دیوار کاربران


مهدی
مهدی
۱۳۹۵/۰۱/۲۸

بعضی آدم‌ها نمی‌دانند؛ وجودشان چقدر مهم است

بعضی آدم‌ها نمی‌دانند؛ دیدنشان چقدر خوب است

بعضی آدم‌ها نمی‌دانند؛ لبخندشان چقدر آرامش‌بخش است

بعضی آدم‌ها نمی‌دانند؛ در كنارشان بودن چه حسِ خوبی دارد

بعضی آدم‌ها نمی‌دانند؛ بدون آن‌ها چقدر ناچیز خواهیم بود

مهدی
مهدی
۱۳۹۵/۰۱/۲۸

چــهـ لــحـظـهـ دردآوریـــهـــ ،

اونــــ لــحــظــهــ کـــهــ مــیــپرســـهـ : خــوبیــــ ؟

بــغــضـــ تـــو گــلــوتـــ مــیــپــیــچــهــ ...

5 خـــطــ تـــایــپــــ مــیــکــنــیـــ ،

ولـــیــــ بـــهــ جــایــــ enter ...

هـــمــهــ رو پـــاکــــ مـــیـــ کـــنــیـــ

و مــیــنـــو یـــســـیـــ : ...

خـــوبـــمـــ مـــرســیـــ !!! تـــو خــوبــیـــ ؟

مهدی
مهدی
۱۳۹۵/۰۱/۲۸

خدآيآ......

اندكے نفهمے عطآ كن...

تآ رآحت زندگے كنيم...

مردیـــمــ از بس فهميدیــمـ....

وبه روے خوב نيآوבیــمــــ.....

مهدی
مهدی
۱۳۹۵/۰۱/۲۸

تنهـ ـایی ؟

کِسی حالِتو نِمیپُرسه؟

کِسی خَبَری اَزَتــ نِمیگیرهـ؟

اِشکالـی نَدارهـ ...

دَر حَدّی نیستَـ ن کهـ بِخوان حاله تورو بِپُرسَن

تَنهـ ـا بودَنِتـ بِخاطِر خاصّ بودَنِته !

بِخاطِر اینهـ که بَقیّهـ دَر حَدِّت نیستَنـ

واسه هَمینه کهـ تَنهایـ ی

پَس بِجای اینکه اَز تَنهاییت ناراحَت باشی

سَرِتو بیار بالآ

آوردی؟

ok

با اِقتِدار بِگـو

مَـ ن تَنهامـ


مهدی
مهدی
۱۳۹۵/۰۱/۲۸

حکـــــــــــــــــــــایت من…

حکایت کسی بود که عاشق دریا بود اما قایقـــــــــــــــــــــی نداشت…

دلباخته سفر بود اما همسفـــــــــــــــــــــر نداشت…

حکایت کسی بود که زجر کشید اما ضجـــــــــــــــــــــه نزد…

زخم داشت اما ننالیـــــــــــــــــــــد…

گریه کرد اما اشک نریخـــــــــــــــــت…

حکایت من حکایت کسی بود کـــــــــــــــــــــه…

پر از فریاد بود اما سکوت کرد تا همه ی صداها را بشنـــــــــــــــــــــود…

bardea1111
bardea1111
۱۳۹۵/۰۱/۰۳

سال نو بر شما و خانواده محترمتان تبریک و تهنیت باد سالی پر از سلامتی و بهروزی

مهدی
مهدی
۱۳۹۵/۰۱/۰۱

بیا
مرا آغوش باش
و به اندازه ی
تمام دوستت دارم هایی که بدهکاری
به خود بچسبان .
نگاهم کن
و از چشم هایم
ناگفته هایم را بخوان
تو
نبودی
و من با چشم هایت زندگی کرده ام
از لب هایت بوسه نوشیده ام
و در هوای داشتنت نفس کشیده ام
دلتنگم
بیا تا دلتنگی ام را
در گهواره ی دستانت تاب دهم
و تنهایی ام را
در بستر آغوشت خواب کنم
بیا
مرا آغوش باش.

مهدی
مهدی
۱۳۹۵/۰۱/۰۱

انسانها
از کسي که دلش گرفته ....نپرسيد چرا ،..... ؟

آدمـها وقتي نميتوانند دليل ِ ناراحتي ـِشان را بيان کنند ....

دلشان مي گيرد....


مهدی
مهدی
۱۳۹۵/۰۱/۰۱

جاده های بی پایان را دوست دارم

دوست دارم باغ های بزرگ را

رودخانه های خروشان را

من تمام فیلم هایی که در آنها

زندانیان موفق به فرار می شوند دوست دارم

دلتنگ رهایی ام

دلتنگ نوشیدن خورشید

بوسیدن خاک

لمس آب

در من یک محکوم به حبس ابد

پیر و خمیده

با ذره بینی در دست

نقشه های فرار را مرور می کند.

مهدی
مهدی
۱۳۹۵/۰۱/۰۱

بگذار تركت كنند...
بگذار بخواهي و نشود...
بگذار ديگر فرقي بين شب و روزت نباشد...
بگذار جا خوش كنند دستانت رو به آسمان...
بگذار آرزويت برآورده نشده بماند...
بگذار اشك شود دريا دريا بباري برايش...
بگذار درد شود...
بگذار زخمش باقي بماند...
بگذار تنها بماني و با سكوتي تلخ غروب هايت را بگذراني...
بگذار دنيا هرچه ميخواهد سرت بياورد...
تو اما تحمل كن...
تو خدايت را داري...
خدايي كه چوبش صدا ندارد...