دیوار کاربران


مهدی
مهدی
۱۳۹۴/۰۹/۰۷

دست نوشته های رمانتیک و زیبا

درد را وارونه هم کنی آخرش به خودش می آید و پی و ریشه أت را می سوزاند،دنیا مرا به سخره گرفته،کارد به استخوان رسیدن میدانی یعنی چه؟یعنی‏;دردی مسکن درد دیگری باشد و آن قدر در بن بست فرو رفته باشی که أفیون را تنها مداوای دل بیمارت بیابی،آخرش به آینه نگاه کنی،کسی را بیابی که شبیه توست با این تفاوت که این من درون آینه باخته است تمام خودش را به خودش…

alizjon
alizjon
۱۳۹۴/۰۹/۰۷

سلام من
به آن پرند سپیده وشادمان
که در سپیده با نسیم
ترانه ساز می شود
صبح زیبات بخیر دوستم

salar68
salar68
۱۳۹۴/۰۹/۰۷

میعاد
در فراسوی مرز های تن ات تو را دوست می دارم.

آینه ها و شب پره های مشتاق را به من بده

روشنی آب و شراب را

آسمان بلند و کمان گشادهی پل

پرنده ها و قوس و قزح را به من بده

و راه آخرین را

در پرده یی که می زنی مکرّر کن.

در فراسوی مرزهای تن ام

تو را دوست می دارم.

در آن دور دست بعید

که رسالت اندام ها پایان می پذیرد

و شعله و شور وتپش ها و خواهش ها به تمامی فرو می نشیند

و هر معنا قالب لفظ را وا می گذارد

چنان روحی که جسد را در پایان سفر،

تا به هجوم کرکس های پایانش وانهد…

در فراسوهای عشق

تو را دوست می دارم،

در فراسوهای پرده و رنگ.

در فراسوهای پیکر هایمان با من وعده ی دیداری بده.



احمد شاملو

مهدی
مهدی
۱۳۹۴/۰۹/۰۴

دیدین تو این فیلم خارجیا صحبت تلفنیشون که تموم میشه بی خدافظی قطع میکنن؟
خیلی کلاس داره لامصب
ولی من هروقت این کارو کردم، طرف پشت بندش زنگ زده گفته :
گاو خدافظی بلد نیستی ؟!
اصلا کلاس ندارن اینا !

مهدی
مهدی
۱۳۹۴/۰۹/۰۴

به سلامتی دخترای قدیم که کدبانو بودن
و از پس کارای خونه برمیومدن، صداشونم در نمیومد!
نه دخترای الان که اگه در نوشابه رو باز کنه و دستش زخم بشه!
تو فیسبوکش مینویسه : امروز مرگو با چشام دیدم

مهدی
مهدی
۱۳۹۴/۰۹/۰۴

سلامتی عشقم که
تمام زندگیشو بخاطر من میده
اولویت زندگیش منم
همیشه پیشم هست
و تنهام نمیذاره و من نفسشم
تابلو دارم خالی میبندم نه................

مهدی
مهدی
۱۳۹۴/۰۹/۰۴

تو تاکسی نشسته بودم راننده خوشحال میگفت
نه مدیر نه رئیس دارم،
برا خودم آزادم هیشکی بهم دستور نمیده
گفتم : فرعی اول بپیچ سمت راس

مهدی
مهدی
۱۳۹۴/۰۹/۰۴

پسره ﺍﮔﻪ یه ﮐﭙﯽ ﺍﺯ ﻗﯿﺎﻓﺸﻮ ﺑﺒﺮﻩ ﺑﺎﻧﮏ ﮐﺸﺎﻭﺭﺯﯼ

ﺑﻬﺶ ﻭﺍﻡ ﺧﺸﮑﺴﺎﻟﯽ ﺗﻌﻠﻖ ﻣﯿﮕﯿﺮﻩ

ﺍﻭﻧﻮﻗﺖ ﺗﻮ ﭘﺮﻭﻓﺎﯾﻠﺶ ﻧﻮﺷﺘﻪ :

ﭼﺸﺎﺗﻮ ﺑﺒﻨﺪ ﻣﻨﻮ ﺗﺼﻮﺭ ﮐﻦ ، ﻣــــــــــﺎﻫﺘﻮ ﺩﯾﺪﯼ؟

يعني كاكتوس اعتماد به نفس اينو داشت

سالي سه بار هلو ميداد

مهدی
مهدی
۱۳۹۴/۰۹/۰۴

شیطان به حضرت یحیی گفت : می خواهم تو را نصیحت کنم !

حضرت یحیی فرمود : من میلی به نصیحت تو ندارم

ولی می خواهم بدانم طبقات مردم نزد شما چگونه اند

شیطان گفت :‌ مردم از نظر ما به سه دسته تقسیم می شوند

1 : عده ای مانند شما معصومند ، ار آنها مایوسیم و می دانیم که نیرنگ ما در آنها اثر نمی کند

2 : دسته ای هم بر عکس در پیش ما شبیه توپی هستند که به هر طرف می خواهیم می گردانیم

3 : دسته ای هم هستند که از دست انها رنج می بریم زیرا فریب می خورند ولی سپس از کرده خود پشیمان می شوند و استغفار می کنند و تمام زحمات ما را به هدر می دهند دفعه دیگر که نزدیکه که موفق شویم اما آنها دوباره به یاد خدا می افتند و از چنگال ما فرار می کنند ما از چنین افرادی پیوسته رنج می بریم

مهدی
مهدی
۱۳۹۴/۰۸/۲۹

نامــم را پـاک کــردے ، یادم را چــه مـے کنــے ؟!

یادم را پاک کـنـے ، عشقــم را چـه مـے کنـے ؟!...

اصـلا هـمه را پـاک کــن ...

هـر آنـچـه از مـن دارے ...

از مــن که چیـزی کـم نمـے شود...

فقـط بگو با وجـدانـت چه مـے کنـے ؟!

شـاید...؟!

نکنـد آن را هـم پاک کــرده ای ؟!!!

نــــــــه!! شدنــے نیســت...

نمـے توانـے آنچـه رانداشتــے پاک کـنـے !