متفاوت ترین شبکه اجتماعی در ایران

پروفایل کاربر - Tiamtala

Tiamtala
چرا فریاد؟ وقتی میشه توآرامش حرف زد؟
2259
  • جنسیت : زن
  • سن : 40
  • کشور : ایران
  • استان : تهران
  • شهر : تهران
  • فرم بدن : متوسط
  • اندازه قد : 1.60
  • رنگ مو : قهوه ای تیره
  • رنگ چشم : قهوه ای
  • تیپ لباس : انتخاب كنيد
  • سيگار : بدم میاد
  • وضعیت زندگی : انتخاب كنيد
  • اجتماع : انتخاب كنيد
  • زبان : انتخاب كنيد
  • برنامه مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • وضعیت تاهل : مجرد
  • وضعیت بچه : ندارم
  • وضعیت سواد : کارشناسی
  • نوع رشته : فنی و حرفه ای
  • درآمد : متوسط
  • شغل : کارمند
  • وضعیت کار : تمام وقت
  • دین : مسلمان
  • مذهب : شیعه
  • دید سیاسی : هیچکدام
  • خدمت : انتخاب كنيد
  • شوخ طبعی : متوسط
  • درباره من : انتخاب كنيد
  • علایق من : کارم-هنر(ویترای-معرق)-ورزش، نی نی ها
  • ماشین من : ممممم
  • آدرس وبلاگ : انتخاب كنيد
  • غذای مورد علاقه : همه غذاهای مامانم
  • ورزش مورد علاقه : والیبال-پیلاتس
  • تیم مورد علاقه : ملی
  • خواننده مورد علاقه : ممممم
  • فیلم مورد علاقه : ترجیحا اگر ببینم کمدی
  • بازیگر مورد علاقه : استن
  • کتاب مورد علاقه : قرآن-نجم الثاقب-قانون شفا... زیادن
  • حالت من : شاد و خوشحال
  • فریاد من : چرا فریاد؟ وقتی میشه توآرامش حرف زد؟
  • اپراتور : همراه اول
  • نماد ماه تولد : آبان
  • تعداد اخطار : نداره
  • دلیل اخطار : انتخاب نشده
  • هدر پروفایل : انتخاب كنيد
  • آهنگ پروفایل : آنچه نپاید،دلبستگی نشاید...

8 سال پيش

بوی جان می آید اینک از نفس های بهار
دستهای پر گل اند این شاخه ها ، بهر نثار
با پیام دلکش ” نوروزتان پیروز باد ”
با سرود تازه ” هر روزتان نوروز باد ”
شهر سرشار است از لبخند ، از گل ، از امید
تا جهان باقی است این آئین جهان افروز باد . . .

8 سال پيش



آرزومیکنم فروردینِ امسال شروعِ تموم روزای خوبِ زندگیتون باشه.

8 سال پيش

بــآ خــود خلــوت کرده امــ در پشـــت دیــوار هــآے کــوتاه و

شمــشاد هــآے بهــم ریخــتـﮧ ے

مغـــزمــ

تنــهــآ و درآغــوش خدایــم ، نفــس را تجربــﮧ میکنــم

بــآد هاے افکــآر مے آیند و گـآهـے گردبــآدے ایجاد میکننــد و خــآنـﮧ امــכּ

مــرا درهــم میکــوبند

پنــاه مــے برم به عمــق عمیــق تریــن خاطــره ے جــآ مانده در

ذهـــכּ نشستـﮧ ام

سکـــوت سطحــے زخــم هــآ بـآ گرمـے نفــس هایــم کوچ میــکند

زخم هــآے التیــام نیافتـﮧ قــوت مے گیــرند و باز مــرا میشکــند

اینبــآر پناهــنده ے مغــز مسمــومم مـے شـوم کـﮧ سالــهاست ویزایــش را

در کوچـﮧ پس کوچـﮧ هـآے دلــم جـآ گذاشتــﮧ ام !

گــم میشوم در عمــق نبودכּ...

بدوכּ هیچ شنیــدنے بدوכּ هیچ دیدنــے ...
هماننــد گمشــده اے که هیــچ گاه وجود نداشــتـﮧ اســت

8 سال پيش

خدایا!

من دلم قرصه!

کسی غیر از تو با من نیست

خیالت از زمین راحت، که حتی روز روشن نیست

کسی اینجا نمیبینه، که دنیا زیر چشماته

یه عمره یادمون رفته، زمین دار مکافاته

فراموشم شده گاهی، که این پایین چه ها کردم

که روزی باید از اینجا، بازم پیش تو برگردم

خدایا وقت برگشتن، یه کم با من مدارا کن

شنیدم گرمه آغوشت

اگه میشه منم جا کن...

8 سال پيش

عشق مانند نواختن پیانو است،

ابتدا باید نواختن را بر اساس قواعد یاد بگیری،

سپس قواعد را فراموش کنی و با قلبت بنوازی

منبع skylove.ir