب كنيد
  • برنامه مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • وضعیت تاهل : مجرد
  • وضعیت بچه : ندارم
  • وضعیت سواد : کاردانی
  • نوع رشته : معارف و الهیات
  • درآمد : انتخاب كنيد
  • شغل : بیکار
  • وضعیت کار : بیکار
  • دین : مسلمان
  • مذهب : شیعه
  • دید سیاسی : میانه رو
  • خدمت : انتخاب كنيد
  • شوخ طبعی : متوسط
  • درباره من : انتخاب كنيد
  • علایق من : انتخاب كنيد
  • ماشین من : ندارم
  • آدرس وبلاگ : انتخاب كنيد
  • غذای مورد علاقه : تقریبا همه چی
  • ورزش مورد علاقه : رزمی
  • تیم مورد علاقه : بیطرف
  • خواننده مورد علاقه : احمدوند - خواننده های قدیمی
  • فیلم مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • بازیگر مورد علاقه : علی صادقی
  • کتاب مورد علاقه : انتخاب نشده
  • حالت من : شاد و خوشحال
  • فریاد من : چه بسیار انسانها دیدم تنشان لباس نبود و چه بسیار لباس ها دیدم که درونش انسانی نبود . . .
  • اپراتور : انتخاب نشده
  • نماد ماه تولد : شهریور
  • تعداد اخطار : نداره
  • دلیل اخطار : انتخاب نشده
  • هدر پروفایل : انتخاب كنيد
  • آهنگ پروفایل : انتخاب كنيد

9 سال پيش

به سلامتی دختری که وقتی بنز براش بوق زد سرشو انداخت پایینو گفت:

206 عشقم بهتره

.
.
.
.
.
.
.

و بنز دخترو زیر گرفت و له کرد.

آخه آی کیو مگه هرکی بوق میزنه میخواد سوارت کنه؟

شاید میخواد بگه برو اونور

10 سال پيش

سلام برای رسیدن به بهشت دنیای خودرا به جهنم تبدیل نکنیم....

10 سال پيش

سلام برای رسیدن به بهشت دنیای خودرا به جهنم تبدیل نکنیم....

10 سال پيش

نمیدونم شاید امشب حسم مچاله شده گم شده تو لحظه های با تو بودن

اخه مگه نمیدونی لحظه لحظه های دوری منو به صلابه میکشن به صلابه ی عشق

کاش کنارم بودی تا دست های مهربانت مرهم همه ی دلتنگی ها و نبودن هات میشد

کاش بودی تا دردهام رو به گوش تو میرسوندم

و با هم میخواندیم تا هم صدایی...

عشق....

سه حرف و ۵ نقطه....

چه واژه ی سنگینی

قلب خسته ام پر شده ازش دیگه طاقتشو نداره

سه حرف و ۵ نقطه...

تو در این واژه خلاصه میشی

میدونم میدونم میدونم

عشق مرهم خستگی های قلب منه

چشم به ستاره ها بدوز منو میبینی؟

و من عاشقتم تا مرز بودن هایماااااااااااااااااااااااااااان.........

10 سال پيش

بگذار هر روز برایت رویایی باشد در دست نه دور دست....

عشقی باشد در دل نه در سر....

و دلیلی باشد برای زندگی نه روز مرگی

سیزده بدرتان خوش باد

* 5+

10 سال پيش

بعضی حرفارو نمیشه زد

حرف هایی ک واست میشه بغض

حرفهایی ک میشه سکوت

میشه یه نقاب

میشه یه نقاب خنده

حرفایی ک حالتو اینقدر خراب میکنه

که حتی شنیدن صدای همه نابودت میکنه

یه حس هایی ک سرکوبشون میکنی

حس هایی ک سرکوب میشن تا کسی نفهمه چقدر ضعیفی

حرفایی داری ک اینقدر تلخه

که نمیتونی هضمش کنی

نمیتونی حتی توی فکر خودت تکرارش کنی

باید نقابتو نگهداری تا تو این زمونه گرگ پرست کسی نفهمه که تو بره ای

همه این ها خلاصه میشه

تو یه تنهایی

خلاصه میشه تو این که واسه همه مثل یه سوال حل نشده ای

خلاصه میشه تو یه دیوار

یه چراغ خاموش

یه حس پوچ به ادما

نه عشق نه نفرت

خلاصه میشه توی بیخیالی محض