متفاوت ترین شبکه اجتماعی در ایران

پروفایل کاربر - anahita

anahita
قـــــــرار بود؛ تــکـیه گاهـــــــم باشـی ... نـه ایـنـکه گاهـــــی باشـی ، گاهـــــی نــباشـی !!
6076
  • جنسیت : زن
  • سن : 32
  • کشور : ایران
  • استان : انتخاب كنيد
  • شهر : انتخاب كنيد
  • فرم بدن : هیکل زیبا
  • اندازه قد : 1.70
  • رنگ مو : مشکی
  • رنگ چشم : مشکی
  • تیپ لباس : انتخاب كنيد
  • سيگار : بدم میاد
  • وضعیت زندگی : انتخاب كنيد
  • اجتماع : انتخاب كنيد
  • زبان : انتخاب كنيد
  • برنامه مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • وضعیت تاهل : مجرد
  • وضعیت بچه : ندارم
  • وضعیت سواد : کارشناسی
  • نوع رشته : علوم ریاضی
  • درآمد : طبقه پایین جامعه
  • شغل : danshjoo
  • وضعیت کار : دانشجو
  • دین : مسلمان
  • مذهب : شیعه
  • دید سیاسی : هیچکدام
  • خدمت : نرفتم
  • شوخ طبعی : متوسط
  • درباره من : انتخاب كنيد
  • علایق من : انتخاب كنيد
  • ماشین من : انتخاب كنيد
  • آدرس وبلاگ : انتخاب كنيد
  • غذای مورد علاقه : khorshte alo
  • ورزش مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • تیم مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • خواننده مورد علاقه : mehran atash
  • فیلم مورد علاقه : shamim eshgh
  • بازیگر مورد علاقه : karol bazir srial madrse shabanrozi
  • کتاب مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • حالت من : ریلکس
  • فریاد من : قـــــــرار بود؛ تــکـیه گاهـــــــم باشـی ... نـه ایـنـکه گاهـــــی باشـی ، گاهـــــی نــباشـی !!
  • اپراتور : همراه اول
  • نماد ماه تولد : اسفند
  • تعداد اخطار : نداره
  • دلیل اخطار : انتخاب نشده
  • هدر پروفایل : 1679_head9avmnn7tay9mcmx31g2njnpdrppmg92g9os.jpg
  • آهنگ پروفایل : انتخاب كنيد

9 سال پيش

سلام دوست عزیزم

http://www.hamkhone.ir/member/74174/blog/view/195123/

خوشحال میشم توی بلاگم حضورداشته باشی

10 سال پيش

سلام دوست من

خوشحال ميشم در مورد بلاگ زير نظر بديد ممنون

http://www.hamkhone.ir/member/39082/blog/view/130596--/

10 سال پيش

سلام دوست من

خوشحال ميشم در مورد بلاگ زير نظر بديد ممنون

http://www.hamkhone.ir/member/39082/blog/view/130596--/

10 سال پيش

این هم قسمتی دیگراز داستان کوتاه با یک داستان طنز خنده دار در خدمتتون هستیم و میخوایم بگیم اگه آهو و الاغ با هم ازدواج بکنن چی میشه ؟
میگن قدیم قدیما تو یه جنگل آهو خیلی خوشگل بود . یک روز یک پری سراغش اومد و بهش گفت: آهو جون!دوست داری شوهرت چه جور موجودی باشه؟آهو گفت: یه مرد خونسرد و خشن و زحمتکش. پری آرزوی آهو رو برآورده کرد و آهو با یک الاغ ازدواج کرد. اونم چه ازدواجی شش ماه بعد آهو و الاغ برای طلاق سراغ حاکم جنگل رفتند.حاکم پرسید : علت طلاق؟چیست؟آهو گفت: توافق اخلاقی نداریم, این خیلی خره.حاکم پرسید:دیگه چی؟آهو گفت: شوخی سرش نمیشه, تا براش عشوه میام جفتک می اندازه.حاکم پرسید:دیگه چی؟آهو گفت: آبروم پیش همه رفته , همه میگن شوهرم حماله.حاکم پرسید:دیگه چی؟آهو گفت: مشکل مسکن دارم , خونه ام عین طویله است.حاکم پرسید:دیگه چی؟آهو گفت: اعصابم را خورد کرده , هر چی ازش می پرسم مثل خر بهم نگاه می کنه.حاکم پرسید:دیگه چی؟آهو گفت: تا بهش یه چیز می گم صداش رو بلند می کنه و عرعر می کنه.حاکم پرسید:دیگه چی؟آهو گفت: از من خوشش نمی آد, همه اش میگه لاغر مردنی , تو مثل مانکن ها می مونی.حاکم رو به الاغ کرد و گفت: آیا همسرت راست میگه؟ الاغ گفت: آره.واقعا راست میگهحاکم گفت: چرا این کارها رو می کنی ؟الاغ گفت: واسه اینکه من خرم.من الاغمحاکم فکری کرد و گفت: خب خره دیگه چی کارش میشه کرد.

10 سال پيش

"خیلی سخته.....عاشق کسی باشی که روح شم خبرنداره...اماخیلی شیرینه یواشکی عاشقانه نگاهش کنی توی دلت بگی: (("❤خیلی دوستت دارم❤")

10 سال پيش

دست زدم به صورتِ پسر دایی م كه 5سالشه! میگم: اوه اوه چه داغی!تب داری؟؟! میگه : نه بابا! از اثرات بازی با دختر همسایه ست ((هات)) شدم!!!!!