- جنسیت : مرد
- سن : 94
- کشور : Germany
- استان : اصفهان
- شهر : مشهد
- فرم بدن : هیکل ورزشی
- اندازه قد : 2.00
- رنگ مو : قهوه ای تیره
- رنگ چشم : فندقی
- تیپ لباس : انتخاب كنيد
- سيگار : بدم میاد
- وضعیت زندگی : انتخاب كنيد
- اجتماع : انتخاب كنيد
- زبان : انتخاب كنيد
- برنامه مورد علاقه : انتخاب كنيد
- وضعیت تاهل : طلاق گرفته
- وضعیت بچه : دارم
- وضعیت سواد : دکتری
- نوع رشته : علوم ریاضی
- درآمد : معرکه
- شغل : مهندس
- وضعیت کار : مدیر
- دین : مسلمان
- مذهب : شیعه
- دید سیاسی : میانه رو
- خدمت : فراری
- شوخ طبعی : شوخ طبع
- درباره من :
- علایق من :
- ماشین من : مازراتی
- آدرس وبلاگ : وبلاگ
- غذای مورد علاقه : قرمه سبزی
- ورزش مورد علاقه : پینگ پنگ
- تیم مورد علاقه : استقلال
- خواننده مورد علاقه : انریکه
- فیلم مورد علاقه : خشم اژدها
- بازیگر مورد علاقه : خودم
- کتاب مورد علاقه : جوجه اردک زشت
- حالت من : ریلکس
- فریاد من : صدایی در گلویم نیست ...
- اپراتور : رایتل
- نماد ماه تولد : دی
- تعداد اخطار : نداره
- دلیل اخطار : انتخاب نشده
- هدر پروفایل : 75519_head2g3zsh7fgfa2t553v8e1g6m5ove555cvb5.jpg
- آهنگ پروفایل : انتخاب كنيد
درخیالات خودم در زیر بارانی که نیست
می رسم با تو به خانه ازخیابانی که نیست
می نشینی روبرویم خستگی در می کنی
چای می ریزم برایت توی فنجانی که نیست
باز می خندی ومی پرسی که حالت بهتراست؟
باز میخندم که خیلی گرچه میدانی که نیست
شعرمی خوانم برایت واژه ها گل می کنند
یاس ومریم می گذارم توی گلدانی که نیست
وقت رفتن می شودبا بغض می گویم نرو
پشت پایت اشک می ریزم روی ایوانی که نیست
می روی وخانه لبریز ازنبودت می شود
بازتنها می شوم بایادمهمانی که نیست
بعدتو
این کارهرروز من است
باوراین که نباشی کارآسانی که نیست
درخیالات خودم در زیر بارانی که نیست
می رسم با تو به خانه ازخیابانی که نیست
می نشینی روبرویم خستگی در می کنی
چای می ریزم برایت توی فنجانی که نیست
باز می خندی ومی پرسی که حالت بهتراست؟
باز میخندم که خیلی گرچه میدانی که نیست
شعرمی خوانم برایت واژه ها گل می کنند
یاس ومریم می گذارم توی گلدانی که نیست
وقت رفتن می شودبا بغض می گویم نرو
پشت پایت اشک می ریزم روی ایوانی که نیست
می روی وخانه لبریز ازنبودت می شود
بازتنها می شوم بایادمهمانی که نیست
بعدتو
این کارهرروز من است
باوراین که نباشی کارآسانی که نیست
درخیالات خودم در زیر بارانی که نیست
می رسم با تو به خانه ازخیابانی که نیست
می نشینی روبرویم خستگی در می کنی
چای می ریزم برایت توی فنجانی که نیست
باز می خندی ومی پرسی که حالت بهتراست؟
باز میخندم که خیلی گرچه میدانی که نیست
شعرمی خوانم برایت واژه ها گل می کنند
یاس ومریم می گذارم توی گلدانی که نیست
وقت رفتن می شودبا بغض می گویم نرو
پشت پایت اشک می ریزم روی ایوانی که نیست
می روی وخانه لبریز ازنبودت می شود
بازتنها می شوم بایادمهمانی که نیست
بعدتو
این کارهرروز من است
باوراین که نباشی کارآسانی که نیست
درخیالات خودم در زیر بارانی که نیست
می رسم با تو به خانه ازخیابانی که نیست
می نشینی روبرویم خستگی در می کنی
چای می ریزم برایت توی فنجانی که نیست
باز می خندی ومی پرسی که حالت بهتراست؟
باز میخندم که خیلی گرچه میدانی که نیست
شعرمی خوانم برایت واژه ها گل می کنند
یاس ومریم می گذارم توی گلدانی که نیست
وقت رفتن می شودبا بغض می گویم نرو
پشت پایت اشک می ریزم روی ایوانی که نیست
می روی وخانه لبریز ازنبودت می شود
بازتنها می شوم بایادمهمانی که نیست
بعدتو
این کارهرروز من است
باوراین که نباشی کارآسانی که نیست
درخیالات خودم در زیر بارانی که نیست
می رسم با تو به خانه ازخیابانی که نیست
می نشینی روبرویم خستگی در می کنی
چای می ریزم برایت توی فنجانی که نیست
باز می خندی ومی پرسی که حالت بهتراست؟
باز میخندم که خیلی گرچه میدانی که نیست
شعرمی خوانم برایت واژه ها گل می کنند
یاس ومریم می گذارم توی گلدانی که نیست
وقت رفتن می شودبا بغض می گویم نرو
پشت پایت اشک می ریزم روی ایوانی که نیست
می روی وخانه لبریز ازنبودت می شود
بازتنها می شوم بایادمهمانی که نیست
بعدتو
این کارهرروز من است
باوراین که نباشی کارآسانی که نیست