متفاوت ترین شبکه اجتماعی در ایران

پروفایل کاربر - amir_ardalan

amir_ardalan
Afsose gozashte va tars az ayande dozdane dogholo hastand ke forsat lahzeha ra az ma midozdand
2629
  • جنسیت : مرد
  • سن : 36
  • کشور : ایران
  • استان : تهران
  • شهر : تهران
  • فرم بدن : متوسط
  • اندازه قد : انتخاب كنيد
  • رنگ مو : مشکی
  • رنگ چشم : آبی
  • تیپ لباس : انتخاب كنيد
  • سيگار : نمیکشم
  • وضعیت زندگی : انتخاب كنيد
  • اجتماع : انتخاب كنيد
  • زبان : انتخاب كنيد
  • برنامه مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • وضعیت تاهل : مجرد
  • وضعیت بچه : ندارم
  • وضعیت سواد : کارشناسی
  • نوع رشته : علوم انسانی
  • درآمد : خوب
  • شغل : انتخاب كنيد
  • وضعیت کار : مدیر
  • دین : انتخاب كنيد
  • مذهب : انتخاب كنيد
  • دید سیاسی : انتخاب كنيد
  • خدمت : انتخاب كنيد
  • شوخ طبعی : شوخ طبع
  • درباره من : اهل تفریح و گردش و کوووووووووووه
    با انرژی
    روراست و کمی رک
    با دروغ زندگی نکردمو نمی کنم
    اهل اغراق بی خودی نیستم
    منطقی
    می گن مهربونم
  • علایق من : اگه قرار باشه من اونی باشم که تو می گی دیگه من .من نیستم!
    من همینم ام که میبینی !!
    مغازه که نیست دکور بچینم برات!!
    سلامتی ما معمولیا که نه آرزوی کسی هستیم و نه آویزونه کسی....
  • ماشین من : انتخاب كنيد
  • آدرس وبلاگ : انتخاب كنيد
  • غذای مورد علاقه : پیتزا
  • ورزش مورد علاقه : کوهنوردی-پاورلیفتینگ
  • تیم مورد علاقه : بارسلونا
  • خواننده مورد علاقه : ابی-امیر اسید-شادمهر
  • فیلم مورد علاقه : تروی
  • بازیگر مورد علاقه : جانی دپ
  • کتاب مورد علاقه : انتخاب نشده
  • حالت من : انتخاب كنيد
  • فریاد من : Afsose gozashte va tars az ayande dozdane dogholo hastand ke forsat lahzeha ra az ma midozdand
  • اپراتور : ایرانسل
  • نماد ماه تولد : مرداد
  • تعداد اخطار : نداره
  • دلیل اخطار : انتخاب نشده
  • هدر پروفایل : 15092_headsy1cdhyommussmcr7yd8t4ukrmpmry2amr.jpg
  • آهنگ پروفایل : انتخاب كنيد

10 سال پيش

به قول خسرو شکیبايي
حال همه ما خوب است، اما تو باور نکن....!
میدانی
هر قلبی "دردی" دارد...
فقط
نحوه ی ابراز آن متفاوت است!
برخی
آن را در چشمانشان پنهان می کنند
و
برخی در لبخندشان....!

10 سال پيش

تنها یک حرف مرا آزار میدهد، حتی یک کلمه هم نمیشود
تنها یک حرف مرا هر روز غمگین تر میکند...
همان یک “ن” که در ابتدای “بودنت” نشسته است!

10 سال پيش

دیگر به هیچ چیز اعتمادی نیست,حتی اثر انگشت هایمان پس از تبانی,یکی میشوند و علیه آدمی طغیان میکنند!