متفاوت ترین شبکه اجتماعی در ایران

بلاگ كاربران


دلگیرم از زمانه بیا مهربان من
بر لب رسیده از غم ایّام، جان من
 
دنیا مرا به بند اسارت کشیده است
رنگ قفس شده همه‌ی آسمان من
 
عمرم به سر شد و نشدم آنچه خواستی
باران شرم می چکد از دیدگان من
 
عشّاق را به رنج و بلا آزموده‌اند
ای وای اگر «فراق» بود امتحان من
 
دستم بگیر تا نرود نوکرت ز دست
هجران تو ببین که بریده امان من
 
در عالم خیال شدم با تو همسفر
تعبیر شد اگر سحری، داستان من…
 
شبگرد فاطمه، شب جمعه برای تو
شب‌های چارشنبه‌ی هفته از آن من
 
«یک شب به خاطر سفر کربلای تو
یک شب به خاطر سفر جمکران من»
 
با خود ببر مرا سحر جمعه کربلا
تا تلّ زینبیه شوی روضه خوان من
 
با یک نگه برای دلم فتح باب کن
گردم فدائی تو، امام زمان من 
 
 

به اشتراک بگذارید : google-reader yahoo Telegram
نظرات دیوار ها


Azriel
ارسال پاسخ

Roya78 :
بسیار زیبا.

ممنون

Roya78
ارسال پاسخ

بسیار زیبا.