متفاوت ترین شبکه اجتماعی در ایران

پروفایل کاربر - __khashm__

__khashm__
چرا صلح؟مگه جنگیدن چشه؟؟میدم دنیارو با خندیدن جرش!!!
1016
  • جنسیت : زن
  • سن : 27
  • کشور : ایران
  • استان : فارس
  • شهر : شیراز
  • فرم بدن : متوسط
  • اندازه قد : 1.60
  • رنگ مو : قهوه ای تیره
  • رنگ چشم : فندقی
  • تیپ لباس : انتخاب كنيد
  • سيگار : بدم میاد
  • وضعیت زندگی : انتخاب كنيد
  • اجتماع : انتخاب كنيد
  • زبان : انتخاب كنيد
  • برنامه مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • وضعیت تاهل : مجرد
  • وضعیت بچه : ندارم
  • وضعیت سواد : دیپلم
  • نوع رشته : علوم تجربی
  • درآمد : خوب
  • شغل : قراره بشم دکتر0_*
  • وضعیت کار : بیکار
  • دین : مسلمان
  • مذهب : شیعه
  • دید سیاسی : میانه رو
  • خدمت : انتخاب كنيد
  • شوخ طبعی : اخمو
  • درباره من : از خودم بپرس!!!
  • علایق من : 0_0
  • ماشین من : ...
  • آدرس وبلاگ : ...
  • غذای مورد علاقه : ...
  • ورزش مورد علاقه : پیاده روی
  • تیم مورد علاقه : ...
  • خواننده مورد علاقه : هر کی که با روحم بازی کنه
  • فیلم مورد علاقه : شرلوک هولمز
  • بازیگر مورد علاقه : شهاب حسینی
  • کتاب مورد علاقه : برای خوب بودن حالم
  • حالت من : اخمو
  • فریاد من : چرا صلح؟مگه جنگیدن چشه؟؟میدم دنیارو با خندیدن جرش!!!
  • اپراتور : رایتل
  • نماد ماه تولد : آبان
  • تعداد اخطار : نداره
  • دلیل اخطار : انتخاب نشده
  • هدر پروفایل : 90635_head6or6oqg7tyu92rnosvjja18sh1dr7bk3q2.jpg
  • آهنگ پروفایل : انتخاب كنيد

8 سال پيش

تو را دوست دارم
در این باران
می‌خواستم تو
در انتهای خیابان نشسته باشی
من عبور کنم
سلام کنم

لبخند تو را در باران می‌خواستم
می‌خواهم
تمام لغاتی را که می دانم برای تو
به دریا بریزم
دوباره متولد شوم
دنیا را ببینم
رنگ کاج را ندانم
نامم را فراموش کنم
دوباره در آینه نگاه کنم
ندانم پیراهن دارم
کلمات دیروز را
امروز نگویم
خانه را برای تو آماده کنم
برای تو یک چمدان بخرم
تو معنی سفر را از من بپرسی
لغات تازه را از دریا صید کنم
لغات را شستشو دهم
آنقدر بمیرم
تا زنده شوم…

8 سال پيش

کلماتم را
در جوی سحر می‌شویم
لحظه‌هایم را
در روشنی باران‌ها



تا برای تو شعری بسرایم، روشن
تا که بی‌دغدغه بی‌ابهام
سخنانم را
در حضور باد
این سالک دشت و هامون
با تو بی‌پرده بگویم
که تو را
دوست می‌دارم تا مرز جنون

8 سال پيش

بیا در غروب آخرین سه شنبه سال برای گردگیری

افکارمان آتشی بیافروزیم کینه ها را بسوزانیم

زردی خاطرات بد را به آتشو سرخی عشق را از

آتش بگیریم آتش نفرت را در وجودمان خاموش کنیم

8 سال پيش

منــــــی که هر آهنگی گوش میدم فقط به یاد یه نفر میفتم!

منــــــی که تا میام حرف بزنمو کاری کنم سریع میگم بیخیال!

منــــــی که شبا از فرط تنهایی و بی رویا بودن هدفون توگوش میخوابم!!!

منــــــی که حتی دیگه نمیدونم چه مرگمه وچه ریختی باید خودمو خالی کنم...

منــــــی که خیانت از عشق و رفیق دیدمو فقط سکوت کردمو بغضو نگاه...

منــــــی که نامردی رو درحقم کردنو بازم دلم بلد نیست نبخشتشون...

آه رفیق... به سلامتی من که حال و روزم شدید طوفانیه...!!!

8 سال پيش

نه زمستانی باش که بلرزانی و نه تابستانی که بسوزانی بهاری باش که برویانی.