11 ماه گذشت ...
بعضیا دلشون شکست.
بعضیا دل شکوندن.
خیلیا عاشق شدن
و خیلیا تنها.
خیلیا از بینمون رفتن.
خیلیا بینمون اومدن.
گریه کردیم و خندیدیم.
گاهی زندگی بر خلاف آرزوهایمان گذشت
و گاهی بر وفق مراد
چند روز بیشترنمونده
چند روز از همه اون خاطره ها
آرزو دارم نوروزی که پیش رو دارید
آغاز روزهایی باشه که آرزو دارید
- جنسیت : مرد
- سن : 37
- کشور : ایران
- استان : انتخاب كنيد
- شهر : انتخاب كنيد
- فرم بدن : انتخاب كنيد
- اندازه قد : انتخاب كنيد
- رنگ مو : انتخاب كنيد
- رنگ چشم : انتخاب كنيد
- تیپ لباس : انتخاب كنيد
- سيگار : انتخاب كنيد
- وضعیت زندگی : انتخاب كنيد
- اجتماع : انتخاب كنيد
- زبان : انتخاب كنيد
- برنامه مورد علاقه : انتخاب كنيد
- وضعیت تاهل : انتخاب كنيد
- وضعیت بچه : انتخاب كنيد
- وضعیت سواد : انتخاب كنيد
- نوع رشته : انتخاب كنيد
- درآمد : انتخاب كنيد
- شغل : انتخاب كنيد
- وضعیت کار : انتخاب كنيد
- دین : انتخاب كنيد
- مذهب : انتخاب كنيد
- دید سیاسی : انتخاب كنيد
- خدمت : انتخاب كنيد
- شوخ طبعی : انتخاب كنيد
- درباره من : انتخاب كنيد
- علایق من : انتخاب كنيد
- ماشین من : انتخاب كنيد
- آدرس وبلاگ : انتخاب كنيد
- غذای مورد علاقه : انتخاب كنيد
- ورزش مورد علاقه : انتخاب كنيد
- تیم مورد علاقه : انتخاب كنيد
- خواننده مورد علاقه : انتخاب كنيد
- فیلم مورد علاقه : انتخاب كنيد
- بازیگر مورد علاقه : انتخاب كنيد
- کتاب مورد علاقه : انتخاب نشده
- حالت من : انتخاب نشده
- فریاد من : انتخاب كنيد
- اپراتور : انتخاب نشده
- نماد ماه تولد : انتخاب نشده
- تعداد اخطار : نداره
- دلیل اخطار : انتخاب نشده
- هدر پروفایل : 30175_head56fjcrhd7r99e1uyjthoc2mo4c25hf7ebd.jpg
- آهنگ پروفایل : انتخاب كنيد
وابسته شدم به تو ، بی آنکه بدانم
“وابستگیها”
وام های کوتاه مدتی هستند
با بهره های سنگین . . .
ما ""مـــرد"" هستیم!
دستــــانمان از تو زِبرتر و پهن تر است!!!
صورتمان ته ریشى دارد!!!
گاهی دلگیراز بی وفایی ها ، اما دلمان دریــــاست!
... جـــاىِ گریـــــه کردن به بالکن میرویم و اب و هوائی عوض میکنیم!!!
... ما با همــــان دستان پهن و زبرتو را نوازش میکنیم!!!
دریایی از گرفتاری هم باشیم ،ولی..
با همان صورت ناصاف و ناملایم تو را میبوسیم ونوازشت میکنیم..
تو آرام شوى!!!
آنقــــدر مارا نامــــرد ""نخوان""!!!
آنقدر پول و ماشین و ثـــــروتمان را""نسنج""!!!
فقط به ما ""دلت را بده"" تا زمین و زمان را برایت بدوزیم!!!
ما ""مـــرد"" هستیم!
دستــــانمان از تو زِبرتر و پهن تر است!!!
صورتمان ته ریشى دارد!!!
گاهی دلگیراز بی وفایی ها ، اما دلمان دریــــاست!
... جـــاىِ گریـــــه کردن به بالکن میرویم و اب و هوائی عوض میکنیم!!!
... ما با همــــان دستان پهن و زبرتو را نوازش میکنیم!!!
دریایی از گرفتاری هم باشیم ،ولی..
با همان صورت ناصاف و ناملایم تو را میبوسیم ونوازشت میکنیم..
تو آرام شوى!!!
آنقــــدر مارا نامــــرد ""نخوان""!!!
آنقدر پول و ماشین و ثـــــروتمان را""نسنج""!!!
فقط به ما ""دلت را بده"" تا زمین و زمان را برایت بدوزیم!!!
هرکه آمد در این میان ناچار
رود از این جهان چه شه چه گدا
یک جهان دگر خدای آراست
که بود نام آن جهان بقا
روزگار تو دگر گردد و کار تو دگر
که ز روز بد تو بر تو شدم یاد آور
ای تو در دیده ی من ابهی من نور بصر
همه اعضایت تغییر کند پا تا سر
نه دگر مدح کند کس لب لعلت به شکر
نه دگر ماند قد تو به سرو کشمر
چشمت آن چشمست اما نبود چون عبهر
سینه ات سینه ی قلبست ولی کو مرمر ؟
خار آهن نکند دفع هجوم از سنگر
نه دگر کس به هوای تو ستد در معبر
که تو باز ایی و برخیزد و گیردت به بر
خادم و حاجب او عذر تو خواهد بر در
پیش کاین مو به رخت چون مور آرد لشکر
طفل باهوش نه خود رای بود نه خود سر
آخر حال ببین ، عاقبت کار نگر
در هتل ها نتوان برد همه عمر به سر
این شرافت را از سلسله ی خویش مبر
فکر آن باش که سال دگر ای شوخ پسر
و بسته به مویی است ز من رنجه مشو
بر تو این موی بود اقرب من حبل ورید
موی آنست که چون سرزند از عارض تو
نه دگر وصف کند کس سر زلفت به عبیر
نه دگر باشد روی تو چو ماه نخشب
گوشت آن گوشست اما نبود همچو صدف
طره ات طره پیشست ولی کو زنجبر ؟
همچو این مو که کند منع ورود از عشاق
نه دگر کس ز قفای تو فتد در کوچه
آنکه بر در بود امسال دو چشمش شب و روز
سال نو چون بهع در خانه ی او پای نهی
نه کم از موری در فکر زمستانت باش
من تو را طفلک باهوشی انگشاته ام
گر جوانیست بس ، از خوشگذرانیست بس است
در کلوپ ها نتوان کرد همه وقت نشاط
تو به اصل و نسب از سلسله ی اشرافی