وقتی به ایستگاه رسید اتوبوس رفته بود ........
باید منتظر اتوبوس بعدی می ماند ، چند ساعت ؟ چند روز ؟ چند سال ؟
ترجیح داد بقیه راه را پیاده برود
کاش کسی بود که به اومیگفت دیر شده است
کاش آدمها میدانستند که وقتی دیر شود چاره ای نیست
باید راه حل دیگری اندیشید .
باید یک بغل گل سرخ را پیاده میبرد
در هوای سرد زمستان ...............
فاصله کوتاه بود !!!! .......... از زمین تا ناکجا آباد .................
جشن تمام شده بود .
و او هنوز نرسیده بود .
میدانست به جشن دعوت نشده اما یک بغل گل سرخ زیر سرمای زمستان متاعی باارزش بود ....
در این روزگار .....
رسید ....
،شب به پایان رسیده بود جشن هم !!!
و تمام درها بسته بود ....
کسی بودنش را ندید !
یک بغل گل سرخ ماند در دستهایش زیر ریزش برف ....
و منتظر ماند تا صبح ....
چند ساعت ؟ چند روز ؟ چند سال ؟
شاید فراموش کرده بود که دیر شده خیلی دیر ........
اما او اندیشید : ناگهان چقدر زود دیر میشود تا نگاه میکنی وقت رفتن است .
و آرام آرام روی گلهای سرخ یخ زده اشک ریخت ......................
- جنسیت : مرد
- سن : 40
- کشور : Brazil
- استان : تهران
- شهر : تهران
- فرم بدن : هیکل ورزشی
- اندازه قد : 1.90
- رنگ مو : مشکی
- رنگ چشم : مشکی
- تیپ لباس : انتخاب كنيد
- سيگار : نمیکشم
- وضعیت زندگی : انتخاب كنيد
- اجتماع : انتخاب كنيد
- زبان : انتخاب كنيد
- برنامه مورد علاقه : انتخاب كنيد
- وضعیت تاهل : مجرد
- وضعیت بچه : ندارم
- وضعیت سواد : کارشناسی ارشد
- نوع رشته : علوم ریاضی
- درآمد : خوب
- شغل : انتخاب كنيد
- وضعیت کار : تمام وقت
- دین : مسلمان
- مذهب : شیعه
- دید سیاسی : میانه رو
- خدمت : رفتم
- شوخ طبعی : خیلی شوخ طبع
- درباره من : انتخاب كنيد
- علایق من : انتخاب كنيد
- ماشین من : زانتیا
- آدرس وبلاگ : انتخاب كنيد
- غذای مورد علاقه : جوجه
- ورزش مورد علاقه : شنا
- تیم مورد علاقه : لیورپول
- خواننده مورد علاقه : هایده
- فیلم مورد علاقه : game
- بازیگر مورد علاقه : پرویز پرستویی
- کتاب مورد علاقه : چهار اثر از اسکاول شین
- حالت من : مهربون
- فریاد من : انتخاب كنيد
- اپراتور : همراه اول
- نماد ماه تولد : فروردین
- تعداد اخطار : نداره
- دلیل اخطار : انتخاب نشده
- هدر پروفایل : انتخاب كنيد
- آهنگ پروفایل : انتخاب كنيد
10 سال پيش AiRiN
چه گریزیت ز من؟
چه شتابیت به راه؟
به چه خواهی بردن
در شبی این همه تاریک پناه؟
مرمرین پلهء آن غرفه عاج
ای دریغا که ز ما بس دور است
لحظه ها را دریاب
چشم فردا کورست
نه چراغیست در آن پایان
هر چه از دور نمایانست
شاید آن نقطهء نورانی
چشم گرگان بیابانست
می فرومانده به جام
سر به سجاده نهادن تا کی
او درینجاست نهان
می درخشد در می
گر به هم آویزیم
ما دو سرگشته تنها، چون موج
به پناهی که تو می جوئی، خواهیم رسید
اندر آن لحظه جادوئی موج
غمگینم
همچون گوزنی که
بر دیوارهای کافه ای قدیمی
به دنبال سرش می گردد
و پوستش
بوی عطر زنی را دارد
که با کافه چی هم آغوش می شود
هر شب .
روی قبـــرم بنویسید:
" موریانه ها زهرمارتان باد "
این تـَـن کــه می خورید پـُـر از حسرتهای شیرین بود ...
خواهر كوچكم از من پرسيد.پنج وارونه چه معنا دارد؟من به او خنديدم،كمي آزرده و حيرتزده گفت:روي ديوار و درختان ديدم.باز هم خنديدم.گفت ديروز خودم ديدم مهران پسر همسايه
پنج وارونه به مينو مي داد..آن قدر خنده برم داشت كه طفلك ترسيد بغلش كردم و بوسيدم و با خود گفتم:بعدها وقتي بارش بي وقفه دردسقف كوتاه دلت را خم كردبي گمان مي فهمي پنج وارونه چه معنا دارد؟ راستي ، پنج وارونه چه معنا دارد؟؟؟؟
ﻣﯿﺨﻮﺍﻡ ﭼﻨﺪ ﺗﺎ ﺳﻼﻣﺘﯽ ﺑﮕﻢ ﺧﻴﻠﻲ ﻏﻤﮕﻴﻨﻪ.. بخونید پشیمون نمیشید ﺳﻼﻣﺘﯽ ﭘﺴﺮﯼ ﮐﻪ ﯾه رﻭﺯ ﻋﺎﺷﻖ ﺷﺪ.. ﺳﻼﻣﺘﯽ ﺩﺧﺘﺮﯼ ﮐﻪ ﯾه رﻭﺯ ﻋﺎﺷﻖ ﺷﺪ.. ﺳﻼﻣﺘﯽ ﭘﺴﺮﯼ ﮐﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﯾﻪ ﻧﮕﺎﻩ هم به عشقش ﺧﯿﺎﻧﺖ ﻧﮑﺮﺩ.. ﺳﻼﻣﺘﯽ ﺩﺧﺘﺮﯼ ﮐﻪ ﻫﯿﭽﯽ ﮐﻢ ﻧذاﺷﺖ.. ﺳﻼﻣﺘﯽ ﻋﺸﻖ ﭘﺎﮐﺸﻮﻥ.. ﺳﻼﻣﺘﯽ ﺍﻭﻥ ﻫﻤﻪ ﺧﺎﻃﺮﻩ ها شیطنت ها ﺩﯾﻮﻭﻧﻪ ﺑﺎﺯﯼ ﻫﺎ زیر بارون قرار گذاشتن ها خیس شدن ها از سرما به خود لرزیدن ها.. ﺳﻼﻣﺘﯽ ﺩﻭﺳﺘﯽ ﮐﻪ ﺯﯾﺮﺍﺏ ﭘﺴﺮﻭ ﺑﻪ ﺩﺭﻭﻍ ﺯﺩ.. ﺳﻼﻣﺘﯽ ﺩﺧﺘﺮﯼ ﮐﻪ ﺣﺮﻑ ﺩﻭﺳﺖ ﻣﺜﻞ ﺧﻮﺍﻫﺮﺷﻮ ﺑﺎﻭﺭ ﮐﺮﺩ.. ﺳﻼﻣﺘﯽ ﺩﺧﺘﺮﯼ ﮐﻪ بی خبر ﺧﻄﺶ ﺧﺎﻣﻮﺵ ﺷﺪ.. ﺳﻼﻣﺘﯽ ﺍﻭن ﻗﺴﻤﻬﺎ ﺍﻭﻥ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻣﻬﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﻫﯿﭽﻮﻗﺖ ﺗﺤﻮﯾﻞ ﺩﺍﺩﻩ ﻧﺸﺪ.. ﺳﻼﻣﺘﯽ ﭘﺴﺮﯼ ﮐﻪ ﻫﺮﭼﯽ ﻗﺴﻢ ﺧﻮﺭﺩ ﺧﻮﺍﻫﺶ ﮐﺮﺩ ﺍﺛﺮﯼ ﻧﺪﺍﺷﺖ.. ﺳﻼﻣﺘﯽ ﺩﺧﺘﺮﯼ ﮐﻪ ﺑﺎ ﭼﺸﻢ ﺧﯿﺲ ﺑﻪ ﭘﺴﺮ ﮔﻔﺖ ازﺕ ﺑﺪﻡ ﻣﯿﺎﺩ.. ﺳﻼﻣﺘﯽ ﭘﺴﺮﯼ ﮐﻪ ﺭﻓﺖ ﺧﺪﻣﺖ ﺗﺎ ﺯﻭﺩ ﺑﺮگردﻩ و دلشو بدست بیاره و بره ﺧﻮﺍﺳﺘﮕﺎﺭﯼ.. ﺳﻼﻣﺘﯽ 21 ماه پست دادنا و لحظه شماری ها و دور بودن ها.. سلامتی ﺭﻭﺯﯼ ﮐﻪ ﭘﺴﺮ ﺩﻋﻮﺕ ﺷﺪ ﺑﻪ ﺟﺸﻦ ﻋﻘﺪ ﻋﺸﻘﺶ.. ﺳﻼﻣﺘﯽ ﺍﻭﻥ ﺷﺐ.. ﺳﻼﻣﺘﯽ ﺍﻭﻥ ﺩﻭﺳﺘﺎیی ﮐﻪ ﺑﺨﺎﻃﺮ ﺣﺎﻝ ﭘﺴﺮ ﺑﻐﺾ ﺩﺍﺷﺘﻦ ﺍﻣﺎ ﭘﺴﺮ ﺧﻨﺪﯾﺪ ﺗﺎ ﺟﺸﻦ ﺧﺮﺍﺏ ﻧﺸﻪ.. ﺳﻼﻣﺘﯽ ﺍﻭﻥ ﺧﻨﺪﻩ ﯼ ﺯﻭﺭﯼ.. ﺳﻼﻣﺘﯽ ﻋﺮﻭﺳﯽ که ماه ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ.. ﺳﻼﻣﺘﯽ ﻋﺎﻗﺪﯼ ﮐﻪ ﺍﻭﻣﺪ.. ﺳﻼﻣﺘﯽ ﺍﻭن ﺷﻨﺎﺳﻨﺎﻣﻪ ﻫﺎ.. ﺳﻼﻣﺘﯽ ﺑﻐﺾ ﭘﺴﺮ.. ﺳﻼﻣﺘﯽ ﺑﺎﺭ ﺍﻭﻝ.. ﺳﻼﻣﺘﯽ ﺑﻐﺾ ﭘﺴﺮ.. ﺳﻼﻣﺘﯽ ﺑﺎﺭ ﺩﻭﻡ.. ﺳﻼﻣﺘﯽ ﺑﻐﺾ ﭘﺴﺮ.. ﺳﻼﻣﺘﯽ ﺑﺎﺭ ﺁﺧﺮ.. ﺳﻼﻣﺘﯽ ﺑﻐﺾ ﭘﺴﺮ.. ﺳﻼﻣﺘﯽ ﭘﻼﮎ ﺯﻧﺠﯿﺮﯼ ﮐﻪ ﭘﺴﺮ ﻭﺍﺳﻪ ﺯﯾﺮ ﻟﻔﻈﯽ ﺭﻭﺯ ﻋﻘﺪﺵ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﺗﻮ ﺟﯿبش ﻣﻮﻧﺪ.. ﺳﻼﻣﺘﯽ ﺯﯾﺮ ﻟﻔﻈﯽ ﮐﻪ ﯾﮑﯽ ﺩﯾﮕﻪ ﺩﺍﺩ.