دیوار کاربران


مهدی
مهدی
۱۳۹۴/۱۱/۲۰

این را بدان که من دوستت دارم و دوستت ندارم

چرا که زندگانی را دو چهره است،
کلام، بالی ست از سکوت،
و آتش را نیمه ای ست از سرما.

دوستت دارم برای آنکه دوست داشتنت را آغاز کنم،
تا بی کرانگی را از سر گیرم،
و هرگز از دوست داشتنت باز نایستم:
چنین است که من هنوز دوستت نمی دارم.

دوستت دارم و دوستت ندارم آن چنان که گویی
کلیدهای نیک بختی و سرنوشتی نامعلوم،
در دست های من باشد.

برای آنکه دوستت بدارم، عشقم را دو زندگانی هست،
چنین است که دوستت دارم در آن دم که دوستت ندارم
و دوستت ندارم به آن هنگام که دوستت دارم.

مهدی
مهدی
۱۳۹۴/۱۱/۲۰

تو می آیی
چونان نسیمی که از دل کوه.
تو می آیی
چونان رودی که از بطن سطحی برف آگین
و گیسوانت آرایش خورشید را شرمگین می کنند
آنگاه که در من تکرار می شوی.

مهدی
مهدی
۱۳۹۴/۱۱/۲۰

خوب من، هنر در فاصله هاست...

زیاد نزدیک به هم می سوزیم و زیاد دور از هم یخ می زنیم.

تو ، نباید آن کسی باشی که من می خواهم،

و من ، نباید آن کسی باشم که تو می خواهی.

کسی که تو از من می خواهی بسازی یا کمبودهایت هستند یا ارزوهایت.

من باید بهترین خودم باشم برای تو و تو باید بهترین خودت باشی و بشوی برای من...

خوب من، هنر عشق در پیوند تفاوت هاست و معجزه اش نادیده گرفتن کمبودها...

زندگی ست دیگر ...

همیشه که همه رنگ هایش جور نیست ، همه سازهایش کوک نیست ،

باید یاد گرفت با هر سازش رقصید ، حتی با ناکوک ترین ناکوکش .

اصلا رنگ و رقص و ساز و کوکش را فراموش کن ،

حواست باشد به این روزهایی که دیگر برنمی گردد ،

به فرصت هایی که مثل باد می آیند و می روند و همیشگی نیستند ،

به این سالها که به سرعت برق گذشتند،

به جوانی که رفت، میانسالی که می رود .

حواست باشد به کوتاهی زندگی ، به زمستانی که رفت ،

بهاری که دارد تمام می شود

کم کم ،

ریز ریز ،

آرام آرام ،

نم نمک ،

زندگی به همین آسانی می گذرد.


مهدی
مهدی
۱۳۹۴/۱۱/۲۰

دلم صدات را می خواهد

بوی موهات را می خواهد

وقتی خوابی

پشت آن پلک های معصوم

آرامش نفس هات را می خواهد

اینجا در غیبت تو

سرم را در لباست فرو می برم

و آرام نمی گیرم

دست هات کجاست گل من؟

دلم دست هات را می خواهد.

مهدی
مهدی
۱۳۹۴/۱۱/۲۰

با پای برهنه از دریا میامدم ...

تا انتهای غروب ؛



وقتی که کفشهایم پر از دانه های شن بود . .

وقتی که صدفها را به ارمغان تو عاشقانه چیدم . .

دریا پر از مهتاب بود



وقتی که چشم منتظرم ستاره ها را بدرقه میکرد . .

سپیده ی اندوه سر زد

و تنها مرغان سپید عاشق مرا میخواندند،

وقتی که تو را میان خلوت ساحل

و دریای مسافر گم کردم ...


shabgardetanha
shabgardetanha
۱۳۹۴/۱۱/۱۹

تا حالا به لحظه تحویل سال ۱۴۵۰ فکر کردید !؟

همه بلند میشن، روی همدیگر رو می بوسن ، و فرا رسیدن سال نو رو بهم تبریک میگن و …

اون وسط یک مهربون از جمع جدا میشه و قاب عکسی را می بوسه و روش دست می کشه و میگه روحت شاد مامان بزرگ، روحت شاد پدر بزرگ !

میدونید اون عکس کیه ؟

اون عکس من و شماست !

تبدیل شدیم به یک خاطره …

آنهم شاید اگر خیلی خوش شانس باشیم …

این واقعیت روزگار من و توست …

۵۰ سال دیگر فقط یک خاطره ایم

تو یک قاب عکس خاک گرفته …

شاید هم نه عکسی و نه قابی …

همین و واقعا همین !

پس چرا حرص ؟

چرا دل شکوندن ؟

چرا تظاهر ؟

چرا چاپلوسی ؟

چرا دروغ ؟

چرا تعصبات بیهوده ؟

چرا ادعای جاهلانه ؟

چرا بی مهری ؟

چرا …؟

بیاید مهربون باشیم ،

شاد باشیم ،

به مردممون بیشتر برسیم ،

کینه ها رو دور بریزیم ،

همین الان دلی بدست بیاوریم،

اون سالها چه بخواهیم چه نخواهیم بزودی فرا خواهند رسید…

پس بهتره خاطره ای خوش و یادی از انسانی شایسته بجا گذاشته باشیم…

دکتر احمد حلت می گوید :

با خواهرت

شوخی کن، ماچش کن، بغلش کن، حمایتش کن و احترامش رو حفظ کن.

.

داداشتو

محکم بزن به سَر شونش و بگو مخلصیم ، هواشو داشته باش خصوصا وقتی تنهاست وکمک نیاز داره.

.

مامانتو

کاری کن پیش دوستاش پُزتو بده، کیف کنه از داشتنت ، واسش هدیه بخر ، ازش بخواه دعات کنه.

.

باباتو

بغل کن، چاییشو بده دستش، بگو برات از تجربه هاش بگه، بشین پای حرفش وخاطره هاش ،گاهی هم دستاش رو ببوس.

.

دوستت

اگه تنهاست، اگه غم داره تو دلش ،اگه مشکلی داره، تو هواشو داشته باش و تنهاش نذار.

.

همسرت

رو بغل کن بهش بگو چقدر دوستش داری، اگه از دستش دلگیری به این فکر کن که اون توی تمام آدمای دنیا تو رو برای ادامه زندگی انتخاب کرده، پس ببوسش ، ازش تشکر کن و بهش وفادار باش.

.

باور کنیم

روزی هــــــــــــــزار بار میمیره، کسی که فکر میکنه برای کسی مهم نیست…

هوایِ هم رو داشته باشیم …

حتما بهـــــــــــتر میشه …

شاید یه روز دیگه وقت نباشه …

شاید ما نباشیم

شاید اون نباشه…

و دیدنش آرزومون بشه …

وقت کمه

زندگی کوتاست !

shabgarde.tanha

مهدی
مهدی
۱۳۹۴/۱۱/۱۹

چه اشتباه بزرگیست !

تـلــخ کردن زندگیمان
برای کسی که در دوری ما
شیرینترین لحظات زندگیش را سپری می کند

مهدی
مهدی
۱۳۹۴/۱۱/۱۹

از خدا دیگر هیچ نمیخواهم ، دیگر هیچ آرزویی ندارم ، رویایم را میخواستم که به آن رسیدم ، دنیا را میخواستم که آن را به دست آوردم ، رویایی که همان دنیای من است، و تویی که همان دنیای منی….


مهدی
مهدی
۱۳۹۴/۱۱/۱۹

از خدا دیگر هیچ نمیخواهم ، دیگر هیچ آرزویی ندارم ، رویایم را میخواستم که به آن رسیدم ، دنیا را میخواستم که آن را به دست آوردم ، رویایی که همان دنیای من است، و تویی که همان دنیای منی….


مهدی
مهدی
۱۳۹۴/۱۱/۱۹

همیشه میترسیدم تو را از دست بدهم ، همیشه میترسیدم رهایم کنی ،مرا تنها بگذاری

اما…. تو آنقدر خوبی، که به عشق و دوست داشتن وفاداری

که حتی یک لحظه نیز فکر نبودنت را نمیکنم

همین مرا خوشحال میکند ، همین مرا به عشق همیشه داشتنت امیدوارم میکند....