دیوار کاربران


مهدی
مهدی
۱۳۹۴/۰۹/۱۶

کسی که بیشتر از ۳ دفعه پشت سر هم بهت گفت ازت متنفرم
عاشقته تضمینی

مهدی
مهدی
۱۳۹۴/۰۹/۱۶

گـــآهی ارزش وآقعی یک لحظه رآ... تــآ زمــآنیــ به یک خآطره تبدیل نشـــود-نمیفهمیم... چقدر دردنــــآک استــ جمله ی:٬٬يآدش بخیـــــر

مهدی
مهدی
۱۳۹۴/۰۹/۱۶

من به اندازه زیبایی تو تنهایم

تو به اندازه تنهایی من زیبایی

مهدی
مهدی
۱۳۹۴/۰۹/۱۶

آدم هـــا از یــک جایے در زندگـے ات پیدا مے شوند کــه فکرش را نمے کنے , . تعدادشان هم کــم نیست, شاید روزے چند بار، هفتــه اے چنــد نفــر، آدم هــاے جور واجور هی بیایند و بروند،

saeed1360
saeed1360
۱۳۹۴/۰۹/۱۵

از دستان من نیاموختی

که من برای خوشبختی تو

چه قدر ناتوانم

من خواستم با ابیات پراکنده‌ی شعر

تو را خوشبخت کنم

آسمان هم نمی‌توانست ما را تسلی دهد

خوشبختی را من همیشه به پایان هفته،

به پایان ماه و به پایان سال موکول می‌کردم

هفته پایان می‌یافت

ماه پایان می‌یافت

سال پایان می‌یافت

هنوز در آستانه‌ی در

در کوچه بودیم، پیوسته ساعت را نگاه می‌کردم

که کسی خوشبختی و جامه‌ای نو به ارمغان بیاورد

روزها چه سنگدل بر ما می‌گذشت

ما با سنگدلی خویش را در آینه نگاه می‌کردیم

چه فرسوده و پیر شده بودیم

می‌خواستیم

با دانه‌های بادام و خاکسترهای سرد که

از شب مانده بود خود را تسلی دهیم

همیشه در هراس بودیم

کسی در خانه‌ی ما را بزند و ما در خواب باشیم،

چه‌قدر می‌توانستیم بیدار باشیم

یک شب پاییزی، که بادهای پاییزی

همه‌ی برگ‌های درختان را بر زمین ریختند

به زیر برگ‌ها رفتیم

و برای همیشه خوابیدیم

lillianduchess
lillianduchess
۱۳۹۴/۰۹/۱۵

با gmail میتونیم در ارتباط باشیم

lillianduchess**همخونه**

عاشقتونم

khanoomi2000
khanoomi2000
۱۳۹۴/۰۹/۱۵

درد یعنی . . .

درد یعنی من . . .

درد یعنی من بی تو . . .

درد یعنی بغضای خفه شده . . .

درد یعنی خاطرات شیرین . . .

درد یعنی هضم نکردن حرفای روز جدایی . . .

درد یعنی وفاداری من . . .

درد یعنی سیگار روشن پوک نزده . . .

درد یعنی قفل روی یه آهنگ. . .

کمر درد ، بی عصابی وبدعنقی که درد نیست

درد یعنی تنهایی . . .

مهدی
مهدی
۱۳۹۴/۰۹/۱۵

دستمال كاغذی به اشك گفت:
قطره قطره‌ات طلاست
یك كم از طلای خود حراج می‌كنی؟
عاشقم
با من ازدواج می‌كنی؟
اشك گفت:
ازدواج اشك و دستمالِ كاغذی!
تو چقدر ساده‌ای
خوش خیال كاغذی!
توی ازدواج ما
تو مچاله می‌شوی
چرك می‌شوی و تكه‌ای زباله می‌شوی
پس برو و بی‌خیال باش
عاشقی كجاست!
تو فقط
دستمال باش!
دستمال كاغذی، دلش شكست
گوشه‌ای كنار جعبه‌اش نشست
گریه كرد و گریه كرد و گریه كرد
در تن سفید و نازكش دوید
خونِ درد
آخرش، دستمال كاغذی مچاله شد
مثل تكه‌ای زباله شد
او ولی شبیه دیگران نشد
چرك و زشت مثل این و آن نشد
رفت اگرچه توی سطل آشغال
پاك بود و عاشق و زلال
او
با تمام دستمال‌های كاغذی
فرق داشت
چون كه در میان قلب خود
دانه‌های اشك كاشت!

مهدی
مهدی
۱۳۹۴/۰۹/۱۵

دستمال كاغذی به اشك گفت:
قطره قطره‌ات طلاست
یك كم از طلای خود حراج می‌كنی؟
عاشقم
با من ازدواج می‌كنی؟
اشك گفت:
ازدواج اشك و دستمالِ كاغذی!
تو چقدر ساده‌ای
خوش خیال كاغذی!
توی ازدواج ما
تو مچاله می‌شوی
چرك می‌شوی و تكه‌ای زباله می‌شوی
پس برو و بی‌خیال باش
عاشقی كجاست!
تو فقط
دستمال باش!
دستمال كاغذی، دلش شكست
گوشه‌ای كنار جعبه‌اش نشست
گریه كرد و گریه كرد و گریه كرد
در تن سفید و نازكش دوید
خونِ درد
آخرش، دستمال كاغذی مچاله شد
مثل تكه‌ای زباله شد
او ولی شبیه دیگران نشد
چرك و زشت مثل این و آن نشد
رفت اگرچه توی سطل آشغال
پاك بود و عاشق و زلال
او
با تمام دستمال‌های كاغذی
فرق داشت
چون كه در میان قلب خود
دانه‌های اشك كاشت!

مهدی
مهدی
۱۳۹۴/۰۹/۱۵

مدتی ست یک سوال ذهنم را به خود مشغول کرده که واقعا عشق چیست !!!؟ عشق حس است؟ ٬ عشق یک حالت است؟ ٬ عشق یک تصور است؟٬ عشق یک فکر است؟حسرت یک نگاه است ؟ تپش یک قلب است و تنگی نفسی در سینه از یک نگاه ؟ عشق گرمای وجود یار است ؟ عشق نیمه ای از پازل دل یک انسان است؟ یا عشق یک نگاه و یک بوسه گرم ٬ شیرین و طو لانی ست؟یا عشق محبت مادری است به فرزندش ؟ و...... ٬ و اصلا عشق واقعیت دارد یا ندارد ... این سوالاتی که از خودم می پرسم در ورای این مسئله است که همیشه حس می کنم این حالت یا حس وجود دارد و همیشه در تلاش برای یافتن و تصاحبش هستم ... فقط می دانم که هر چه هست فقط یک درد است ٬ یک فراق و خیلی وقتها یک طرفه و دست نیافتنی ... عشق دست نیافتنی ای است که از آن لذت می بریم و به دنبال بدست آوردنش هستیم ... فقط می خواهم حسم را بیان کنم و این که مدت هاست مغزم در گیر این مسئله است که چرا با وجود درد کشیدن و دوری و انتظار باز هم طالبش هستیم ...

دیروز داشتم مطلبی می خواندم ٬ از بزرگی نقل شده بود که: عشق یک مرض است... و در ادامه دیگری گفته بود که عشق مرضی است که اگر درمان شود ٬ درد بی عشقی ما را بیمار خواهد کرد و خواهد کشت ...