'تو نیستی و خاطرات من را ضعیف گیر آوردند'
marya1370
- جنسیت : مرد
- سن : 46
- کشور : ایران
- استان : انتخاب كنيد
- شهر : میانه
- فرم بدن : متوسط
- اندازه قد : 1.70
- رنگ مو : مشکی
- رنگ چشم : مشکی
- تیپ لباس : انتخاب كنيد
- سيگار : انتخاب كنيد
- وضعیت زندگی : انتخاب كنيد
- اجتماع : انتخاب كنيد
- زبان : انتخاب كنيد
- برنامه مورد علاقه : انتخاب كنيد
- وضعیت تاهل : انتخاب كنيد
- وضعیت بچه : انتخاب كنيد
- وضعیت سواد : دیپلم
- نوع رشته : فنی و حرفه ای
- درآمد : خوب
- شغل : انتخاب كنيد
- وضعیت کار : تمام وقت
- دین : مسلمان
- مذهب : شیعه
- دید سیاسی : میانه رو
- خدمت : رفتم
- شوخ طبعی : شوخ طبع
- درباره من : مهربانم
- علایق من : دوستی
- ماشین من : پراید
- آدرس وبلاگ : انتخاب كنيد
- غذای مورد علاقه : انتخاب كنيد
- ورزش مورد علاقه : انتخاب كنيد
- تیم مورد علاقه : تراختور
- خواننده مورد علاقه : معین
- فیلم مورد علاقه : انتخاب كنيد
- بازیگر مورد علاقه : انتخاب كنيد
- کتاب مورد علاقه : انتخاب نشده
- حالت من : مهربون
- فریاد من : انتخاب كنيد
- اپراتور : همراه اول
- نماد ماه تولد : بهمن
- تعداد اخطار : نداره
- دلیل اخطار : انتخاب نشده
- هدر پروفایل : انتخاب كنيد
- آهنگ پروفایل : انتخاب كنيد
10 سال پيش
hooman2014
غرور من که زسختی به کوه میمانست
کمر به کشتن خود بست و خاک پای تو شد
دلم که به همه بیگانه بود و یار نداشت
چه دید در تو که اینگونه آشنای تو شد ؟
10 سال پيش
a3612422
روزی دروغ به حقیقت گفت : میل داری با هم به دریا برویم و شنا کنیم ؟
**حقیقت ساده لوح پذیرفت و گول خورد .
**آن دو با هم به کنار ساحل رفتند وقتی به ساحل رسیدند حقیقت لباس هایش
را در اورد و دروغ حیله گر لباس های او را پوشید و رفت . *
*از ان روز همیشه حقیقت عریان و زشت است اما دروغ در لباس حقیقت با
ظاهری آراسته نمایان می شود