دیوار کاربران


0Arta
0Arta
۱۳۹۵/۱۱/۱۶

حسِ مدادِ سفیدیُ دارم کِ بینِ بیستُ چهارتارنگ همیشع بی استفادع میمونع...

♡*.*

+5

0Arta
0Arta
۱۳۹۵/۱۱/۱۶

حسِ مدادِ سفیدیُ دارم کِ بینِ بیستُ چهارتارنگ همیشع بی استفادع میمونع...

♡*.*

+5

๓คh๓໐໐໓
๓คh๓໐໐໓
۱۳۹۵/۱۰/۲۹

از حکایات خانمی از گروه بغلی .من و همسرم با هم بگو مگو کردیم؛ از دست شوهرم ناراحت شدم و با سرعت از اتاق خارج شدم.لباسم را از پشت گرفت و مانع خروجم شد

در حالیکه من اندوهگین و ناراحت بودم گفتم؛ از من دور شو؛ بخدا نمیخام حرفاتو گوش بدم؛ قصد نکن منو راضی کنی بمونم؛ من خیلی از دستت ناراحتم..
مایل نیستم صداتو بشنوم حتی یک کلمه پس خواهش میکنم ولم کن
و هنگامیکه سرم را به عقب برگرداندم دیدم پیراهنم به دستگیره درب گیر کرده و شوهرم در مکان خودش نشسته و از خنده روده بر شده..!

mamadparsa
mamadparsa
۱۳۹۵/۱۰/۲۶

اینجا، بعضی‌ها زندگی نمی‌کنند، مسابقه ی دو گذاشته‌ اند.

می‌خواهند به هدفی که در افق دوردست است برسند؛ و درحالی که نفسشان به شماره افتاده، می دوند و زیبایی‌های اطراف خود را نمی‌بینند.

آن وقت روزی می‌رسد که پیر و فرسوده هستند و دیگر رسیدن و نرسیدن به هدف، برایشان بی تفاوت است...!

mamadparsa
mamadparsa
۱۳۹۵/۱۰/۰۷

...
پرسيد دوست داري زلفان من چه رنگي باشد ؟
مشكي باشد يا طلايي؟
گفتم چه فرق است در رنگ موهايت
مهم اين است كه براي من باشد
مگر فرق است كه من شاعر باشم يا نويسنده؟
مهم اين است كه براي زلف تو نوشته شود يا قافيه داده شود
مهم اين است انقدر از وجود تو و زلفانت بنويسم كه هيچ زاويه اي از احساس دگر جايش را پر نكند
مهم اين است كه زلفت دلم را برده باشد
مهم اين است كه شانه ي دستانم در جاده ي زلفت سماع برقصد
دستانم شومينه ي دستانت باشد
حلقه ي دستانم كمربند امنيت تنت باشد
مهم اين است لبخندي باشد
وقتي مي خندي
از درون ، شراب شيرازي خرده مي شود
دلم مست زلف پريشانت مي شود
كاش مي دانستي ، چه ارتباط تنگاتنگيست ، بين آشفتگي زلفانت و آشفتگي قرمزي درون سينه ام ❤️
وقتي هستي .... :
زمين مست و زمان مست و
جهاني مست شعرم مي شود ❤️
مهم نيست چه رنگ باشي ، مهم اين است براي من باشي ...❤️

مهدی
مهدی
۱۳۹۵/۰۹/۳۰

بیایید با کلام زیبا
در دلهای هم بذر مهربانی
و عشق بیافشانیم.
با محبت فضای قلبهایمان را
عطراگین کنیم
و نیش زبان را
در سیاه چال تاریکی
مدفون گردانیم.

مهدی
مهدی
۱۳۹۵/۰۹/۲۴

من هرگز نخواستم که از عشق
افسانه ای بیافرینم،باور کن!
من می‌خواستم
که با دوست داشتن زندگی کنم
کودکانه و ساده و روستایی ...

مهدی
مهدی
۱۳۹۵/۰۹/۲۴

به قلبت رجوع کن❤️

اگر حالت خوبست
به باورهایت ایمان بیاور

اگر حالت خوب نیست
همچون خانه کلنگی
بکوب
از اول بساز

برای تغییر هیچ وقت دیر نیست