بلاگ كاربران
تنهايي
خدایا تنهایی ام را برایم بتی ساختی تا فقط او را پرستش کنم
خدایا سهم من از زندگی در این ایام فقط تنها بودن است
هر روز زندگیم تاریکتر و سیاه تر از قبل شده و شدت نفس هایم آرامش زندگیم را از من گرفته است
خدای من ، رب من ، من را با کدامین آزمایش هایت میخواهی امتحان کنی من نه پیغمبرم و نه معصوم فقط سهمیه خودم را از زندگی در تنهایی جستجو کرده ام
خیلی ها در پی گنج هستند
خیلی در پی نیمه گمشده خود
خیلی ها فقط در پی بودن و زنده ماندن
خدای من پس من در این دنیای تو دنبال چی هستم یعنی من فقط باید به دنبال تنهاییم بگردم
کاش تنهایی هم جسم بود کاش تنهایی هم روح داشت که میتوانستم دردهای درون دلم رو حداقل برایش روی کاغذ بنویسم اخه نمیدونی رب من اینقدر دلم گرفته که حتی برای تنهایی خودم هم زبانم به لکنت میفته .
خدای من خسته شدم از زندگی که هیچ حسی درونش نیست الان تنها حس زندگیم را در مرگ میبنم
و چه زیباست تنها مرگ است که زبان یه ادم تنها رو خوب میفهمه و درک میکنه
و می دانم تنها بامرگ میتوانم بر تمام این نبودن ها و فقدان احساس ها ، غلبه کنم
تنها مرگ است که در این ایام به من لبخند میزند
دوست دارم لبخندی را که بخاطر تنهاییم مجسم شد نه اشکی را که برای تنهاییم ریخته شد .
خدایا ازت ممنونم که در کنار تنهایی مرگم را قرار دادی و در گنار مرگم بهم آرامش ابدی دادی
خدایا بخاطر هردو ازت ممنون و سپاسگزارم
تامل برانگیز و البته غمگین